بازوی پژوهشی مجلس با تاکید بر دیپلماسی هوشمندانه اقتصادی بررسی کرد
آینده تجارت با آلمانیها
ایران و آلمان از دیرباز مناسبات پرفراز و نشیبی با هم داشتهاند. عمده مناسبات دو کشور در چارچوب روابط تجاری - اقتصادی تعریف شده است. این مناسبات پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در همان چارچوب تجاری - اقتصادی باقی ماند و به رغم وجود تنشهای سیاسی ایران و غرب؛ چندان تحت تاثیر قرار نگرفت. تنشزدایی و بهبود مناسبات با غرب پس از دوران دفاع مقدس باعث تقویت مناسبات ایران و آلمان شد، اما شروع بحث پرونده هستهای ایران در سال ۲۰۰۳ مرحله جدیدی در روابط دو کشور را بهوجود آورد. آلمان در کنار سایر کشورهای مذاکرهکننده با ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت از تحریمهای اعمالی علیه ایران حمایت کرد. با روی کار آمدن دولت یازدهم و آغاز رویکردهای جدید در سیاست خارجی ایران و سرانجام نهایی شدن برجام و لغو تحریمها، دو کشور در تلاش هستند تا دوران جدیدی از مناسبات را بین خود ایجاد کنند.
ایران و آلمان؛ نگاهی به گذشته
براساس این گزارش از نخستین برخوردها بین ایرانیها و آلمانیها حدود دو هزار سال میگذرد. کنکاش در روابط سیاسی دو طرف نیز تاریخی با قدمت 500 سال را نشان میدهد. پس از پایان جنگ جهانی دوم و تشکیل آلمان غربی این دو کشور در سال 1952 سفارت خود در تهران و ایران نیز سفارت خود در کلن را افتتاح کرد. در سال 1955 نیز دو کشور نمایندگی سیاسی خود را به درجه سفارت کبری ارتقا دادند و ایران به تدریج سرکنسولگریهای خود را در هامبورگ، مونیخ و برلین افتتاح کرد.
اما با پیروزی انقلاب اسلامی روابط دو طرف محدود شد. با این حال روابط ایران و آلمان در مقایسه با روابط دو قدرت دیگر اروپایی یعنی فرانسه و انگلستان از جو دوستانهتری برخوردار بوده و افتوخیزهای کمتری را تجربه کرده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آلمان زودتر از سایر دولتها سعی کرد از بحران و متشنج شدن روابط دو کشور جلوگیری به عمل آورد. با این حال در دوران سازندگی مناسبات ایران و آلمان بهبود یافت؛ اما از سال 1993 تا 1997 گفتوگوهای انتقادی بین ایران و آلمان انجام شد و نهایتا سفیر آلمان به همراه سفرای کشورهای اروپایی تهران را ترک کردند. آغاز دوران اصلاحات و سیاست خارجی مبتنی بر تنشزدایی، اعتمادسازی و گفتوگوی تمدنها باعث ارتقای مجدد روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دو کشور شد؛ به گونهای که رئیسجمهور وقت ایران برای اولین بار در سال 1378 از آلمان بازدید کرد. از سال 2003 به بعد نیز روابط دو کشور تحت تاثیر فعالیتهای هستهای ایران قرار گرفته و با کاهش سطح مبادلات تجاری، روابط دو جانبه این دو کشور در رکود و سردی بهسر برد.
پیشینه روابط اقتصادی دو طرف نیز به سال 1873 بر میگردد. در سال 1941 آلمان 45 درصد تجارت خارجی ایران را در دست داشت. از دهه 1960 به بعد آلمان غربی در صدر کشورهای صادرکننده کالا و خدمات به ایران قرار گرفت. اما پس از انقلاب اسلامی عدم توازن صادرات و واردات به ویژگی بارز روابط اقتصادی بین ایران و آلمان تبدیل شد. طبق آمار وزارت خارجه آلمان، در سال 2009 صادرات این کشور به ایران در مقایسه با سال 2008 به میزان 3/ 5 درصد کاهش یافت و واردات از ایران نیز با 3/ 10 درصد کاهش روبهرو بوده است. در سال 1389 (2010)، صادرات ایران به آلمان 346 میلیون و 621 هزار دلار و واردات ایران از آلمان 4 میلیارد و 590 میلیون دلار بوده است. در سال 1390 (2011) صادرات ایران به آلمان 415 میلیون و 108 هزار دلار و واردات ایران از آلمان سه میلیارد و 450 میلیون دلار بوده است. در سال 1391 (2012) صادرات ایران به آلمان 356 میلیون و 68 هزار دلار و واردات ایران از آلمان دو میلیارد و 844 میلیون دلار بوده است.
