بورس برق، چالشها و راهکارها
به بهانه برگزاری اجلاس تاسیس بازار برق کشورهای عضو اکو
مصطفی شادمهری* نخستین اجلاس مقدماتی تاسیس بازار منطقهای برق کشورهای عضو اکو در روزهای 14 و 15 آبان ماه سال جاری در محل دبیرخانه سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) در تهران و با حضور نمایندگانی از کشورهای ترکیه، افغانستان، پاکستان، آذربایجان، قرقیزستان، تاجیکستان و جمهوری اسلامی ایران و نمایندگانی از بانک توسعه اسلامی و بورس برق نروژ (نوردپول) برگزار شد.
مدیرعامل شرکت مدیریت شبکه برق ایران نیز در این نشست با اشاره به چشم انداز اتصال شبکههای برق و توسعه بازار در کشورهای عضو اکو، برای ایجاد هماهنگی در راستای بازار برق بین کشورهای عضو اکو، اعلام آمادگی کرد. با این رویکرد برق در بورس انرژی بصورت یک کالای قابل داد و ستد مد نظر قرار میگیرد. لذا مختصری به تاریخچه، چالشها و راهکارهای ایجاد بورس برق در کشور میپردازیم. از اواسط دهه 1980 انرژی الکتریکی از یک خدمت عمومی بصورت یک کالای تجاری تغییر یافته است. با این وجود، تفاوتهای مهمی بین انرژی الکتریکی و سایر کالاها از قبیل یک بوشل گندم، یک بشکه نفت و یا حتی یک مترمکعب گاز وجود دارد. این تغییرات تاثیرات ژرفی روی تشکیلات و قانونهای بازارهای برق دارند. اساسیترین تفاوت این است که بازار برق بسیار سریعتر از هر بازاری عمل میکند. این تفاوت از آنجا ناشی میشود که برق کالایی است که به محض تولید باید مصرف شود و در مقیاس وسیع قابل ذخیرهسازی نیست. در این بازار عرضه و تقاضا، تولید و مصرف باید ثانیه به ثانیه موازنه شوند. اگر چنین موازنهای حفظ نشود، شبکه برق دچار فروپاشی و خاموشی گسترده میشود و بازگرداندن یک شبکه
برق به عملکرد طبیعی پس از یک فروپاشی کامل، فرآیند بسیار پیچیدهای است که حتی ممکن است در کشورهای بزرگ صنعتی، 24 ساعت یا بیشتر به طول انجامد. پیامدهای اقتصادی و اجتماعی چنین رویدادی، چنان گسترده است که هیچ دولت معقولی با پیادهسازی ساز و کار بازاری که بهطور چشمگیری احتمال چنین رویدادی را افزایش دهد، موافقت نمیکند. با این وجود انرژی الکتریکی به هیچ وجه کالایی نیست که تقاضای آن دورهای باشد و همزمان با مصرف، تولید میشود. از آنجایی که حساسیت قیمتی کوتاهمدت تقاضای انرژی الکتریکی بسیار کم است، تطبیق عرضه و تقاضا نیازمند امکانات تولیدی است که قادر باشند تغییرات بزرگ و سریع مصرف که در یک دوره زمانی از شبانه روز، روی میدهند را تعقیب کنند. تمام واحدهای تولیدی در طول دوره به تولید انرژی نمیپردازند. زمانی که تقاضا کم باشد شاید تنها پربازده ترین واحدهای تولیدی با یکدیگر به رقابت مشغول باشند و سایر واحدها بطور موقت تعطیل خواهند بود. بنابراین باید انتظار داشته باشیم که قیمت لحظهای برق در ساعات مختلف روز تغییر کند. چنین تغییرات سریع و دورهای، در هزینه و قیمت یک کالا، بسیار غیرمعمول است. تنها زمانی که یک بازار
لحظهای عادلانه و کار آمد محقق شود، برق میتواند مانند سایر کالاها داد و ستد شود. به اعتقاد موسسه قانونگذاری انرژی آمریکا، بازارهای موفق بازارهایی هستند که به کسادی در بازار حساسیت نشان میدهند، بهره ور و رقابتپذیر بوده و مناقصهها در آن سالم و صحیح برگزار شود. همچنین دارای سیستم اطلاعاتی مناسبی بوده و به دنبال تامین نظر تولیدکنندگان بزرگ نباشند. شرکتهای تولید برق در ساعات غیر اوج مصرف مانند نیمه شب که
مصرفکنندههای مشترکین خانگی و صنایع کوچک خاموش هستند، تعرفه قیمت برق را با ضریب ۲۵/۰ لحاظ میکنند، به عبارتی مشترکین در این ساعات تنها یک چهارم قیمت واقعی را میپردازند، زیرا در این ساعات شرکتهای تولید برق مجبور هستند برای تنظیم ولتاژ شبکه به علت عدم مصرف توان از سوی مشترکین، بخشی از توان تولیدی خود را درون رآکتورها و کندانسورهای سنکرون تلف کنند. بنابر این فروش برق با یک چهارم قیمت واقعی آن بسیار بهصرفهتر خواهد بود. لذا با توجه به روند شکل گیری بورس انرژی برق در کشور، باید به این نکته توجه داشت که مسائل فنی و به ویژه پایداری شبکه برق، پیچیدگی بازار برق را نسبت به سایر بازارهای انرژی دوچندان میکند.
*عضو جامعه برق و انرژی انجمن مهندسین برق و الکترونیک (IEEE)
ارسال نظر