گزارش بانک جهانی از چالشهای بانکداری کشورهای اسلامی
اگر چه امروزه بانکهای اسلامیاز لحاظ کمیرشد قابل ملاحظهای داشتهاند، اما میانگین حجم داراییهایشان در مقایسه با بانکهای سایر کشورهای توسعه یافته دنیا بسیار کمتر است.
ترجمه: مجتبی شهبازی
اگر چه امروزه بانکهای اسلامیاز لحاظ کمیرشد قابل ملاحظهای داشتهاند، اما میانگین حجم داراییهایشان در مقایسه با بانکهای سایر کشورهای توسعه یافته دنیا بسیار کمتر است.
از ابتدای سال ۲۰۰۱ تاکنون هیچ بانک اسلامی در میان ۱۰۰ بانک برتر دنیا وجود نداشته است.
بیش از ۶۰درصد بانکهای اسلامی کمتر از پانصد میلیون دلار دارایی دارند کهاین مقدار در مقایسه با سایر بانکهای برتر دنیا در حد پایینترین میزان سرمایه و دارایی معمول میباشد.
به طوری که از لحاظ ردهبندی و رتبهبندی داراییهای تمامی بانکهای اسلامیکمتر از داراییهای هر یک از شصت بانک برتر دنیا است.
و به بیانی اندازه و حجم داراییهای بزرگترین بانک اسلامی به اندازه کمتر از یک درصد دارایی بزرگترین بانک دنیا میباشد
موسسات مالی برتر دنیا در مقایسه با بانکهای اسلامی با توجه به سطح فعالیتها، مقیاس اقتصادی، امکانات و تواناییها، کارایی سازمانی و سطح پایین هزینههای سرمایهگذاری پتانسیل بسیاری برای پیشرفت و کسب سود دارند.
نقدینگی
بانکهای اسلامیدر حال حاضر به دلیل مجموعههای از عوامل که شامل ابزارهای سنتی و ناکارآمد و محدودیت در ارائه خدمات مالی جهت رشد میباشد، در بلند مدت با مشکلاتی همراه خواهند شد.
یکی از دلایل و عواملی که موجباین عقب ماندگی میباشد، کمبود بازار برای ارائه خدمات و معامله داراییهای مالی بانک است و عامل دیگر اینکه جایگاهی جهت امنیت بخشیدن به داراییهای مالی بالقوه خود ندارند. به عبارت دیگر، کمبود بازارهای مالی ثانویه گسترده و کارآمد و فقدان بازارهای نقدینگی جهت گسترش بخشیدن فعالیتها و عدم وجود مدیریت استراتژیک پرتفولیو باعثاین امر شده است.
با توجه بهاینکه در بلند مدت، رشد در بانکهای اسلامیمشاهده شده، اما این رشد در صورتی ادامه دار خواهد بود که در بازارهای ثانویه مالی رشد و توسعه قابل ملاحظهای داشته باشند و نیز در ارائه خدمات مالی متنوع از جمله محصولات مالی با قابلیت تسهیم ریسک، رشد و توسعه داشته باشند.
امکانات و تواناییهای محدود
با توجه به فقدان و کمبود بازارهای وام، در حال توسعه بودن بازارهای سهام و با وجود کمبود بازارهای فرعی پیشبینی میشود واسطههای مالی نقش حساس و تعیین کنندهای در بازار خدمات بانکهای اسلامی داشته باشند. (مهمترین دستاورد این واسطهها هدایت جریان مداوم و به نسبت کم هزینه منابع مالی از پساندازکنندگان به سوی مصرفکننده نهایی یا سرمایهگذار است.)
واسطههای مالی تنها منبع اصلی سرمایه و عامل کاهش ریسک نیستند، اما در عین حال، انتظار میرود که واسطههای مالی این مسوولیت را برعهده بگیرند.
افق و آینده تغییرات در مسائل مالی و اعتباری در جهان بیانگر آن است که بانکهای اسلامی میبایست در ساختار خود بازنگری داشته باشند و نیز سرمایهگذاران و سهامداران خود را متقاعد به تغییر رویکرد کنند. این بانکها نیازمند آن هستند که پا را فراتر از اصول و روشهای سنتی خود بگذارند.
طی مطالعهای که اخیرا به روی سطح توسعه پولی و مالی چندین کشور خاورمیانه انجام شده به این نتایج رسیدهاند که کلیه کشورهای این حوزه محیط صنعتی ضعیفی دارند و بالطبع آن بخش پولی و مالی ضعیف و ناکارآمدی نیز نیز دارند که نشانگر رابطه مستقیم بین توسعه بخش صنعت و بخش پولی و مالی میباشد.