با این حال، با توجه به آنچه ذکر شد، از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم و در پیش گرفته شدن سیاست خارجی مبتنی بر تنش زدایی، تعامل سازنده، اعتمادسازی و تلاش برای حل و فصل مشکلات به ویژه در مقوله هستهای با جهان خارج، آلمان نیز در کنار سایر کشورهای غربی با رویکرد مثبت به تعامل و گسترش همکاریهای دو جانبه با ایران اندیشید. با توجه به آمارها در سال 1392(2013)، صادرات ایران به آلمان 336 میلیون و 367 هزار دلار و واردات ایران از آلمان دو میلیارد و 302 هزار دلار و در سال 1393(2014) صادرات ایران به آلمان 371 میلیون و 893 هزار دلار و واردات ایران از آلمان نیز دو میلیارد و 462 هزار دلار بود. این آمارها نشانگر افزایش مبادلات تجاری دو کشور از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم است.
ایران و آلمان؛ نگاهی به آینده
مرکز پژوهشهای مجلس در قسمتی دیگر از گزارش خود به بررسی فرصتهای مناسبات ایران و آلمان پرداخت. بر اساس این گزارش، آلمان پرجمعیتترین کشور اروپا، چهارمین اقتصاد بزرگ دنیا برحسب تولید ناخالص داخلی، پنجمین اقتصاد بزرگ دنیا برحسب قدرت خرید، دومین صادرکننده و سومین واردکننده بزرگ دنیا است. موتور اقتصادی قاره سبز،۲۰ درصد بودجه اتحادیه اروپا و ۸ درصد بودجه سازمان ملل متحد (سومین کشور در دنیا از این حیث) را تامین میکند. مزیتهای فوق مواردی است که ایران میتواند در صورت ارتقا و توسعه مناسباتش با آلمان از آنها در ابعاد گوناگون از جمله نفوذ در سازمانهای منطقهای و بینالمللی و همچنین جذب سرمایه و تکنولوژی مورد نیاز خود استفاده کند. ازسوی دیگر، آلمان بعد از اتحاد تلاش کرده با بهرهگیری از توان اقتصادیاش، بر قدرت سیاسی خود نخست در قاره اروپا و سپس در عرصه بینالمللی و بهخصوص مناطق حساس و حیاتیای مانند غرب آسیا بیفزاید و بهعنوان بازیگری کلیدی به ایفای نقش بپردازد. بدون شک در راستای رسیدن به چنین اهدافی، ایران نقش بیبدیلی ایفا میکند.
منافع مشترک دو کشور در منطقه غرب آسیا میتواند همکاریهای دوجانبهای را بین ایران و آلمان بهوجود آورد. در حقیقت ایران میتواند در سیاست خاورمیانهای آلمان به ایفای نقش مهمی بپردازد. هرچند سیاست خاورمیانهای آلمان بیش از هر چیز تحت تاثیر روابط استراتژیک با آمریکا است؛ ولی با مسائلی چون امنیت و ثبات منطقهای، امنیت انرژی، تروریسم، نابسامانی امنیتی در افغانستان و عراق، مهاجرت غیرقانونی، بحران فلسطین و در نهایت تلاش ایران و عربستان برای تبدیل شدن به یک قدرت برتر در خلیج فارس نیز درگیر است. ایران و آلمان به واسطه موقعیت و امکانات منطقهای و جهانی، ظرفیت بالایی برای همکاری با یکدیگر و ایجاد روابط دوجانبه ویژه دارند که تامینکننده منافع هر دو و ارتقابخش جایگاه آنها در جهان باشد.
بر این اساس در مجموع میتوان برخی از فرصتهای مناسبات دو کشور را در ارتقای جایگاه سیاسی هر دو کشور در عرصه بینالمللی، امنیت انرژی و فرصتهای اقتصادی نام برد. بر این اساس ایران میتواند دروازه ورود آلمان به منطقه غرب آسیا باشد و کمک کند تا این کشور به ایفای نقش در یکی از مهمترین مناطق ژئوپلیتیک جهان بپردازد. در مقابل، آلمان میتواند دروازه ورود ایران به اروپا و وسیله پیشبرد اهداف سیاست اروپایی آن باشد. آلمان همچنین میتواند به افزایش وزن و جایگاه ایران در سازمانهای بینالمللی کمک کند. از سوی دیگر، آلمان ۹۰ درصد نفت و ۸۳ درصد گاز خود را از خارج وارد میکند. از این رو سرمایهگذاری آلمان در صنعت نفت و گاز ایران از یک طرف و همکاری دو کشور در برقراری امنیت انرژی ازسوی دیگر عامل مشترک نزدیکی دو کشور خواهد بود. همچنین ایران میتواند از توانمندی اقتصادی (تکنولوژیک- مالی) آلمان بهرهمند شود. آلمان نیز میتواند انرژی خود را از ایران تهیه و کالاهای خود را به ایران بفروشد.
بهطور کل، جایگاه خاص ایران در سیاست خاورمیانهای آلمان بهواسطه سه مولفه کلیدی اقتصاد، موقعیت ژئوپلیتیک و فرهنگ تعریف میشود. در کنار این سه مولفه، اهمیت و جایگاه ایران در جهان اسلام، جمعیت، وسعت و سوابق تاریخی باعث شده تا این کشور درباره ایران طرحهای مهمی داشته و روابط خاصی با آن در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه برقرار کند. همچنین در کنار فرصتهای فوق چالشهایی نیز در روابط دو کشور ایران و آلمان وجود دارد. توجه به نقاط چالشزا و تلاش برای مدیریت این چالشها در ارتقای مناسبات دو کشور در آینده تاثیرگذار خواهد بود.
