معاون ارزی پیشین بانک مرکزی تشریح کرد
مصائب مبادلات ارزی در دوران تحریم
رای دیوان عالی آمریکا برای ضبط ۲ میلیارد دلار از داراییهای ایران در داخل کشور باعث مجادلههایی شد بر سر اینکه با توجه به شدت گرفتن علائم تقابل میان ایران و آمریکا، این اوراق به چه دلیل و ضرورتهایی خریداری شد که این گونه به راحتی در اختیار کشور متخاصم قرار گرفت. معاون سابق ارزی بانک مرکزی درخصوص خرید این اوراق و الزامات آن به مصوبات سیستم بانک مرکزی درخصوص نحوه ذخایر ارزی اشاره میکند. سیدکمال سید علی در گفتوگویی که با تجارت فردا داشته است، خرید اوراق دلاری را از سر ناگزیری و به خاطر «بسته بودن دست بانک مرکزی» در آن زمان می داند.
رای دیوان عالی آمریکا برای ضبط ۲ میلیارد دلار از داراییهای ایران در داخل کشور باعث مجادلههایی شد بر سر اینکه با توجه به شدت گرفتن علائم تقابل میان ایران و آمریکا، این اوراق به چه دلیل و ضرورتهایی خریداری شد که این گونه به راحتی در اختیار کشور متخاصم قرار گرفت. معاون سابق ارزی بانک مرکزی درخصوص خرید این اوراق و الزامات آن به مصوبات سیستم بانک مرکزی درخصوص نحوه ذخایر ارزی اشاره میکند. سیدکمال سید علی در گفتوگویی که با تجارت فردا داشته است، خرید اوراق دلاری را از سر ناگزیری و به خاطر «بسته بودن دست بانک مرکزی» در آن زمان می داند. او عنوان میکند که طبق مصوبات بانک مرکزی ۱۰۰ میلیارد دلار از منابع بانک مرکزی باید از طریق ۳ بازار اوراق قرضه، سپردهگذاری و خرید طلا نگهداری میشد. در ادامه خلاصه این گفتوگو را میخوانید.
اقدام به خرید اوراق قرضه خارجی برای بانک مرکزی چه ضرورتی داشت و اینکه در آن دوران بانک مرکزی درباره مسائلی مثل خرید اوراق قرضه چه وظایف و مسوولیتهایی داشت؟
بانک مرکزی در این دوران مسوولیت سنگینی بر عهده داشت و تمام کسانی که در گذشته مسوولیتی داشتند، خصوصا آنهایی که از ابتدا کارمند بانک مرکزی بودند، بالاخره با این مساله مواجه شدند که بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار را یا بهصورت اوراق یا سپردهگذاری در بانکهای دنیا یا خرید طلا و نگهداری در خارج و داخل کشور حفظ کنند. در آن دوران حتی ورود اسکناس به داخل کشور هم از طریق روش چمدانی انجام میشد که این کارها، اقدامات بزرگی بود که توسط آنها و بخش بینالملل بانک مرکزی انجام میشد. مصوباتی که مجموعا در سیستم بانک مرکزی برای نگهداری ذخایر حاکم است عبارتند از اینکه درصدی را باید برای خرید اوراق قرضه صرف کنند، درصدی را برای سپردهگذاری در نظر بگیرند و درصدی را هم بهصورت خرید طلا نگه دارند. به هر ترتیب مسوولان بانک مرکزی باید این سرفصلها را رعایت کنند. اما رعایت این مسائل در شرایطی بود که بانکهای دنیا برای همکاری با ما جریمه هفت یا هشت میلیارد دلاری میشدند و نمیتوانستند پذیرای سپردههای ما در زمینههای مختلف باشند. در آن شرایط ما مجبور بودیم در بانکهای خیلی کوچک این کارهای مورد اشاره را انجام دهیم یا اینکه از طریق واسطههای معتبر پولها را در منبعی نگهداری کنیم. نکته دیگر این است که باید عواملی مثل سودآوری، نقدینگی و امنیت هم که سه عامل عمده نگهداری ذخایر است، در این مواقع مورد توجه باشد. ما باید در این شرایط آن اولویتها را رعایت کنیم تا آسیبها کم شود. از طرفی در شرایطی که بانکهای طرف همکاری ما بابت این همکاری خود جریمه میشدند و برای اینکه با ما ارتباطی نداشته باشند و نقل و انتقالی برای ما انجام ندهند، مستمر تهدید میشدند، بانک مرکزی کشور مجبور بود با همه این ملاحظات ذخایری را که بیش از ۱۰۰میلیارد دلار ارزش داشت، حفظ کند.
