تحلیل
بحران در فرانسه و تمام دنیا
مترجم: پگاه نیاکی
«همه چیز خوب است، ساختارها کامل و صحیح است! بازگشت اعتماد» چندی پیش دولت فرانسه اعلام کرد که با مشکل بحران اقتصادی مواجه شده است.
هربرت پروود
مترجم: پگاه نیاکی
«همه چیز خوب است، ساختارها کامل و صحیح است! بازگشت اعتماد» چندی پیش دولت فرانسه اعلام کرد که با مشکل بحران اقتصادی مواجه شده است. گفته شده رشد اقتصادی در سال ۲۰۰۳ معادل ۵/۳درصد بوده است. بعد از رشد ۱/۲درصدی در سال ۲۰۰۱ و ۲/۱درصدی در ۲۰۰۲ رشد اقتصادی ۱/۰درصد در اولین سه ماهه اول سال ۲۰۰۳ سقوط کرد، اما این مساله مانع از این نشد که کابینه اقتصادی خوشبینیاش را درباره فروش و پیشبینی جهش اقتصادی در تمامی جنبهها از دست دهد. دولت به شهروندان وعده روزهای بهتری داد. این وعده با هدف تقویت و اعتلای اعتماد سرمایهگذاران قوت پیدا کرد. اگر قصد داشته باشیم واقعگرایانهتر به موضوع مورد نظر نگاه کرده و درباره آن صحبت کنیم باید بگوییم اقتصاد جهانی رو به افول است. به علاوه باید این باور را پذیرفت که اقتصاد اروپا و فرانسه به شکل مبهمی با اقتصاد جهانی مرتبط است. این واژه تمام مناطق دنیا را در بر گرفته است؛ بحران اقتصادی. آمریکای لاتین به سقوطش ادامه میدهد، آسیا پیشرفتی نمیکند، اقتصاد ژاپن راکد است، رشد کره جنوبی سقوط کرده است، اما در اقتصاد آمریکایی همه چیز در بحران است. یکی دیگر از نشانههای بحران اقتصادی رشد بیکاری است. ۵/۹درصد جمعیت فرانسه را افراد شاغل و فعال تشکیل میدهند. اما ۴/۲میلیون بیکار وجود دارد و این وضعیت بغرنجی است!مارکس میگوید: وام گرفتن روشی است که به وسیله آن سرمایهداری از محدودیتهای ویژه عبور میکند. به کمک وام، بازار، پایههای خود را تا مدتهای مدیدی ثبات بخشیده و گسترش میدهد، اما دولت مجبور است این وام را به اضافه بهرهاش باز پس دهد. حتی در حالتی که تقاضا کاهش پیدا میکند. در دهه ۱۹۹۰، وامها خصوصا در آمریکا روندی فزاینده پیدا کرد و کاهش نرخ بهره توسط «گرینس پان» رییس فدرال بانک آمریکا طرحریزی شد. این در حالی اتفاق افتاد که امروزه با وجود شکل جدید وام (با بهره کمتر) و آمار رو به افزایش آن باید ریسک «تورم» و «رکود» را هم پذیرفت؛ موضوعی که میتواند باعث افول اقتصاد آمریکا شود. بنابرگفتههای مارکس دلیل اصلی بحران اقتصادی بحث تولید مازاد است که این موضوع نتیجه تضاد بین سود نامحدود سرمایهداری و توانایی محدود خرید کارگرها است. بحران فعلی اقتصادی استثناپذیر نیست و در تمامی جنبهها نمایان میشود. تولید مازاد در صنایع کلیدی به خصوص در صنعت انفورماتیک دلیل اصلی بحران آسیا و آمریکا بود. همچنین در صنعت اتومبیلسازی هم تولید مازاد منجر به درگیری شدیدی بین کارخانههای بزرگ شد. از طرف دیگر بازتاب هزینههای ارتش در جنگ عراق باعث افزایش نرخ تورم آمریکا شد. در این مدت افزایش بیکاری و بدهکار بودن بابت وامهای دریافتی، جامعه را به سمت مصرف کمتر سوق داد و تولید ناخالص ملی کاهش یافت که البته این موضوع نتوانست باعث از میان رفتن بحران اقتصادی اجتنابناپذیر در اروپا و تمام دنیا شود و نهایتا بحران به سراغ آنها هم آمد.
ارسال نظر