آموزش اقتصاد پس از بحران مالی
تحولات گسترده اقتصاد در سالهای اخیر و بهویژه پس از بروز بحران مالی، لزوم تجدیدنظر گسترده در آموزش اقتصاد، بالاخص در دورههای لیسانس و آموزشهای مقدماتی آن را بیش از پیش ضروری ساخته است. اقتصاددانان نتوانستند بحران مالی را قبل از وقوع آن پیشبینی کنند و حتی پس از بروز بحران هم تردیدهای زیادی در مورد تداوم بحران و راهکارهای خروج از آن وجود داشته و دارد.
اکنون ۶ سال پس از شروع بحران هنوز منطقه اروپا نتوانسته از این رکود بزرگ به سلامت عبور کند و حتی در آمریکا هم با وجود علائم رونق، بسیاری از اقتصاددانان رشد اقتصادی موجود را رونقی شکننده میدانند و معتقدند که هر زمان ممکن است دوباره تله رکود، گریبان اقتصاد آمریکا را بگیرد.
تحولات گسترده اقتصاد در سالهای اخیر و بهویژه پس از بروز بحران مالی، لزوم تجدیدنظر گسترده در آموزش اقتصاد، بالاخص در دورههای لیسانس و آموزشهای مقدماتی آن را بیش از پیش ضروری ساخته است. اقتصاددانان نتوانستند بحران مالی را قبل از وقوع آن پیشبینی کنند و حتی پس از بروز بحران هم تردیدهای زیادی در مورد تداوم بحران و راهکارهای خروج از آن وجود داشته و دارد.
اکنون ۶ سال پس از شروع بحران هنوز منطقه اروپا نتوانسته از این رکود بزرگ به سلامت عبور کند و حتی در آمریکا هم با وجود علائم رونق، بسیاری از اقتصاددانان رشد اقتصادی موجود را رونقی شکننده میدانند و معتقدند که هر زمان ممکن است دوباره تله رکود، گریبان اقتصاد آمریکا را بگیرد.
این شواهد علائم مشهودی را ارائه میکند که لازم است درخصوص شیوههای آموزش اقتصاد حتی در معتبرترین دانشگاههای جهان اصلاحات اساسی انجام پذیرد.
نکاتی که اکثر کارشناسان درباره این اصلاحات بر آن توافق دارند به موارد عام و خاص متعددی مربوط میشود. بخش عام به لزوم آشنایی بیشتر دانشجویان با تاریخ سیاست و اقتصاد و نحوه توضیح تئوریهای اقتصادی برای افراد اقتصاد نخوانده مرتبط میشود.
به لحاظ خاص نیز ضرورت ورود بخش مالی در مدلهای اقتصاد کلان بیش از پیش احساس میشود تا از طریق آن بتوان آثار تحولات در بخش مالی را در متغیرهای کلان اقتصادی جستوجو کرد.
بررسی این آموزههای جدید میتواند الگوی خوبی برای اقتصاد ایران نیز باشد که متاسفانه سیلابس آموزشی آن در زمان پس از انقلاب فرهنگی متوقف مانده است و با نیازهای روز جهان تطابق ندارد.
ارسال نظر