رئیس گروه توسعه محصول در شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمی تشریح کرد
نسخه بومی تکمیل زنجیره ارزش
شما تا چه اندازه با تکمیل زنجیره ارزش محصولات پتروشیمی در کشور موافق هستید؟
در این ارتباط ابتدا به چند نکته اشاره و درنهایت با یک جمعبندی پاسخ خواهم داد که در چه شرایطی موافق و در چه شرایطی مخالف این زنجیره هستم. برای اینکه زنجیره ارزش خود را کامل کنیم باید بتوانیم مواد را به یک محصول با زنجیره ارزش بالاتر تبدیل کنیم و زنجیره را تا کالاهای نهایی جلو ببریم. اما باید مشاهده کنیم چه محدودیتهایی در تکمیل شاخههای زنجیره ارزش وجود دارد. یکی از مولفههایی که اکنون در رابطه با آن مشکلات زیادی داریم، محدودیت فناوری و دسترسی به لایسنسهای مختلف است. اکنون به دلیل شرایطی که کشور در آن قرار دارد، بهراحتی نمیتوانیم هر فناوری را وارد کشور کنیم. شاید برخی بگویند که ما میتوانیم این فقدان را با کمک چین برطرف کنیم، اما یادمان نرود که در خصوص برخی تکنولوژیهای استراتژیک چین هم بهراحتی راضی به واگذاری نمیشود. در چند نمونه هم تجربه داشتهایم که از چین تقاضای سرمایهگذاری یا ارائه فناوری کردهایم ولی این کشور خودداری کرده است؛ به خاطر اینکه جزو موارد استراتژیک و درآمدزای کشورش محسوب میشده و قبول نکرده است، مگر اینکه در آینده طول عمر آن تکنولوژی به اندازه لازم طی شده باشد که در آن صورت همان مساله زمان هم برای ایران مطرح خواهد بود. بنابراین یکی از مشکلاتی که ما داریم محدودیت فناوری است. دومین مساله این است که برای تولید برخی محصولات در زنجیره نیاز به کاتالیست و افزودنیهایی داریم که خود آنها تبدیل به پاشنه آشیل ما میشوند، به طوری که برخی مواقع واردات این مواد راحتتر از واردات چند مواد افزودنی و کاتالیست است. مورد بعدی این است که بعضی از مواد در زنجیره ارزش هستند که آلودگی محیطزیستی دارند، مثل زنجیرههایی که به مواد حاوی کلر و هالوژن میرسند. اینها حساسیتهای خود را دارند و بنا بر بررسیهای ما بسیاری از کشورهای دنیا محصولات اینچنینی را از زنجیره ارزش خود کنار گذاشتهاند و ترجیح دادهاند برای مصارف داخلی خود واردات انجام دهند.
موضوع دیگر در این ارتباط میزان مصرف است. بعضا گفته میشود چرا برخی پلیمرهای مهندسی در کشور تولید نمیشود، غافل از اینکه همین دوستان وقتی یکسری مواد در داخل تولید میشود خودشان معترض میشوند چرا وقتی واردات این مواد به کشور جریان داشت، قیمت آنها کمتر از تولیدات داخل بود. اینها به خاطر این بوده که از همان ابتدا به میزان مصرف دقت نشده است، چراکه بسیاری از کشورهای منطقه مثل امارات و عربستان به دلیل داشتن یکسری از پلنتها رقابتپذیری بالایی نسبت به محصولات ما دارند. از سوی دیگر مصرف داخلی هم آنقدر زیاد نخواهد بود و برای اینکه تولیدکننده به سود برسد ناگزیر است که با قیمت بیشتری عرضه کند. بنابراین یکی دیگر از مسائل به محدودیتهای صادراتی و مصرفی ما برمیگردد.
مساله دیگر این است که ما یکسری مواد مانند متانول داریم که باید به یک ماده با ارزش بیشتر تبدیل شود. اما دقت کنیم شاخهای در متانول پیگیری کنیم که مشکلات یادشده را کمتر داشته باشد. بعضی وقتها ما فناوریها و مواد را داریم، اما برای پیاده کردن یک پلنت نیازمند یکسری تجهیزات خاص هستیم که در انحصار چند کشور محدود است و از همین رو بوده که برخی پروژهها بعد از چند درصد پیشرفت ناگزیر برای ادامه با مشکل مواجه شدهاند.
