گزارش تحلیلی از دل شرکتها
طرحهای توسعهای که با افزایش سرمایه به فرجام نمیرسند
گروه بورس- اعظم شریفی: افتتاح نشدن پروژهها و طرحهای توسعه شرکتها در زمان پیشبینی شده، امری است که این روزها دیگر پای ثابت اطلاعیههای شرکتهایی است که از دو، سه یا چهار سال پیش طرحی را شروع کردهاند و همچنان به بهرهبرداری نرسیده است. به گزارش خبرنگار ما، این طرحها نه تنها در زمان پیشبینی شده، بهرهبرداری نشدهاند، بلکه با افزایش دوره خود هزینههای اضافی را نیز در برآورد اولیه سرمایهگذاری برای شرکت به همراه آوردهاند.
چند مورد از این طرحهای به تعویق افتاده را میتوان در شرکتهای سیمانی و پتروشیمی دید. افزایش ظرفیت دوهزار تنی سیمان غرب که در اطلاعات مورخ ۳۱ خردادماه ۸۵ قرار بود در بهمن ماه ۸۵ به بهرهبرداری برسد، تاکنون با ۹۰درصد پیشرفت کار مواجه است. همچنین طرح ایندریک فتالیک پتروشیمی اصفهان با اعلام قبلی باید در ۸ مردادماه امسال به بهرهبرداری میرسید، اما بهرهبرداری از آن به سال آینده موکول شده است.
از این دست شرکتها میتوان به طرح توسعه سیمان کارون اشاره کرد که طی اطلاعات ارسالی ۴ اردیبهشت ۸۵ باید با ۷۰۰میلیارد ریال سرمایهگذاری امسال به بهرهبرداری میرسید، اما شرکت در گزارش ۱۷ آذر ۸۶ اعلام کرده است که این طرح افزایش ظرفیت ۳۵۰۰ تنی با برآورد یکهزار و ۲۸۸میلیارد ریال در سال ۸۸ به بهرهبرداری خواهد رسید. همچنین سیمان سپاهان نیز با افزایش در طرح توسعه خود، بهرهبرداری از طرح را به تعویق انداخته است و دهها شرکت دیگر. میتوان به این گزارش موارد دیگری را نیز اضافه کرد؛ اما چرا این طرحهای به تصویب رسیده که بیشتر آنها با گزارش توجیهی برای افزایش سرمایه در مجموع عمومی فوقالعاده شرکتها مطرح میشوند، گاهی با این تاخیرهای طولانی مواجه هستند؟
شروع سریع، بدون برآورد صحیح
رضابختیاری، مشکل عمده تاخیر پروژههای شرکتهای بورسی را در عدم برآورد صحیح این شرکتها عنوان کرد.
وی افزود: علت به تعویق افتادن بیشتر پروژهها را باید در نبود کنترل پروژه درست و برآورد دقیق هزینهها و سرمایهگذاری لازم دانست.
معاونت سرمایهگذاری شرکت سرمایهگذاری ایرانیان تاکید کرد: در همه پروژهها باید ۹۵درصد کار به برنامهریزی و طراحی و ۵درصد به اجرا اختصاص یابد؛ اما چون در اکثر شرکتهای بورسی اجرای پروژهها خیلی سریع شروع میشود، در اجرا با مشکلات زیادی که ناشی از برآوردهای اشتباه است، روبهرو میشویم که در نهایت طولانی شدن دوره اجرا، منجر به زیر سوال بردن توجیه اقتصادی طرح خواهد شد.
وی با بیان اینکه شرکتها برای تامین منابع مالی اجرای پروژههای خود ناگزیر به انتخاب دو راه هستند، گفت: این شرکتها یا به وام گرفتن از سیستم بانکی روی میآورند، یا اینکه اقدام به افزایش سرمایه از محل آورده سهامداران و سود تقسیم نشده شرکت میکنند.
بختیاری تصریح کرد: در ایران چون شرکتها نمیتوانند اوراق قرضه منتشر کنند و سیستم بدهی در کشور ضعیف است، بنابراین شرکتها بیشتر به گرفتن وام از بانکها روی میآورند.
از سوی دیگر چون نرخ بهره بانکی به صورت دستوری پایین آمده است، بانکها تمایل به پرداخت وام به طرحهای توسعه شرکتها ندارند.
وی با بیان اینکه پرداخت بهره بانکی موجب کاهش مالیات شرکتها است، تاکید کرد: اگر نرخ بهره واقعی در کشور ۱۲درصد بود، شرکتها با استفاده از سیستم بانکی هم به دلیل کاهش مالیات، صاحب مزیت بودند و هم اینکه در مقابل حاشیه سود ۲۰درصدی که باید برای سهامداران خود میساختند، تنها ۱۲درصد سود میپرداختند، در وضعیت بهتری برای انجام پروژههای خود قرار میگرفتند.
افزایش سرمایه، گرانترین منبع
رضا بختیاری ادامه داد: الان چون شرکتها به راحتی نمیتوانند وامهای بلندمدت دریافت کنند، مجبور هستند برای تامین منابع مورد نیاز خود از افزایش سرمایه استفاده کنند.
