محمد اخوی‌پور کارشناس ارشد مدیریت و بازرگانی بین‌الملل یکی از اهداف دولت در سال جاری، توسعه‌ صادرات غیرنفتی است. این هدف در برخی دولت‌های گذشته نیز مطرح بوده؛ اما به دلیل مسائل متعددی مانند وابستگی دولت به درآمدهای نفتی، این مهم، هیچ‌گاه به‌صورت شایسته محقق نشده است. ظاهرا عزم دولت، در توسعه صادرات غیرنفتی جدی است. به این منظور، محصولات صادراتی غیرنفتی را به دو دسته تقسیم کرده و دو راهبرد اجرایی برای تحقق هدف دولت پیشنهاد می‌شود. دسته اول، کالاهایی هستند که به کشورهای نزدیک صادر می‌شوند. به دلیل مسافت نزدیک و مرزهای گسترده و اعتماد و ارتباط فرهنگی تجار کشورهای همسایه، یک نوع مزیت رقابتی برای ایران وجود دارد.

این دسته محصولات، به بازارهایی چون عراق، اقلیم کردستان، پاکستان، افغانستان و برخی کشورهای هم‌مرز شمالی و جنوبی صادر می‌شوند و می‌توان با تدابیر و راهبردهایی همچون تقویت روابط سیاسی و اقتصادی با دولت‌های همسایه، تسهیلات گمرکی مرزی و توسعه زیرساخت‌های حمل و نقل، کاهش هزینه‌ها و زمان انجام تشریفات اداری، تسهیلات روادید و ورود و خروج کم‌هزینه، آسان و سریع تجار به کشورهای همسایه، تسهیلات بانکی مانند روش‌های پرداخت اعتبار اسنادی و انتقال ارز، اطلاع‌رسانی در مورد فرصت‌های تجاری، نیازهای منطقه‌ای و تسهیلات شرکت در نمایشگاه و هدایت تولیدکنندگان در مورد روش‌های صادرات و یافتن مشتری خارجی در کشورهای همسایه به توسعه صادرات آنها کمک کرد.

دسته دوم، محصولاتی هستند که مزیت نسبی و رقابتی در آنها وجود دارد و تولید آنها مختص ایران و تعداد محدودی از کشورها است مانند صنایع‌دستی و فرش دستباف، زعفران، و خشکبار. این کالاها، دارای ارزش افزوده بالا بوده و قابلیت صادرات پایدار به دورترین نقاط دنیا را دارند و قیمت آنها براساس قیمت تمام شده محصول تعیین نمی‌شود.

این کالاها به دلیل ارزش افزوده بالا و فاصله زیاد قیمت تمام‌شده و قیمت مصرف‌کننده، تحمل تورم‌های سالانه ایران را دارند و افزایش تورم یا کاهش نرخ ارز، باعث کاهش صادرات آنها نمی‌شود.

مهم‌ترین چالش ایران در صادرات چنین کالاهایی، عدم آگاهی و مشهور نبودن برندهای ایرانی در بازارهای جهانی است. این عدم آگاهی، باعث شده تا به‌عنوان نمونه، پسته آمریکا، با تبلیغات طولانی‌مدت و توزیع وسیع، به‌عنوان پسته اصیل وارد بازار چین شده و اکنون، بازار چین، با نوع آمریکایی آن اشباع شده است. مصرف‌کنندگان چینی، رنگ و طعم و شکل پسته را با نوع آمریکایی آن می‌شناسند و بسیاری از آنها حتی از پسته ایران آگاهی ندارند.

در ذهن بسیاری از مردم دنیا، ایران مهد تمدن و هنر بوده و برخی توریست‌ها و افراد ثروتمند به دنبال نمادها و نشانه‌های این تمدن و هنر هستند؛ اما هیچ برند مشهوری از صنایع دستی و فرش دستباف ایران به‌وجود نیامده است. از این‌رو شایسته است برندهای ایرانی - که دارای حسن شهرت هستند - را از طریق برنامه‌های برندینگ و بازاریابی بین‌المللی به برندهای جهانی شناخته شده ارتقا داد.

از طرفی، خریداران صنایع‌دستی و فرش دستباف ایران، نگران اصالت کالا هستند. آیا نامی که روی آن حک شده واقعی است یا کپی و غیراصلی است؟ آیا مواد مصرفی آن طبیعی و روش ساخت آنها سنتی است؟ این سوالاتی است که خریداران خارجی و مشتریان کالاهای لوکس و هنری را به شک و تردید انداخته و در برخی موارد، باعث عدم خرید می‌شود. با ایجاد برند و توسعه آگاهی و شهرت برند، این سوالات قابل پاسخگویی هستند.

پیشنهاد می‌شود برای توسعه صادرات این‌گونه محصولات، روی روش‌های پایداری مانند ایجاد آگاهی از برند و توسعه شهرت برند - که بخشی از برنامه مارکتینگ بین‌المللی است - مطالعه و برنامه‌ریزی شود.

شاید تا ۱۰ سال پیش، بهانه‌های زیادی مانند هزینه‌های سنگین مارکتینگ بین‌الملل‌ برای توجیه عدم موفقیت برندهای ایرانی در ایجاد آگاهی و شهرت جهانی وجود داشت؛ اما امروزه به لطف گسترش کانال‌های ارتباطی و اطلاع‌رسانی مانند اینترنت، شبکه‌های اجتماعی، موبایل، سفرهای خارجی و گسترش زبان بین‌المللی، این کار امکان‌پذیر شده است و حتی با کاهش نسبی هزینه‌ها و افزایش سرعت تثبیت برند در بازارهای هدف همراه بوده است.