دستاوردهای سفر هیات ایرانی به آلمان
گروهی از تجار و فعالان اقتصادی ایرانی اخیرا به آلمان سفر کردهاند و در برخی از شهرهای این کشور اروپایی طی همایشهای دو جانبه با همتایان آلمانی خود به مذاکره نشستند. در دیدار نایب رئیس اتاق ایران با مدیران شرکتهای ایرانی که در هیات اعزامی اتاق ایران به برلین و فرانکفورت حضور داشتند، دستاورد سمینارهای تجاری، نشستها و جلسات رو در رو، در دو شهر آلمان مورد بررسی قرار گرفت. پدرام سلطانی در این رابطه گفت: شرکتهای آلمانی زیادی برای همکاری با طرف ایرانی ابراز تمایل میکردند که بیشتر هم برای سرمایهگذاری و سرمایهگذاری مشترک در ایران بود. وی اضافه کرد: اما این شرکتها به دنبال راهکاری برای یافتن شریک مطمئن در ایران بودند. در حالی که متاسفانه دسترسی به اطلاعات برای اعتبارسنجی شرکتهای ایرانی ندارند. در همین زمینه اتاق بازرگانی ایران در نظر دارد تا در سال ۹۵ سامانه طرفیابی تجاری (Bussines match making) را راهاندازی کند تا دسترسی و جستوجو اطلاعات از شرکتهای ایرانی امکانپذیر باشد. وی درخصوص قراردادهای منعقد شده و توافقات صورت گرفته عنوان کرد: در سفر آلمان اخباری مبتنی بر سرمایهگذاری ۵/ ۳ میلیارد دلاری شرکت
زیمنس و همچنین برنامهریزی شرکتهای BASF و BOSCH به اطلاع هیات رسید و این باید برای توسعه سرمایهگذاریهای مشترک در بنگاههای کوچک و متوسط مدنظر قرار گیرد.
وی اضافه کرد: همچنین شرکت مرسدس بنز در حوزه خودروهای سنگین و شرکت فولکس واگن مذاکراتی را با خودروسازان ایرانی به نتیجه برسانند. نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران چالش اصلی با آلمانها را برقرار نشدن ارتباطات بانکی عنوان کرد و افزود: برای حل این مساله یک پنل تخصصی با حضور طرفین دو کشور در فرانکفورت برگزار شد و مسوولان بانکی ما مسائل خود را در این زمینه مطرح کردند. سلطانی خاطرنشان کرد: سوئیفت برای همه بانکهای ایرانی برقرار شده اما مشکل در تاخیر روابط کارگزاری و انعقاد قرارداد بین بانکهای ایرانی و آلمانی است. وی به نقش آمریکاییها در برقراری روابط بانکی آلمانیها با ایران اشاره کرد و اینکه قرار است تا دو هفته آینده مسوولان خزانهداری آمریکا به آلمان سفر کنند، تا در مورد نحوه کار با ایران و مشخص کردن حد و مرزهای تحریمها ابهامزدایی کنند که این گونه تکلیف بانکهای آلمانی برای شروع کار با بانکهای ایرانی مشخص میشود.
وی بر این نکته تاکید کرد که دولت باید اشتیاقی را که در شرکتهای خارجی برای کار با ایران وجود دارد را بهعنوان فرصت کمنظیر جدی بگیرد و باید برای بهبود فضای کسب و کار توجه ویژهای داشته باشیم، چرا که هنوز با آن مطلوبی که میتواند بهرهبرداری شایستهای از فرصت پسا تحریم کنیم، فاصله داریم. وی همچنین به امضای تفاهمنامهای که در سفر اخیر به آلمان بین اتاقهای بازرگانی دو کشور اتفاق افتاد اشاره کرد و افزود: در این تفاهمنامه در مورد زیرساختها و صنایع کوچک و متوسط برای ارتباط تحقیقاتی و شبکهسازی بین بنگاههای ایرانی و آلمانی تاکید شده است. سلطانی همچنین از فعالیت اتاق ایران برای رتبهبندی شرکتهای معتبر ایرانی خبرداد و گفت: اتاق بازرگانی ایران با همکاری مرکز رتبهبندی در سال آینده سامانهای را راهاندازی خواهند کرد. نایب رئیس اتاق ایران، ضمن اشاره به آماده کردن فضای کسب و کار ازسوی دولت، آماده نبودن بنگاههای اقتصادی و تجاری خصوصی در استفاده از بسترهای تجارت بینالملل را نیز یکی از معضلات عدم حصول نتیجه ارزیابی کرد و افزود: در برنامه داریم که با هماهنگی اتاقهای سراسر کشور، در سطح هر استان آموزشهای لازم برای
ایجاد ارتباط و استانداردسازی قراردادهای تجاری به فعالان اقتصادی ارائه شود.
ارسال نظر