به مناسبت چاپ کتاب «عمران صلاحی» از مجموعه «تاریخ شفاهی ادبیات معاصر»
روایـــتهــای شفــــــاهی از زنــدگـی «صـــــلاحـی»
یاشار صلاحی
یاد عمران در تاریخ ادبیات شفاهی
«عمران صلاحی (تاریخ شفاهی ادبیات معاصر)» شامل گفتوگوهایی درباره سه دوره کودکی، تحصیل و فعالیت حرفهای او است. این گفتوگوها در طول یک سال در گوشهوکنار شهر، خیابانها، پارکها و کافهها و ... انجام شده است.
یاد
یاشار صلاحی
یاد عمران در تاریخ ادبیات شفاهی
«عمران صلاحی (تاریخ شفاهی ادبیات معاصر)» شامل گفتوگوهایی درباره سه دوره کودکی، تحصیل و فعالیت حرفهای او است. این گفتوگوها در طول یک سال در گوشهوکنار شهر، خیابانها، پارکها و کافهها و ... انجام شده است. گفتوگوهایی که هر بار، «عمران صلاحی» برای انجام آن میرفت، میگفت: «واقعا دلیل این کار را نمیدانم، این حرفها برای چه کسی میتواند جالب باشد؟!»
گفتوگوهایی که «عمران» هیچ گاه فرصت نیافت آن را به طور کامل اصلاح کند حتی برخی از سوالهایش بیپاسخ ماند. گفتوگویی مفصل درباره کودکیها و سالهای تحصیلش که در میان اتفاقات و حوادث پیش از انقلاب میگذرند، روزهایی که عمران از پدر و مادرش به شیطنتها و بازیهای کودکانه تا دوران نوجوانی که پر از رنج و فقر بر او گذشت، حرف میزد. گفتوگویی که دوبارهخوانی آن برای من مرور خاطراتی است که گه گاه از او میشنیدم، هر بار که او برایمان از آن روزها حرف میزد، انگار قصه تازهای تعریف میکرد، اما «عمران» با شوخی و خنده از کنارش عبور میکرد.
در واقع بیشتر این کتاب در حال و هوایی میگذرد که اهالی ادب و هنر کمتر آن را دیده و شنیدهاند. تاکید روی دوران نوجوانی و جوانی او پررنگتر است. در واقع محیط پرورش و رشد اولیه عمران در سالهای پیش از انقلاب، انجمنهای ادبی و جریانهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن روزگار مورد توجه است.
متاسفانه فرصت پرداختن به دوران حرفهای او (به طور مفصل) فراهم نشد. دورهای که به نظر من مهمترین دوران فعالیت ادبی، هنری او را تشکیل میدهد.
شاید بتوان گفت: این گفتوگو مقدمهای است که بعد از خواندن آن انتظار داریم وارد متن شویم. متنی که دوران حرفهای عمران را به عنوان شاعر، نویسنده و طنزپرداز شامل میشود. خصوصا دوران پس از انقلاب که ورود او به مطبوعات جدی و اغلب روشنفکری باعث ایجاد سبک جدیدی در طنزنویسی او شد که با دوران هفتهنامه «توفیق» بسیار متفاوت بود.
سبکی که از صفحه «حالا حکایت ما است» در مجله «دنیای سخن» آغاز شد و در مطبوعات دیگر ادامه پیدا کرد. نشریاتی مانند «آدینه»، «گردون»، «معیار»، «بخارا»، «گلآقا»، «کارنامه»، «شوکران» و ... که باعث شدند «عمران» کار طنزنویسی را جدیتر از گذشته دنبال کند.
طنزی با نگاه عمیقتر که با تاثیر از اتفاقات و مسائل روزمره نوشته میشد، ولی تاریخ مصرف نداشت و میشد همیشه از خواندن آن لذت برد. طنزی تلخ و گزنده، در عین حال شیرین و جذاب.
صفحات و ستونهای ثابت این نشریات و بسیاری دیگر که بعدها منتخبی از آنها در کتابهایی همچون «از گلستان من ببر ورقی»، «عملیات عمرانی»، «تفریحات سالم» و ... منتشر شدند و در نهایت سبب شدند تا عمران بیش از گذشته به عنوان طنزپرداز معرفی شود.
همزمان با این نشریات، محافل متعدد ادبی که در منزل اهالی قلم برگزار میشد نیز تاثیرات فراوانی در رشد و شکوفایی شعر و طنز «عمران» داشت. جلساتی باحضور شعرا و نویسندگان مطرح معاصر که تقریبا هر شب عدهای از دوستان را دور هم جمع میکرد. محافل غیررسمی، که جایگزین انجمنهای ادبی دهه ۴۰ و ۵۰ شده بود. عمران تقریبا در تمام این محافل حضور داشت و از این طریق با بسیاری از هنرمندان آشنا شد؛ هنرمندانی از تمام گروهها و طیفهای فرهنگی، هنری و سیاسی. عمران بدون توجه به گرایشات و سوابق سیاسی یا عقاید و شخصیت و رفتار آنها، با تمامشان رفتوآمد داشت. برای او تنها ادبیات اهمیت داشت و مهم نبود دوستان و اطرافیانش چه رفتار یا اعتقادی در زندگی شخصی دارند. شاید همین خصوصیت او بود که باعث شد با طیف وسیعی از هنرمندان، دوستی و مراوده داشته باشد و همه عمران را از خود بدانند.
خیلی دوست داشتم به سبک دیگر کتابهای این مجموعه (که برای افرادی که در قید حیات نیستند گفتوگو با دوستان و اطرافیان وی انجام میشود) در مورد دوران حرفهای او هم همین کار انجام میشد تا این دوره هم مانند دوران کودکی و تحصیل پربارتر باشد. او با وجود مسائل و گرفتاریهای اینگونه مجموعهها مثل مراحل انجام مصاحبهها که گاه سالها به طول میانجامد- و تنظیم آنها برای چاپ و گرفتن مجوز و ... ترجیح دادیم اگر قرار است چنین اتفاقی بیافتد، خود به عنوان اثری مستقل و در کتابی مجزا به عنوان جلد دوم این کتاب منتشر شود تا بتواند مستندات بیشتری از دوران حرفهای او در سالهای پس از انقلاب در اختیار دوستان و دوستداران عمران قرار دهد. امیدوارم در آیندهای نزدیک این ایده به انجام برسد.
در آخر از زحمات بیدریغ جناب آقای اکبریانی به خاطر کار ارزشمندشان در مجموعه «تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران» و محبتهای ایشان بینهایت سپاسگزارم.
طرح یاشار صلاحی از پدرش
ارسال نظر