وی افزایش سرمایه را گرانترین منبع تامین نیازهای شرکت دانست و افزود: در تمام دنیا وقتی شرکتی افزایش سرمایه از مطالبات سهامداران یا سود تقسیم نشده دارد، این مساله تاثیر منفی روی سهم دارد.
عدم توجیه اقتصادی پروژههای در دست اجرا
وی با بیان اینکه بزرگترین طرحهای توسعهای کشور در حال حاضر در شرکتهای پتروشیمی، سیمانی و سنگآهن است، گفت: این طرحها در زمانی شروع شدهاند که مدیران این شرکتها به آزادسازی نرخ محصولات تولیدی خود از سوی دولت امیدوار بودند؛ اما چون دولت، خودش بزرگترین مصرفکننده این محصولات است؛ بنابراین همچنان نظارت خود را بر قیمتهای این محصولات دارد، به این ترتیب خیلی از این طرحها حتی قبل از اتمامشان توجیه اقتصادی ندارند. مضافا اینکه در برخی موارد که دولت قیمت این محصولات را بالا برد، این شرکتها شروع به خرید و فروش سهام و انجام کارهای غیرعملیاتی کردند.بختیاری با بیان اینکه در سال ۸۲ و ۸۳ شرکتهای زیادی اقدام به افزایش سرمایه کردند، گفت: این کار نه تنها راهحلی مناسب برای آنها نبود بلکه باعث قفل شدن پول در شرکتها و افزایش هزینه آنها شد، چون باید سود بیشتری میساختند و به جز وقتی که مشمول ماده ۱۴۱ شوند، نمیتوانند سرمایه خود را کاهش دهند.
افزایش سرمایههای بدون طرح توسعه
وی با تاکید بر این که شرکتها باید در یک زمانبندی مناسب و براساس استراتژی در خصوص آینده خود تصمیم بگیرند، گفت: درحالحاضر چون اکثریت شرکتهای پولی برای پرداخت سود ندارند، بدون این که طرحی داشته باشند، اقدام به افزایش سرمایه میکنند تا سودی تقسیم نشود. در صورتی که برای افزایش سرمایه شرکت باید حداقل طی یک برنامه ۵ ساله در خصوص آینده شرکت تصمیمگیری شود و مکانیزم برگشت پول از سرمایه به بخشهای دیگر حقوق صاحبان سهام نیز مدنظر قرار گیرد.
افزایش سرمایه، ضرورتی برای اجرای طرح!
علی اکبری، مدیر اقتصادی شرکت توسعه معادن و فلزات برای تاخیر در بهرهبرداری به موقع پروژهها دلایل مختلفی را ذکر کرد و گفت: مشخص نبودن فرآیند بازپرداخت وامهایی که شرکتها از صندوق ذخیره ارزی میگیرند، تامین قطعاتی که شرکتها مجبورند به صورت فاینانس تامین کنند، عدم گشایش اعتبار در بانکهای خارجی برای شرکتهای ایرانی و تاخیر در نصب و راهاندازی از سوی شرکتهای داخلی از جمله مهمترین دلایل به تعویق انداختن پروژهها است.
وی با بیان این که به هر حال شرکتها قبل از شروع طرح یا بعد از آن نیاز به افزایش سرمایه شرکت دارند، گفت: وقتی طرح توسعهای در شرکت مطرح میشود؛ یعنی برنامهای وجود دارد که سهامدار میتواند از این طریق سوددهی بیشتری داشته باشد؛ اما اگر افزایش سرمایه به موقع صورت نگیرد در واقع تهیه نقدینگی لازم برای اجرای طرح وجود نداشته و مسلما اجرای طرح به تاخیر خواهد افتاد.
به این ترتیب سهامدار به سوددهی مورد انتظار خود در دوره زمانی تعیین شده نمیرسد و ضرر میکند.
علی اکبری اضافه کرد: در اکثر موارد وقتی طرحی نوشته میشود، براساس شرایط امروز برنامهریزی میشود به همین خاطر شاید بهرهبرداری آن طی سه سال آینده توجیه داشته باشد؛ اما اگر همان طرح طی شش سال به بهرهبرداری برسد، ممکن است به دلیل عقب افتادن از تکنولوژی روز دنیا دیگر حتی توجیه اقتصادی نداشته باشد و به دلیل هزینههای زیاد برای شرکت خسارت به همراه داشته باشد.
تورم سالانه در طرحهای به تاخیر افتاده
وی خاطر نشان کرد: تعویق اجرای پروژهها، این طرحها را مشمول تورم سالانه خواهد کرد به همین دلیل شرکتها هم با پرداخت سود سالانه به سهامدار و هم به دلیل هزینههای مجددی که طی مراحل مختلف انجام میدهند، دچار زیان میشوند.
