نظرگاه
اقتصاد جهانی و نقش زنان
در سالهای اخیر زنان کشورهای آسیایی سهم بسزایی در موفقیت صنایع صادراتی داشتهاند به طوری که بین ۶۰ تا ۸۰درصد مشاغل بخشهای صادراتی این کشورها به ویژه بخش نساجی و پوشاک با دستان زنان اداره میشود که نشان میدهد نقشآفرینی زنان در اقتصاد جهانی، صرفا به حضور آنها در محیط کار و سهم آنها از کل نیروی کار کشورها محدود نمی شود.
سیده فاطمه مقیمی
در سالهای اخیر زنان کشورهای آسیایی سهم بسزایی در موفقیت صنایع صادراتی داشتهاند به طوری که بین ۶۰ تا ۸۰درصد مشاغل بخشهای صادراتی این کشورها به ویژه بخش نساجی و پوشاک با دستان زنان اداره میشود که نشان میدهد نقشآفرینی زنان در اقتصاد جهانی، صرفا به حضور آنها در محیط کار و سهم آنها از کل نیروی کار کشورها محدود نمی شود. با این همه در اقتصادهای توسعه یافته هنوز هم سهم زنان از تولید ناخالص داخلی در سطحی کمتر از ۴۰درصد قرار دارد، اما محاسبه ارزش واقعی کار زنان در خانه نشان میدهد که زنان بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی کشورهای توسعه یافته را در دست دارند. به گفته کارشناسان، افزایش اشتغال زنان یکی از عوامل اصلی رشد جهانی طی دهههای اخیر بوده به طوری که طی ۱۵ سال اخیر تاثیر اشتغال زنان در اقتصادهای توسعه یافته بر رشد اقتصاد جهانی بیش از تاثیر رشد اقتصادی چین بر اقتصاد جهانی طی همین دوره بوده است. رشد اشتغال زنان نه تنها افزایش بیشتر و سریعتر تولید ناخالص داخلی، بلکه افزایش بهرهوری نیروی کار و سرمایه را نیز به دنبال داشته است. به رغم همه این دستاوردها و موفقیتهای زنان در عرصههای ملی و بینالمللی، هنوز هم زنان جزو آن دسته از منابع اقتصادی جهانی هستند که به فعالیت کافی نرسیدهاند. هنوز هم جای زنان در بسیاری از مشاغل و مناصب خالی است و بسیاری از زنان شاغل نیز در جایی مشغول به کار هستند که از مهارتها و تواناییهای بالقوه آنها به درستی استفاده نمیشود، به طوری که هنوز هم سهم زنان از اعضای هیات مدیره شرکتهای بزرگ جهان به طور متوسط هفتدرصد است. این رقم در آمریکا ۱۵درصد و در ژاپن فقط یکدرصد است. در ایران هم، حضور زنان در بخشهای مدیریتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تنها ۴/۲درصد رشد داشته است در حالی که فعالیتهای تجاری و اقتصادی زنان با رشد ۹۳/۱۲در سال ۵۵ به ۷/۱۸درصد در سال ۸۴ رسید. همین آمار حاکی از رشد نرخ مشارکت اقتصادی زنان از ۸/۱۱درصد در سال ۱۳۸۰ به ۱/۱۷درصد در سال ۱۳۸۴ است. درباره نقش زنان، همواره دو قرائت متفاوت وجود داشته است، قرائتی که وجه غالب آن «سنتی» بودن است و قرائت دیگری که بر «مدرنیسم» تکیه دارد. اما در ایران نخستین نیاز اقتصادی و اجتماعی این است که زن پیش از هر چیز در جایگاه تصمیمسازی قرار گیرد. نکته قابل تامل این است که در حال حاضر هیچ یک از وزیران در کابینه دولت زن نیستند و از ۱۸۲پست وزارتی نیز تنها ۵درصد در اختیار زنان است.
متاسفانه برخی محدودیت ها موجب شده که ورود زنان به عرصههای اثرگذار به یک شجره ممنوعه تبدیل شود که اساسا نزدیک شدن به آن محال است.
*رییس شورای زنان بازرگان اتاق تهران
ارسال نظر