اندر قضایای رتبهبندی
عضو جامعه حسابداران رسمی ایران
در سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی روزی در جلسه با رییس بنیاد مستضعفان نشسته بودیم و ایشان در ضمن صحبتهایش راجع به فعالیتهای آتی بنیاد اظهار کردند: «ما باید کارهایی را انجام دهیم که دیگران نمیتوانند». در ادامه بحث، مطلب به پروژه احداث ندامتگاهی از سوی بنیاد مستضعفان کشیده شد.
ج. رضایی
عضو جامعه حسابداران رسمی ایران
در سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی روزی در جلسه با رییس بنیاد مستضعفان نشسته بودیم و ایشان در ضمن صحبتهایش راجع به فعالیتهای آتی بنیاد اظهار کردند: «ما باید کارهایی را انجام دهیم که دیگران نمیتوانند». در ادامه بحث، مطلب به پروژه احداث ندامتگاهی از سوی بنیاد مستضعفان کشیده شد. یکی از اعضای جلسه معترضانه گفت: «چرا بنیاد مستضعفان باید ندامتگاه بسازد؟»
رییس در حالیکه در پاسخ «مانده» بودند، یکی دیگر از حضار به طنز گفتند «آخر قرار است کاری را که دیگران نمیکنند، ما بکنیم!» امروز هم ما ظاهرا در همه زمینهها از تغییر ساعت، سهمیهبندی بنزین و سود بانکی گرفته تا صادرات گندم یارانهای و رتبهبندی موسسات حسابرسی باید کاری کنیم که دیگران نمیکنند. در حالیکه هنوز عمر جامعه حسابداران رسمی ایران از پنج سال نگذشته و گروه نسبتا اندکی از خدمات اعضای آن استفاده میکنند، اقدام غیرمعمول و غیرضروری رتبهبندی موسسات حسابرسی
به عنوان موضوعی با اولویت فراوان در دستور کار قرار گرفته است. چگونه است که اعضای سازمان نظام پزشکی یا کارشناسان رسمی دادگستری یا اعضای کانون مهندسین بهرغم سالهای متمادی فعالیت، به چنین نیازی نرسیدهاند.
وجه غالب نوع کار موسسات حسابرسی، کیفی و به نوعی قضاوت (اظهارنظر) است. در بند دوم از «آییننامه رفتار حرفهای» آمده است: ... جامعهای که حرفه حسابداری با آن سر و کار دارد، متشکل از صاحبکاران، سرمایهگذاران، دولت، اعتباردهندگان، کارکنان، کارفرمایان و سایر اشخاصی است که در جهت تصمیمگیریهای آگاهانه خود به نتایج کار حسابداران رسمی اتکا میکنند. چنین اتکایی برای حرفه حسابداری در قبال حفظ منافع عمومی ایجاد مسوولیت میکند». همچنین بند ۵ این آییننامه میگوید: «حفظ اعتماد عمومی به حرفه حسابداری تا زمانی میسر است که حسابداران رسمی خدمات خود را در سطحی ارائه کنند که شایسته اعتماد جامعه باشند، از اینرو خدمات حسابداران رسمی باید در بالاترین سطح ممکن و با رعایت ضوابطی ارائه شود که تداوم انجام این خدمات با کیفیت مناسب را تضمین کند.» اهداف حرفه حسابداری در بند ۶ «آیین رفتار حرفهای» چنین تعریف شده است: «دستیابی به بهترین اصول و ضوابط حرفهای، اجرای عملیات در بالاترین سطح ممکن، بر اساس اصول و ضوابط مزبور و به طور کلی تامین منافع عمومی است. تحقق این اهداف مستلزم تامین موارد زیر است:
الف - اعتبار، ب: حرفهای بودن، پ: کیفیت خدمات و ت: اطمینان. «لازمه دستیابی به اهداف حرفه حسابداری از سوی حسابداران رسمی، پایبندی به اصول بنیادی است که در بند ۷ «آیین رفتار حرفهای» بیان شده است، شامل: الف: درستکاری، ب: بیطرفی، پ: صلاحیت و مراقبت، ت: رازداری، ث: رفتار حرفهای، ج: اصول و ضوابط حرفهای.» با عنایت به توضیحات فوق تبیین عوامل و معیارهای مناسب و منطبق بر حق و عدالت به منظور ردهبندی موسسات حسابرسی امری پیچیده و مشکلزا است. شاید به همین دلیل است که در دنیا نیز هنوز چنین اقدامی صورت نگرفته است.
ردهبندی موسسات حسابرسی با اهدافی که جسته و گریخته شنیده میشود و حتی فراتر و متعالیتر از آنها نیز تقریبا در هیج جای دنیا مرسوم نیست. آن هم در شرایطی که در اغلب کشورها تعداد حسابداران رسمی و موسسات حسابرسی بسیار بیشتر از ایران است. نه تنها ایالات متحده آمریکا که بالغ بر ۱۵۰هزار نفر حسابدار رسمی دارد، حتی کشور آفریقای جنوبی که بالغ بر ۲هزار و ۵۰۰ نفر حسابدار رسمی دارد، چنین کاری نکرده است. آنوقت چرا ما باید چنین کنیم؟ آن هم میدانید برای چند نفر؟ در حال حاضر طبق آخرین آمار موجود در سایت جامعه حسابداران رسمی ایران تنها ۱۶۱ موسسه حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی در ایران وجود دارد که جمع شرکای آنها به ۵۰۰ نفر هم نمیرسد. حال علت این فوریت در ردهبندی موسسات حسابرسی چیست؟ با مقایسه آمارها که جوابی عاید نمیشود بنابراین علت میتواند حتما همان جمله صدر مقاله باشد.