امور مالی سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات تصریح کرد: شرکتهایی که برای تامین نقدینگی مورد نیاز به وامهای جاری روی می آورند به شدت دچار آسیب میشوند؛ چرا که باید وامهایی بگیرند که بعد از راهاندازی قسط بدهند. اما گرفتن وامهای کوتاه مدت برای طرحهای بلند مدت باعث شارژ اضافی هزینهها خواهد بود.
علی اکبری گفت: به این ترتیب قیمت تمام شده یک طرح از برآورد اولیه سرمایهگذاری آن خیلی بیشتر خواهد بود.
علی اکبری افزود: وقتی طرح توسعهای وجود دارد، تامین منابع از طریق افزایش سرمایه در مقایسه با این گونه منابع بانکی به نفع شرکت و سهامدار است و بهتر است سهامدار در طرح توسعه شرکت، سرمایهگذاری کند.
وی ادامه داد: اما وقتی طرح توسعهای که به سود منتهی شود، وجود ندارد، شرکت در افزایش سرمایه نیز توجیه ندارد و بهتر است که شرکتها سود خود را تقسیم کنند و آنها را نزد خود نگه ندارند.
شاهین چراغی، رییس هیات مدیره کارگزاری مهرآفرین، زمانبر بودن طرحهای توسعهای شرکتها را از عوامل از بین بردن سودآوری این طرحها عنوان کرد. وی تاکید کرد: این در حالی است که در بسیاری مواقع مشکلات اجرای طرحهای توسعهای در خارج از شرکت قرار دارد و مربوط به سازمانها و عوامل بیرون از شرکت است که با تاثیرگذاری خود باعث تاخیر در پیشرفت کار میشوند. وی ادامه داد: یکی از مشکلات شرکتها، منابع مالی اجرای پروژه است. شرکتها معمولا در تامین منابع لازم برای اجرای طرحها با سیستم بانکی دچار مشکل هستند و بیشتر به منابع مالی سهامداران تکیه میکنند.
افزایش سرمایه سلیقهای
چراغی تاکید کرد: وقتی شرکتی افزایش سرمایه میدهد، پیامی است برای سهامدار که فرصت جدیدی است برای سرمایهگذاری جدید. در صورتی که در بیشتر موارد به منظور جبران بدهیها افزایش سرمایه صورت میگیرد و سهامدار نیز راغب به این سرمایهگذاری نیست.
وی اظهار داشت: متاسفانه خیلی از افزایش سرمایهها به صورت سلیقهای و تصمیمات هیاتمدیره انجام میشود؛ چرا که آنها دوست دارند شرکتها و حاکمیت خود را بزرگ کنند.
چراغی با بیان اینکه این اعمال سلیقهها در نهایت باعث تضاد منافع حاکمیت و سرمایهگذاران میشود، گفت: به این ترتیب سهامداران بدون توجه به طرحهای توسعهای شرکت ترجیح میدهند شخصا به سرمایهگذاری اقدام کنند و پولی را بابت تامین هزینه طرح توسعه شرکت نپردازند. کندی صورت گرفته در فرآیند تامین منابع نیز در نهایت به تاخیر پروژه و کاهش توجیه اقتصادی طرح است، چون شرکتها منابع محدودی برای نیازهای خود دارند.
رییس هیات مدیره کارگزاری مهرآفرین، اقدام شرکتهای سرمایهگذاری و هلدینگها را مورد مثال قرار داد که چگونه در فعالیتهای مختلف و غیر تخصصی وارد میشوند و گفت: این امر که شرکتها در فعالیت خود بدون برنامهریزی مشخص و خارج از حوزه خود عمل کنند، تنها به هدر رفتن منابع میانجامد و نمیتواند اقدامی جهت طرح توسعه شرکت به حساب بیاید.
مدیرانی که میخواهند کار بزرگی انجام دهند
وی علت فعالیتهای پراکنده برخی از این شرکتها را در خط مشی مدیران این شرکتها دانست و افزود: برخی مدیران بدون در نظر گرفتن منافع سهامداران و اینکه وظیفه آنها در درجه اول افزایش ثروت سهامداران است، برای طرحهای توسعهای خود برنامهریزی میکنند چون میخواهند کار بزرگی مانند افزایش ظرفیت سه برابری انجام دهند.
چراغی با بیان اینکه در گزارشهای توجیهی طرحهای توسعه شرکتها باید فاکتورهای کنترلی را تغییر دهیم، تصریح کرد: این وظیفه بازرس مستقل است که تنها به آمارها و دادههای شرکت در برآورد صورت گرفته از منابع لازم جهت انجام پروژهها اکتفا نکند و مسائل بیرونی شرکت را نیز در فرآیند انجام طرح در نظر بگیرد. وی ادامه داد: همچنین سازمان بورس باید بیش از پیش بر توجیه شرکتها در گرفتن منابع از سهامداران و اعمال افزایش سرمایه نظارت داشته باشد؛ چرا که توقف و تاخیر در اجرای طرحها نه تنها سودی ندارد بلکه بیشتر از همه سهامداران جزء را متحمل هزینه و زیان کرده است.
ارسال نظر