بانکداری متمرکز
بانکهای اسلامیتمایل زیادی به تمرکز بر پساندازها یا داراییها دارند. آنها اغلب به تعداد کمیاز بخشهای انتخابی متمرکز میشوند و از رقابت مستقیم اجتناب و دوری میکنند؛ به عنوان مثال ممکن است یک بانک اسلامی در تامین منابع مالی سرمایهگذاری در بخش کشاورزی متخصص باشد؛ در حالی که بانک دیگری ممکن است همین رویکرد را در آن بخش داشته باشد؛ در حالی که هیچ کدام ازاین دو بانک تلاشی در جهت رقابت و تنوع بخشیدن به سایر بخشهای اقتصادی ندارند. این رویکرد بانکهای اسلامی را در مقابل شوکهای دورهای در بخشهای ویژه و خاص آسیبپذیرتر میسازد. اتکا بر روی تعداد کمیاز بخشها (کمبود تنوع) بانکهای اسلامیرا در مقابل رقبای خود در سایر کشورها که به طور بهتری در مقابل این چالشها تجهیز شدهاند، آسیبپذیرتر میسازد. این تمرکز بر روی پساندازها یا داراییها نشاندهنده نوعی از کمبود تنوع ابزارهای مالی میباشد که موقعیت شان را در مقابل ریسک آسیبپذیرتر میکند.
داراییهای بانکهای اسلامی بر روی تعداد کمیاز محصولات و خدمات مالی متمرکز شده است. از لحاظ تخصیص منابع در بانکهای اسلامیمیانگین فعالیتهای تامین مالی و سرمایه گذاری بانکهای اسلامی عمدتا به این شکل است که تجارت (۳۲درصد)، صنعت (۱۷درصد)، املاک و مستغلات (۱۶درصد)، خدمات (۱۲درصد)، کشاورزی (۶درصد) و دیگر موارد (۱۷درصد).
بانکهای اسلامی به طور مطلوبی از منافع حاصل از قرار گرفتن در موقعیت جغرافیایی و منطقهای مناسب خاورمیانه و تنوع در خدمات، استفاده نمیبرند.
در حال حاضر، این بانکها به شدت روی حفظ روابط خوب با صاحبان حسابهای معتبر (سپردهگذاران بزرگ) متکی هستند.
اگر چهاین روابط میتواند طی دوران بحران محکزده شود؛ به طوری که در همین دورانهای سخت بازار است که سپرده گذاران بزرگ گرایش پیدا میکنند که وفاداریشان را نادیده گرفته و منابع و سپردههای خود را به موسسات مالی بزرگ منتقل میکنند؛ زیرا آنها میدانند که در این صورت منافعشان بیشتر خواهد شد.
از دست دادن سپردهگذاران بزرگ و اصلی منجر به بالا رفتن ریسک جانشینی میشود. ریسک جانشینی به موقعیتی مربوط میشود که در حالت رقابتی، این بانکها به سپردهگذاران اصلی خود نرخ بازده بالاتری را نسبت به حالت معمولی در قراردادهایشان پرداخت میکنند؛ این به معنی صرف نظر کردن از قسمتی از سود صاحبان سهام است که این عمل به طور غیرمستقیم روی سرمایه بانک تاثیر منفی میگذارد.
بانکهای اسلامی با تنوع بخشیدن به سپردهگذارانشان میتوانند ریسکشان را کاهش دهند. با تغییر روشهای بانکداری و ارائه خدمات بانکداری اینترنتی میتواند به درجه بالایی از گسترش حیطه جغرافیایی تحت ارئه خدمات دست یابند.
مدیریت ریسک ضعیف و ساختار و نظام دولتی
تحقیقات نشان داده است که ضعفها و آسیبپذیری بانکهای اسلامی ناشی از مدیریت ریسک و نقش دولتهایشان است.ریسک عملیاتی که در اثر ناکامیو ضعف سیستمها، فرآیندها و روندهای سازمانی تنها بخشی از نگرانیها میباشند.
فرآیند کنترلهای داخلی ضعیف ممکن است منجر به افزایش ریسک عملیاتی و در نهایت از دست دادن پتانسیلها شود.
مسائل مربوط به رابطه دولت و بانکهای اسلامی نیز به اندازه سرمایهگذاران، قانونگذاران و صاحبان سهام مهم است. قواعد و مقررات دینی نیز چالشهای خاص خود را برای فعالیت موسسات مالی اسلامی دارد؛ البته مسائل مربوط به منابع انسانی از قبیل کیفیت مدیریت، مهارتهای فنی و حرفهایگری نیز تعیین کننده میباشد.
منبع: www-wds.worldbank.org
ارسال نظر