حمایت از تولید داخلی تا کی و کجا؟!

عکس: حمید جانی‌پور

سارا صفاری

به همراه عکاس روزنامه، مسیر کوتاه روزنامه تا ساختمان بلند معاونت توسعه بازرگانی داخلی را پیاده از کوچه‌های اطراف میدان ولیعصر، طی کردیم و در دفتر محمدصادق مفتح، معاون وزیر بازرگانی و معاون توسعه بازرگانی داخلی حاضر شدیم تا در نیم ساعت وقت تعیین شده سه صفحه سوالی را که آماده کرده بودیم، از وی بپرسیم. بعد از انتظار بیش از ۴۵دقیقه به گفت‌و‌گو نشستیم و در زمانی کمتر از نیم ساعت، فرزند شهید مفتح که بیش از بیست سال بر صندلی چرخان بازرگانی داخلی کشور نشسته است، بخشی از سوالاتمان را پاسخ گفت که در ادامه می‌خوانید. به عنوان سوال نخست درباره طرح جامع نظام توزیع که بخشی از طرح تحول اقتصادی است، توضیح دهید و اینکه پشتوانه کارشناسی این طرح چه بوده است؟

تنها در مورد این طرح خاص، حدود یک سال و نیم کار کارشناسی صورت گرفت. تمامی مراحل کار و مقدمات اجرای آن انجام شد مشکلات احتمالی که ممکن است در طرح وجود داشته باشد پیش‌بینی و راه‌حل، شناسایی شد. این در حالی است که به طور کامل مبناهای تئوریک طرح جامع نظام توزیع بررسی شده و مطمئنا موفقیت‌آمیز خواهد بود.

رییس شورای اصناف گفته که برای اجرای این طرح با آنها مذاکره‌ای صورت نگرفته است. آیا این گفته صحت دارد؟

سخنان آقای فرهانی سخنگوی شورای اصناف خلاف این گفته را به اثبات می‌رساند.

کسی که موضوع عدم‌مذاکره وزارت بازرگانی با اصناف را در طرح جامع نظام توزیع بیان کرده در کمال بی‌اطلاعی سخن گفته، البته این قضاوت در حالت خوش‌بینانه است.

افزودن ۴هزار نیروی بازرس به سیستم دولتی و دریافت حقوق این بازرسان از محل جرائم، خبری بود که طی هفته‌های اخیر شنیده می‌شد و این در حالی است که تولیدکنندگان با مشکلاتی نظیر خشکسالی، افزایش هزینه‌های تولید و کمبود مواد غذایی مواجه هستند و پیشنهاد فعالان اقتصادی این است که برای رقابتی شدن بازار، تعزیرات حکومتی کاملا منحل شود. نظر شما در این زمینه چیست؟

در هیچ کجای دنیا حتی آزادترین و رقابتی‌ترین اقتصادها نیز اینکه مکانیزمی برای برخورد با متخلفین در مورد گران‌فروشی کالاها (اعم از کارخانه‌ها و واحدهای صنفی) وجود نداشته باشد نداریم و نمی‌توان تصور کرد که روزی باشد که متخلفی وجود نداشته باشد و هیچ جای دنیا نمی‌تواند بی‌نیاز از وجود نظارت باشد و وجود یک نظام اقتصادی بدون سیستم‌های بازرسی و نظارت مضحک و خنده‌دار است.

در مورد افزودن نیروی بازرس، بنا نیست که این ۴هزار بازرس استخدام شوند. البته متولی این اقدام سازمان حمایت است. قرار است در قالب یک پروژه به صورت گروه‌هایی مانند بازرسی اصناف به صورت پیمانکار قرارداد ببندند درواقع به صورت پیمانکار این کار را انجام دهند و هزینه‌هایش را سازمان حمایت در قالب یک قرارداد پرداخت می‌کند.

حتی احتمال اینکه این تعداد از ۴هزار نفر نیز بیشتر شود وجود دارد، اما اینکه دولت این تعداد را برای نظارت و بازرسی استخدام می‌کند درست نیست.

تغییرات مداوم تعرفه‌ها به چه علت است و آیا این نوسانات نمی‌تواند بر تولید داخلی، واردات و صادرات تاثیر نامطلوب بگذارد؟

نفس تعرفه برای حمایت از تولید داخلی است و تغییرات تعرفه‌ای به قیمت بین‌المللی و داخلی کالاها وابسته است. مثلا تعرفه ابزاری است که باعث می‌شود ما از تولید داخلی حمایت کنیم.

