بیمه و خبرنگار
لیلا اکبرپور: برخی شغل خبرنگاری را شغلی جالب میدانند واعتقاد دارند درآمد آنها بد نیست، اما آنچه واقعیت دارد، درکشورما خبرنگار امنیت شغلی ندارد و برای داشتن آیندهای روشن دغدغههای فراوانی دارد. بسیاری از فعالان عرصه خبری داشتن بیمهای جامع را کلید معمای اتفاقات زندگی خود میدانند و از هر فرصتی برای برخوردار شدن از خدمات آن استفاده میکنند؛ اما تاکنون انتظارات آنها برآورده نشده است و این عده، هنوز در انتظار تصمیمات مسوولان در این خصوص هستند. به همین خاطر است که با آمدن دولت تدبیر و امید، مهمترین خواسته این قشر «بیمه خبرنگاران» عنوان شد.
لیلا اکبرپور: برخی شغل خبرنگاری را شغلی جالب میدانند واعتقاد دارند درآمد آنها بد نیست، اما آنچه واقعیت دارد، درکشورما خبرنگار امنیت شغلی ندارد و برای داشتن آیندهای روشن دغدغههای فراوانی دارد. بسیاری از فعالان عرصه خبری داشتن بیمهای جامع را کلید معمای اتفاقات زندگی خود میدانند و از هر فرصتی برای برخوردار شدن از خدمات آن استفاده میکنند؛ اما تاکنون انتظارات آنها برآورده نشده است و این عده، هنوز در انتظار تصمیمات مسوولان در این خصوص هستند. به همین خاطر است که با آمدن دولت تدبیر و امید، مهمترین خواسته این قشر «بیمه خبرنگاران» عنوان شد. این تصویر کوچکی از مشکلات تمامی خبرنگاران است و میتوانست حداقل برای خبرنگاران اقتصادی شکل دیگری داشته باشد. کدام یک از خبرنگارانی که سالها حتی با حوزه بیمه در ارتباط هستند، بیمه عمر و سرمایهگذاری دارند؟ تقریبا در کیف همه ما کارتهای بانکی، کارت سوخت و بیمه شخص ثالث پیدا میشود؛ اما کمتر خبرنگاری کارت بیمه عمر و پسانداز دارد. دلیل آن چیست؟ آیا خبرنگاران به فکر آینده خود نیستند؟ آیا از مزایای بیمه عمر و سرمایهگذاری بیاطلاعند؟ یا اصلا بیمه عمر به درد کسی نمیخورد؟ چگونه میشود افرادی که در مدح بیمههای عمر مینویسند، خود بیمه عمر و سرمایهگذاری نداشته باشند؟ (البته که بیمه عمر مطمئنا سزاوار مدح است)
این تفکر مختص جامعه خبری نیست و درصد زیادی از جامعه، از خرید بیمه عمر استقبال نمیکنند. رئیسکل بیمه مرکزی ایران «نرخ تورم بالا، نبود بازاریابی مناسب و پوشش گسترده بیمههای اجتماعی» را سه مانع توسعه بیمه عمر درکشورمان میداند و اعتقاد دارد «مهمترین چالش بیمههای زندگی، تورم است و بانکها با نرخ سود سپردههای ۲۲ درصد بزرگترین رقیب بیمهها هستند.»
منکر تاثیر این سه گزینه نمیشویم، اما بیمههای بازرگانی طی سالهای گذشته با دریافت مجوز از بیمه مرکزی، طرحهای جدیدی به بازار عرضه کردند تا با استفاده از این طرحها نرخ تورم سالهای آینده را تحت پوشش قرار دهند و فرد بتواند با پرداخت کمی حق بیمه بیشتر، خطر نوسان نرخ تورم را که درکمین سرمایه بیمهنامهاش نشسته، بیمه کند. در عین حال مزایای بیمه عمر و سرمایهگذاری بسیار بیشتر از سپرده بانکی است و سرویسدهی بیمههای اجتماعی آنقدر مطلوب نیست که بتواند جایگزین مناسبی برای بیمههای عمر باشد.
ارزیابیها نشان میدهد که هشدارهای سالهای گذشته کارشناسان بیمه امروز به واقعیت تبدیل شده و زنگ خطر به صدا درآمده است. در عین حال بیمه مرکزی از حمایت کافی برخوردار نیست و به گفته مسوولان ارشد این صنعت، بیمه مرکزی ابزار کافی برای برخورد با شرکتهای متخلف را ندارد. تجمع بیمهگذاران ناراضی و عصبانی دریکی از شلوغترین چهارراههای پایتخت درروز روشن و عدم پاسخگویی مسوولان ذیصلاح جزو چالشهای اصلی عدم توسعه بیمه در کشور نیست؟ چرا قوه مقننه در این شرایط، اضطرار زمانی را برای بررسی و اصلاح قانون بیمه گری برای تقویت بیمه مرکزی در برخورد با متخلفان بیمهای تعیین نمیکند؟ چیزی که الان اتفاق افتاده و جهتگیریهایی که مسوولان دارند، در مجموع شرایطی را بهوجود آورده که پیشبینیها از زیان صنعت بیمه حکایت دارد. اژدهای بیاعتمادی بیدار شده و برای مصون ماندن از آثار منفی آن باید برنامهریزیهای مناسب داشت.
ارسال نظر