نگاهی به الگوی مصرف آب و برق مشترکین خانگی
ظالمانه و غیرکارشناسی
وادار کردن شهروندان به مصرف درست و بهینه آب و انرژی برق حتی در شرایطی که اوضاع جوی کشور از هر لحاظ بر وفق مراد است، اقدامی ضروری و منطبق با موازین اقتصادی است زیرا ...
غلامرضا کیامهر
وادار کردن شهروندان به مصرف درست و بهینه آب و انرژی برق حتی در شرایطی که اوضاع جوی کشور از هر لحاظ بر وفق مراد است، اقدامی ضروری و منطبق با موازین اقتصادی است زیرا ... ... به برنامهریزان اقتصادی امکان میدهد تا بخشی از منابع کشور را به جای توسعه شتابزده جنبههای کمی پروژههای آب و برق، صرف نوسازی و بازسازی شبکه آب و برق کهنه و فرسوده موجود کنند که به اذعان خود مسوولان وزارت نیرو در حال حاضر به دلیل فرسودگی زیاد این شبکه درصد قابل ملاحظهای تا حد ۳۰درصد از آب و برقی که در لولههای آب و شبکه توزیع نیروی برق تهران و دیگر کلانشهرهای تهران جاری است پرت، میرود و تلف میشود. اما زمانی که وزارت نیرو بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی و حداقلی مشترکان آب و برق و نادیده گرفتن تعداد نفرات افراد هر خانواده رقم واحد و یکسانی را به عنوان الگوی مصرف آب و برق تعیین میکند و آن را به مورد اجرا میگذارد، به دلیل ظالمانه و غیرکارشناسی بودن این شیوه تعیین الگوی مصرف، میل به صرفهجویی و رعایت الگوی صحیح مصرف آب و برق را حتی در میان صرفهجوترین خانوادهها کمرنگ و زایل میکند. دلیل آن هم روشن است؛ چون غیرمنطقی بودن الگوی مصرف واحد برای کلیه خانوارها به قدری بدیهی و آشکار است که شهروندان به خوبی درک میکنند هدف واقعی از تعیین الگوی مصرف، بهینهسازی مصرف آب و انرژی برق نیست، بلکه وزارت نیرو میخواهد با مستمسک قرار دادن الگوی مصرف که برای اکثریت شهروندان قابلیت اجرایی ندارد از شهروندانی که الگوی مصرف خود ساخته وزارت نیرو را ندارند، به صورت تصاعدی پول دریافت کند.
تعیین ماهی ۱۸مترمکعب آب و ۲۵۰کیلووات ساعت برق به عنوان الگوی مصرف برای کلیه مشترکین خانگی اعم از مشترکین تکنفره تا شش، هفت نفره و آن هم برای تمام فصول سال شباهت زیادی به الگوسازیهای اقتصادهای سوسیالیستی دارد که شاهد مشابه آن در اوایل پیروزی انقلاب و در جریان هشت سال جنگ تحمیلی در خصوص جیرهبندی اکثر اقلام مصرفی مورد نیاز مردم بودیم. اما حداقل مزیت آن جیرهبندیها این بود که اساس آن را مصرف سرانه هر خانوار تشکیل میداد و خانوادهها به تعداد جمعیت خود کالابرگ دریافت میکردند. اما متاسفانه وزارت نیرو در تعیین الگوی مصرف آب و برق مشترکین کمترین توجهی به مصرف سرانه افراد هر خانوار نشان نداده و یک نگاه فلهای را نسبت به الگوی مصرف آب و برق خانوادهها طراحی و اعمال کرده است.
باید از طراحان الگوی مصرف آب و برق وزارت نیرو پرسید آیا نیاز یک خانواده دو نفره و یک خانواده پنج - شش نفره به نان و سایر مواد غذایی به یک اندازه است؟ آیا میزان مصرف آب و برق یک مشترک مجرد با مشترکی که چهار پنج نفر را تحت تکفل خود دارد، ... از نظر عقل و منطق میتواند یکسان و برابر باشد که شما برای همه آنها یک الگوی واحد مصرف آب و برق تعیین کرده و اضافه برمصرف آن را تخطی از الگوی مصرف و مشمول جریمه سنگین میدانید؟
اصولا تعریف شما از مشترک آب و برق و مشخصات و ویژگیهای هر مشترک چیست؟ آیا منظور شما از مشترک، خط انشعاب آب و برقی است که به هر واحد مسکونی صرفنظر از تعداد ساکنان آن، متصل کردهاید؟ تعیین الگوی مصرف ۱۸ متر مکعب آب و ۲۵۰ کیلو وات ساعت برق در ماه مبتنی بر چه ملاک و معیاری است؟
درست است که طراحی و اجرای الگوی مصرف فلهای و بیضابطه آب و برق در دولتهای پیشین پایهگذاری شده و دولت کنونی صرفا ادامه دهنده آن است. اما آیا طراحان این الگوی مصرف و مسوولان وزارت نیرو که دائما میزان مصرف آب و برق مردم ایران را با چین و کشورهای اروپایی مقایسه میکنند، از این وضعیت بیخبرند که در کشور مسلماننشینی چون ایران، بخش قابل ملاحظهای از آب مصرفی خانوادهها تحت تاثیر الزامات شرعی، صرف مصارف مربوط به طهارت میشود. یعنی مصارفی که مشابه آن در کشورهای غیرمسلمان مورد مقایسه وجود خارجی ندارد و درعوض مصرف کاغذهای توالت در آن کشورها چندین برابر ایران است!! آیا کسی میتواند این بخش از مصرف ضروری آب در خانوادههای ایرانی را به پای اسرافکاری آنها بگذارد؟ شما که طی سالها هنوز نتوانستهاید خرج شبکه آب شرب و آب مصارف غیرشرب مردم را از هم جدا کنید، چگونه میتوانید برچسب اسرافکاری در مصرف آب را به مردم بچسبانید؟ در مورد ظالمانه و غیرکارشناسی بودن الگوی مصرف برق مشترکان خانگی هم، بسیاری از دلایلی که درباره الگوی مصرف آب ذکر شد، مصداق پیدا میکند.
آخر خانوادهای که چند فرزند دانشآموز و دانشجو دارد و هر کدام از این فرزندان ناچارند شب هنگام در زیر روشنایی برق ساعتها سرگرم انجام مطالعات و تکالیف درسی خود باشند، چگونه میتوانند به اندازه یک مشترک مجرد یا یک زوج جوان، برق مصرف کنند و متهم به تخطی از الگوی مصرف برق نشوند؟ شاید نظر طراحان الگوی مصرف برق این بوده که فرزندان چنین خانوادههایی شبها زیر نور چراغ خیابانها و پارکها تکالیف درسی خود را انجام دهند! تازه همه اینها سوای مصرف برق ناخواستهای است که لوازم برقی پرمصرف ساخت داخل کشور از یخچال فریزر گرفته تا ماشین لباسشویی و جاروبرقی و امثالهم به خانوارهای ایرانی تحمیل میکند. آیا به نظر تهیهکنندگان طرح الگوی مصرف برق، خانوادههای ایرانی حق داشتن این قبیل وسایل برقی را دارند، یا نه و اگر دارند چرا باید آنها تاوان عقبماندگی تکنولوژی تولید وسایل برقی ساخت داخل را روی قبوض برقی مصرفی خود پس بدهند؟ آیا این تاوانستانی منطبق با کدام موازین عدل و انصاف است. اینها سوالهایی است که مسوولان وزارت نیرو باید به آن پاسخ بگویند.
Kiamehr@Hotmail.com
ارسال نظر