البته هماکنون جامعه حسابداران رسمی ایران اقدامات کنترلی خود را بر اعضا به خوبی اجرا میکند که براساس پرسشنامهای چندین صفحهای با سوالات فراوان و موشکافانه و مراجعه حضوری اعضای
کار گروه کنترل کیفیت این اقدام انجام میشود. البته نتیجه این بررسیها تحت عنوان «امتیازبندی» در جامعه نگهداری میشود. گرچه شواهد و ظواهر و اظهارنظرهای موسسات حاکی از نبود جامعیت و حتی در مواردی غلط بودن این نوع ردهبندی است.
میدانیم که پس از رسوایی بزرگ شرکت آمریکایی انرون، حسابرس این شرکت که یکی از ۵موسسه بزرگ حسابرسی دنیا بود و در اکثر کشورهای جهان نیز شعبه داشت، کاملا مضمحل شد. اما با اطمینان کامل میتوان گفت که همین موسسه مضمحل شده، با پارامترهای موردنظر در ایران اگر ارزیابی شود، با اختلافی فاحش نسبت به موسسات حسابرسی ایرانی حائز رده اول خواهد شد! و این همان نقص و ایرادی است که دلسوزان و علاقهمندان به حرفه بر اینگونه ردهبندی وارد میدانند. ردهبندی میتواند از دو جنبه درونی و بیرونی موردتوجه قرار گیرد.
کاربرد درونی ردهبندی موسسات حسابرسی در سطح خود موسسه و در درون جامعه حسابداران رسمی ایران معنی و مفهوم دارد. این موضوع کاملا خصوصی و غیرقابل انتشار است و هدف از آن نیز رفع نقایص و ارتقای سطح موسسات حسابرسی عضو جامعه است.
کاربرد بیرونی ردهبندی عمدتا با سازمان بورس و اوراقبهادار، سازمانها و نهادهایی که دارای شرکتهای زیرمجموعه هستند، مانند سازمان گسترش، سازمان تامین اجتماعی و در نهایت سایرین مرتبط میشود.
با کمی دقت ملاحظه میشود «ردهبندی» نه تنها تامینکننده نیاز این دستگاهها نیست، بلکه چه بسا در مواردی آنها را با مشکلاتی نیز در زمینه انتخاب حسابرس مواجه کند. در اثبات این نظر میتوان به نامه شماره ۱۳۷۷/۸۵ مورخ ۱۲/۹/۱۳۸۵ جامعه حسابداران رسمی خطاب به هیات همکاری بورس و حرفه حسابداری استناد کرد. در این نامه آمده است که «... امتیازهای کسب شده موسسات حسابرسی با رتبهبندی، کیفیت کار و توانایی انجام کار موسسات حسابرسی صرفا مرتبط نیست.» اما سازمان بورس و اوراقبهادار با اقدامی خردمندانه از ابتدای اعلام اسامی موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی، شرایط و ضوابطی را اعلام کرد - گرچه در مواردی سختگیرانه و پرهزینه برای موسسات بود - سپس اقداماتی برای تعامل و تبیین انتظارات و سیاستهای کنترلی خود با جامعه حسابداران رسمی به عمل آورد. بدون شک این دو نهاد هماکنون در بهترین شرایط با یکدیگر همکاری میکنند و سهامداران شرکتهای پذیرفته شده در بورس اطمینان خاطر دارند که گزارشهای حسابرسان معتمد بورس شفاف، قابل اتکا و با کیفیت کاملا قابل قبول حرفهای به دستشان میرسد. شاید جالب باشد که بدانید ممکن است بعضی از همین موسسات حسابرسی معتمد بورس در ردهبندی موسسات حسابرسی، امتیازاتی را از دست بدهند، از قبیل اینکه برنامههای آموزش کارکنان خود را چون به اطلاع «جامعه» نرسانده بودند، مثلا از ۳۰ امتیاز این بخش صفر میگیرند یا مثلا چون شماره عضویت در ذیل گزارش حسابرسی درج نشده چندین امتیاز از دست میدهند. انصافا همین دو نمونه چه نقشی در کیفیت گزارش حسابرسی دارند؟ ولی واقعا میتوانند موسسهای را ۳۰-۲۰ رده تنزل دهند! آنچه تاکنون سازمان بورس و اوراقبهادار انجام داده است که تقریبا هر سال نیز کاملتر میشود باید به عنوان الگو قرار گیرد نه اینکه با ردهبندی به شکلی که مطرح است، آشوب و تنش در این جامعه نوپا برپا کنیم.
در ردهبندی، معمولا عواملی نظیر تعداد شرکا، تعداد کار، تعداد پرسنل، درجات تحصیلی، قدمت موسسه، ملکیت دفتر و... میتوانند عوامل مهم و تاثیرگذاری باشند. ولی به جرات میتوان گفت هر کدام از آنها نقاط ضعف عمدهای دارند که میتواند به راحتی دلیلی بر حذفشان به عنوان «عامل ردهبندی» شود. همانطور که اشاره شد، سایر عواملی که معیارهای ردهبندی قرار میگیرند نیز به همین ترتیب به دلیل نوع کار حسابرسی نمیتوانند «ردهبندی منصفانه و مبتنی بر عدالت» ارائه دهند. بنابراین به نظر میرسد اصرار در این کار همانا ناشی از آن تفکری باشد که «قرار است کاری را که دیگران نمیکنند، ما بکنیم».
ارسال نظر