برای انجام این کارها هزینههای بیشتر از حد معمول هم به سیستم بانکی کشور تحمیل میشد؟
در آن زمان وقتی میخواستیم پول به داخل مملکت بیاوریم، بانک مرکزی با چمدان این کار را انجام میداد. میخواست طلا برای داخل کشور حمل کند، حتما باید از روشهای متفاوتی بهره میبرد. چون به ما اجازه نمیدادند که با هواپیما کار جابهجایی طلا را انجام دهیم یا حتی مجموع آن محمولهها را بیمه کند؛ چرا که ممکن بود یا هواپیما به کشوری دیگر برود یا در آن هواپیما دزدی صورت بگیرد و آن وقت هیچ مسوولیتی برای کسی وجود نداشت، زیرا کسی آن محموله را بیمه نکرده بود به همین دلیل در آن شرایط ما باید یک آدم معتمد را همزمان با خرید اسکناس خود از دوبی، به آنجا میفرستادیم تا چمدانهای اسکناس را روی صندلیهای یک هواپیمای فرستکلاس میگذاشت و بعد خودش در صندلی عقب آن مینشست و بلیت همه صندلیهای دیگر را میخرید تا بتواند این اسکناسها را به داخل کشور بیاورد. توجه کنید که این کارها، کارهای خیلی بزرگ و سختی بود. همین طور از غرب کشور، جمعآوری اسکناس از کشور عراق و حمل آن با اتومبیلسواری یا چهارپایان خیلی سخت بود. این نوع کارها با ریسکهای بزرگی هم همراه بود ولی همکاران در بانک مرکزی ما این کارها را انجام دادهاند.
از طرفی نباید فراموش کنیم که ما در آن دوران خیلی هزینهها و پرتهای دیگری هم داشتیم. از جمله مثلا فروش اسکناس بهصورت فیزیکی در خیابان یا خارج کشور یا موارد دیگر. بنابراین امر مدیریت ذخایر یا پولرسانی به یک کشور جهت مسافران و حجاج با محدودیتهای خاص خودش در آن دوران روبهرو بود. ضمنا در دوران اواخر تحریم اقتصاد ایران که به بانک مرکزی هم رسیده بود، کسی سپردهگذاری از سوی بانک مرکزی را نمیپذیرفت.
شما اشاره کردید که در آن دوران امور مالی و بانکی به سختی انجام میشد اما آیا ایران چارهای جز بهرهگیری از ابزار خرید اوراق قرضه نداشت و تنها محکوم به استفاده از این ابزار بود؟
بله، در دوران تحریم خیلی از اختیارات بانک مرکزی سلب شده بود و دست بانک مرکزی باز نبود که در زمینههای مختلف تمامی جوانب را ملاحظه کرده و آنها را عملی کند، ضمن اینکه حتی بانکهای سوئیس و کشورهای دیگر سپردهگذاری طلای ما را هم در خارج از کشور نگه نمیداشتند. البته من بهعنوان شخصی که در تمام آن سالها در بانک مرکزی نبودم و پنج سال در صندوق ضمانت صادرات و بیرون از آن دستگاه بانک مرکزی فعال بودم، خیلی از ریز اتفاقاتی که در آن سالها رخ داده مطلع نیستم و به همین دلیل ادعای اینکه کسی مقصر بوده یا مقصر نبوده را نمیتوانم داشته باشم. من فقط بهعنوان کسی که مدتی معاون ارزی بانک مرکزی بوده میتوانم بگویم در مجموع مدیریت ۱۰۰ میلیارد دلار ذخایر ارزی در مقاطع مختلف برای بانک مرکزی در آن شرایط کار خیلی سختی بود.
مسوولیت اصلی تصمیمگیری برای خرید اوراق قرضه با کدام نهاد است؟ آیا معاونت ارزی بانک مرکزی مسوول اصلی بوده یا اینکه نهادی دیگر باید دستور چنین خریدی را بدهد؟
توجه کنید که کار حفظ ذخایر ما در سه فصل سپردهگذاری، اوراق و خرید طلا همیشه در حوزه ارزی صورت میگرفت.
بنابراین خود بانک مرکزی مسوول اصلی این خرید بوده است؟
بله، مسوولیت اصلی با بانک مرکزی است.
منظور معاونت ارزی بانک مرکزی است یا خود ریاست این بانک؟
نه، مجموعا مصوبات به تایید رئیسکل بانک مرکزی هم میرسید، نه اینکه مصوبات به تایید نرسد؛ اما کار اجرایی و تصمیمگیری و تصمیمسازی آن برعهده حوزه ارزی بانک مرکزی بود.
در مورد خرید اوراق قرضه ممکن است شورای امنیت در جریان بوده باشد؟
خیر، در این مورد شورای امنیت در جریان نبوده است، بلکه رهنمودهای کلی از سوی شورای امنیت صادر میشد که مثلا خطاب به مسوولان بانک مرکزی اعلام میشد وجوه خود را به ارزهایی نگه دارند که بتوانند با آن راحتتر و کمهزینهتر خرید کنند یا تعهدات خود را زودتر و سهلتر ایفا و عملی کنند.
به جز آن اوراق قرضه مورد اشاره که اکنون توسط آمریکا توقیف شده، ما اوراق قرضه دیگری در دوران تحریم خریده بودیم؟
چون ما مجبور بودیم در سه سرفصل سپردهگذاری، خرید طلا و اوراق، ذخایر خود را نگه داریم، بنابراین به جز این اوراق مورد اشاره، اوراق قرضه کشورهای دیگری را هم خریده بودیم.
ارسال نظر