اگر قیمت بین‌المللی کالایی افزایش یابد به این معنا است که باید تعرفه کمتری برای این کالا تعیین شود تا به سطح قیمت داخلی برسیم و حتی خیلی وقت‌ها ما تعرفه کالایی را صفر می‌کنیم، اما باز هم به قیمت داخلی نمی‌رسد. به طور مثال الان قیمت هر کیلو گرم گندم در بازارهای جهانی حدود ۴۵۰تومان است و در داخل کشور ۳۷۰تومان؛ بنابراین با تعرفه صفر هم گندم وارداتی گران‌تر از تولید داخل است پس تعرفه در اینجا معنایی ندارد دلیل تغییرات سریع تعرفه‌ای نیز تغییرات سریعی است که در بازارهای جهانی اتفاق می‌افتد.

اتفاقا در این شرایط تنها ایران نیست که در مورد تعرفه‌ها چنین تصمیماتی می‌گیرد بلکه کشورهای پیشرفته دنیا این تغییرات تعرفه‌ای را اعمال می‌کنند.

به نظر شما بهتر نیست برای حمایت از تولید داخلی تعرفه‌ها ثابت‌ باشد؟

نه دیگر، حمایت از تولید داخلی تا کجا و تا کی؟ به طور مثال گفته می‌شود صنعت خودرو در ایران همزمان با هیوندا متولد شد با این تفاوت که از ابتدا صنعت خودروی ما تحت حمایت دولت بود با عدم اجازه واردات و تعرفه بالا، الان بعد از ۴۵سال که عمرصنعت خودروسازی در کشورمان می‌گذرد ایران کجاست و هیوندا کجا؟

در هیچ تئوری اقتصادی گفته نشده که حمایت درازمدت به نفع صنعت است. در تمام تئوری‌های اقتصادی گفته می‌شود حمایت از تولید داخلی، محدود و طی زمانی مشخص و در زمینه‌ای مشخص باید صورت گیرد اگر نه، صنایع رشد گلخانه‌ای پیدا می‌کند و به دردی هم نمی‌خورد.

کالاهای مختلفی وارد می‌شود و اسمش را هم می‌گذارند واردات بی‌رویه که از غلط‌ترین اصطاحاتی است که شکل گرفته. فرض کنید شکر به حدی وارد می‌شود که به تولید داخلی لطمه می‌زند، همه می‌گویند چه مقدار وارد شده، از کجا وارد شده؛ اما هیچ‌کس سوال نمی‌کند که چرا وارد شده؟

با وجود اینکه در مورد محصولات کشاورزی برای آبیاری، سوخت، حمل‌ونقل، برق و حقوق و دستمزد در کشورمان هزینه‌های زیادی پرداخت نمی‌شود؛ اما بهای محصول تولید شده در داخل بسیار بیشتر از قیمت کالاهای مشابهی است که مثلا در پاکستان یا برزیل تولید می‌شود و با هزینه‌های بالای تولید با کشتی حمل می‌شود و در بندرعباس هر کیلو ۴۰۰تومان خرید و فروش می‌شود در حالی که قیمت تمام شده همان کالا در کشورمان ۶۵۰تومان است. چه کسی این اجازه را داده که ما مردم را جریمه کنیم تا کالایی را ۲۰۰تومان گران‌تر بخرند تا یک صنعت غیربهره‌ور را حمایت کنیم.

به نظر شما برای گرفتن چنین تصمیمی از ابتدای انقلاب تاکنون دیر نیست؟

ممکن است دیر باشد اما ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. حتما ۵ سال دیگر دیرتر از امروز است. میانگین پایین‌ترین حد تولید کارخانه‌های شکر در دنیا ۱۵هزار تن در طول روز است در حالی که بزرگ‌ترین کارخانه قند ایران ۵هزار تن در روز تولید دارد و یک کارخانه هم بیشتر نیست و بقیه کارخانه‌ها ۱۵۰۰ تا ۸۰۰ تن در روز تولید دارند و اینها غیر بهره‌ور است و تاوان آن را هم مردم باید بدهند.

وزیر بازرگانی در سخنان اخیر خود به روان نبودن جریان بازرگانی در کشور تاکید کرد، این گفته به چه معنا است؟

یکی از دلایلی که در کشورمان با نوسانات شدید قیمت مواجه هستیم روان نبودن اقتصادمان است برای واردات و صادرات، واردکننده و صادرکننده با هزاران مانع و مشکل روبه‌رو است متاسفانه در کشورمان اقتصاد روانی نداریم و از این مشکل چوب می‌خوریم. در همه دنیا برای واردات و صادرات روال و معیارهایی وجود دارد اما در کشورمان قوانین دست‌وپاگیر باعث کندی در روند اقتصادی شده است. در دنیا روزانه میلیاردها دلار کالا جابه‌جا می‌شود کجای دنیا مرسوم است که کالایی را در گمرک نگه دارند تا یک ارگان نظارتی مثل موسسه استاندارد بیاید نمونه بگیرد بیاید در تهران و برایش تعیین شود که کالا آلودگی ندارد و یا کیفیت لازم را دارد و بعد اجازه ترخیص دهد. در همه دنیا شرکت‌های بازرسی بین‌المللی وقتی گواهی صادر می‌کنند گمرک به صرف اینکه کالایی گواهی دارد، همان لحظه اجازه ترخیص می‌دهد و این ادارات معتبرند و در صورت بروز اشکال شرکت و واردکننده کالا پاسخگو خواهد بود. متاسفانه در کشور وضعیت صادرات و واردات با موانعی روبه‌رو است که وزارت بازرگانی در صدد روانسازی و برداشتن موانع است که نمونه‌ای از آن واردات میوه شب عید بود که با همکاری جهاد کشاورزی صورت گرفت و موانع به شدت برداشته شد. اینها مشکل قانون نیست، بلکه مشکل تفسیر نادرست از قانون است و هر کسی به نفع خود و به فراخور بخشی‌نگری‌اش تفسیر خیلی سخت‌گیرانه‌ای از قانون می‌کند و ۸۰درصد ناشی از برداشت افراد است.

اگر ارگانی نفع مادی نمی‌برد، چرا برداشت آسان‌تری از قوانین ندارند؟

نفع لزوما نفع شخصی و مادی نیست، بی‌سلیقگی و کج‌سلیقگی است. هرچند ممکن است نفع هم باشد، نفی نمی‌کنیم و ممکن است برخی از آلودگی‌ها هم وجود داشته باشد بالاخره شاهد هستیم کسی که بخواهد گواهی را صادر کند، یک رابطه ناسالم مالی باید برقرار کند، اما لزوما همه موارد اینچنین نیست.

پیامد خروج سیمان از سبد حمایتی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بارها اعلام کرده بودیم زمانی که به نقطه اطمینان‌بخشی از نظر تولید برسیم نسبت به خروج سیمان از سبد حمایتی موافقت می‌کنیم و این اتفاق افتاد. در خردادماه ظرفیت سیمان از مرز ۵۵میلیون تن گذشت و میزان سیمان تولیدی در سال‌جاری حداقل ۵۰میلیون تن خواهد بود و دیگر ضرورتی ندارد که سیمان در سبد حمایتی باشد.

طی مذاکراتی که با کارخانجات و وزارت صنایع صورت گرفت توافق چند جانبه‌ای امضا شد و هیات وزیران نیز آن را تصویب کرد. کارخانجات مسوولیت کنترل قیمت و سقف ۶۵هزار تومان را به عهده گرفتند و اگر نگران بروز مشکلی برای خروج سیمان از سبد حمایتی بودیم، موافقت نمی‌کردیم برای خروج سیمان از سبد حمایتی بیش از یک سال تحت فشار بودیم.

افزایش ۳۰درصدی مالیات اصناف موجبات اعتراض آنها را در پی داشته، آیا وزارت بازرگانی با این اقدام سازمان امور مالیاتی موافق است؟

خبر ندارم، اما مساله مالیات در یک شورای سه جانبه متشکل از وزارت بازرگانی، وزارت اقتصاد و اصناف بررسی می‌شود و شنیده‌ام که جلساتش هنوز به جمع‌بندی نرسیده و قطعا به تفاهم خواهیم رسید، حالا من از این ۳۰درصد اطلاعی ندارم و الان دارم می‌شنوم.

با توجه به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در رابطه با اینکه برداشت از حساب ذخیره ارزی و نظایر آن باعث افزایش نقدینگی و تورم در کشور می‌شود به نظر شما لایحه ۴۵۰۰میلیارد تومانی چه پیامدی از نظر نقدینگی و تورم در کشور خواهد داشت؟

اینکه ۴۵۰۰میلیارد تومان باعث ایجاد تورم نمی‌شود قابل اثبات است؛ چرا که به پایه پولی کشور چیزی اضافه نمی‌کند زیرا کالاهایی که قرار است با این پول خریداری شود به صورت دلار وارد می‌شود و این مقدار اثری در افزایش پایه پولی ندارد.

افزایش پایه پولی بد است برای اینکه تورم ایجاد می‌کند و تورم یعنی افزایش قیمت کالاها. با توجه به اینکه دو نوع افزایش قیمت کالاها وجود دارد یک، افزایش قیمت کالاها ناشی از عوامل موثر در قیمت تمام شده در تولید و دیگری افزایش قیمت ناشی از به هم خوردن عرضه و تقاضا، اگر کالا عرضه نشود ما با افزایش قیمت مواجه هستیم. کدام بدتر است؟ افزایش قیمت ناشی از عدم عرضه کالا در بازار قابل برنامه‌ریزی و مدیریت نیست.

با وجود خشکسالی و یخ‌بندانی که در کشور ایجاد شد، اگر کالای مورد نیاز کشور را تامین نکنیم با گرانی ناشی از نبود کالا مواجهیم و این افزایش قیمت ناشی از نبود کالا قابل برنامه‌ریزی و مدیریت نیست و به بحران تبدیل می‌شود. در حالی که افزایش قیمت ناشی از بالا رفتن عوامل موثر در قیمت تمام شده که اگر فرض کنیم پایه پولی است، قابل مدیریت، محاسبه و برنامه‌ریزی است و می‌شود فهمید که این افزایش بها کجا می‌ایستد. اولا که عدم افزایش پایه پولی با واردات کالا توسط این ۴۵۰۰ میلیارد تومان قابل اثبات است و اگر هم افزایش پایه پولی را درپی داشته باشد، باز هم مابین بد و بدتر، بد را انتخاب می‌کنیم. به نظر شما قحطی بهتر است یا گرانی؟

در چند ماه اخیر شاهد افزایش مقطعی قیمت برخی کالاها مانند چای و برنج بودیم با وجود این شرایط آیا به این نتیجه نمی‌رسیم که وقتی قیمت‌ها به این شکل افزایش می‌یابد شبکه غیررسمی قاچاق و گران‌فروشی قوی‌تر از شبکه رسمی توزیع است؟

پدیده قاچاق پدیده‌ای واقعی است و تاکنون هیچ کشوری نتوانسته آن را صفر و به طور کامل با آن برخورد کند. اما می‌شود آن را کم کرد. وقتی قیمت در بازار کشور همسایه افزایش می‌یابد به طور طبیعی جریانی برای تخلیه کالا از کشور به خارج ایجاد می‌شود. در مقوله افزایش قیمت بعضی کالاها به‌طور مقطعی این جریان دخیل است. افزایش قیمت کالاها در مواردی به طور طبیعی و در برخی موارد دیگر به دنبال فضاسازی، ایجاد شد. به طور مثال در مورد قضیه چای، چندین هزار تن چای دست‌ کشاورزان بود که کسی نمی‌خرید به نظر می‌آید عده‌ای سودجو خواستند فضایی ایجاد کنند و جنس بنجل خود را بفروشند، تاحدی هم موفق شدند و افرادی در کشور که ساده‌لوح‌تر بودند گول خوردند و سرشان کلاه رفت.

البته عواملی نظیر افزایش بهای کالا در کشور همسایه نیز موثر بود اما بیشتر ناشی از آن بحث روانی و سودجویی برخی افراد بود.

آیا سیستم قاچاق در کشور قوی‌تر از شبکه رسمی توزیع است؟

اینها مقطعی است و ضربه‌ای عمل می‌کنند. اگر قوی‌تر بودند که حضورشان در طول سال دیده می‌شد. ظرف یک هفته ظهور می‌کنند و چون به هیچ وجه امکانات و توانشان با شبکه رسمی کشور قابل مقایسه نیست در مدت کوتاهی خاتمه می‌یابد.

البته دولت یک تاخیر در ورود به جرگه دارد و این امر باعث می‌شود تا افراد سودجو فضای بیشتری پیدا کنند اما در مورد این چند قلم کالا (شکر و چای) دولت به سرعت وارد عمل شد و یک هفته بیشتر طول نکشید، اینها از غفلت‌های ما استفاده می‌کنند.

در مورد برنج هم به دلیل اینکه قیمت جهانی افزایش یافت، طبیعتا سطح عمومی قیمت‌ها نیز باید افزایش پیدا می‌کرد؛ اما در مورد چای بعد از افزایش قیمت سطح بهای چای مانند گذشته شد به جز برخی برندها که افزایش یافت و این هم به دلیل افزایش کیفیت‌شان بود چون این برندها عموما وارداتی است افزایش هزینه‌های حمل و نقل نیز بر قیمتشان تاثیر گذاشت.