با توجه به نکاتی که مطرح کردید، میتوان ارزیابی از نقاط ضعف و قوت زنجیره ارزش محصولات پتروشیمی در ایران داشت؟
نقاط ضعف در بالا اشاره شد؛ محدودیتهای فناوری، دسترسی به تجهیزات و مواد، مسائل محیطزیستی، میزان مصرف و مشکلات صادراتی. اما یکی از بزرگترین نقاط قوت ما دسترسی به نفت و گاز است و اینکه یکسری از مواد را مانند متانول بیش از اندازه در کشور داریم. باید زنجیرهای را در متانول پیگیری کنیم که در فرآیندهای بعدی به مشکل برخورد نکنیم، چون هر یک از این مواد میتواند شاخههای مختلفی داشته باشند و از نظر من پر کردن همه شاخهها خیلی مقرون به صرفه و عقلانی نیست. با توجه به اینکه یکسری از مواد بیشتر مصرف داخلی دارد، این امکان فراهم است که آنها را به محصولات با ارزش افزوده بالاتر تبدیل کنیم.
در حوزه متانول چه شاخههایی در پاییندست مزایای بیشتری دارند؟
زنجیره ارزش تبدیل متانول به پروپیلن از این نظر که میتواند در پاییندست به مواد مختلفی تبدیل شود، حائز مزیت است. بسیاری از سرمایهگذاران تمایل دارند به جای مواد هایریسک به سمت فناوری تبدیل پروپیلن به پلیپروپیلن بروند، اما در این زنجیره هم باید به نکاتی توجه کرد. مثلا یکی از موادی که در کشور مصرف بالایی دارد، پلی یورتانها هستند که در زنجیره قبل از آن محصولی به نام پروپیلن اکساید که دانش فنی آن تنها در اختیار چند کشور است، وجود دارد که تولید آن به شرایط سختی نیاز دارد. به طور کل منظور این است که باید به همه جوانب زنجیره توجه لازم صورت گیرد تا در آینده با مشکل مواجه نشویم.
زنجیره ارزش ایران با کشوری مانند چین و همچنین برخی کشورهای همسایه چه تفاوتی دارد؟
بیشتر اوقات که با فرآیند زنجیره ارزش برخی محصولات مخالفت میکنیم یکسری این سوال را مطرح میکنند که چرا ما نمیتوانیم مانند چین عمل کنیم؟ این سوالی است که از سوی بسیاری از طرفداران تکمیل زنجیره ارزش و خودکفایی در تولید محصولات پتروشیمی مطرح میشود. باید در رابطه با چین به چند نکته دقت کنیم: ابتدا اینکه زنجیره صنایع مادر چین از ابتدا تا انتها بسیار کاملتر از کشور ماست. به عنوان نمونه از فولاد و معادن و هر جایی که شروع میکند، زنجیره انتهایی آنها حتی در قطعات کوچک هم به صورت کامل پوشش داده است. بسیاری از قطعات کامپیوتری، موبایل، لوازمخانگی و اتومبیل دنیا را چین تولید میکند؛ در نتیجه برای این کشور میزان و تناژ مصرفی بهصرفه است. دوم اینکه چین جمعیتی عظیم دارد و هیچ وقت نگران صادرات و رقابت در منطقه نیست و در بسیاری از محصولات بزرگترین صادرکننده و واردکننده محسوب میشود و از همین رو در رقابت و قیمت تمامشده مشکلات ما را کمتر دارد. به عبارت دیگر مقایسه ایران که محدودیتهای خاص خود را دارد با کشور چین قیاس معالفارق است.
نکته دیگر این است که کشوری مانند چین وجود دارد که زنجیره ارزش خود را به دلایلی که گفته شد تکمیل کرده است، اما در مقابل کشوری مانند ترکیه هم هست که تقریبا هیچ زنجیره خاصی ندارد، اما استراتژی خود را به گونهای طرح کرده که تمام مواد را از دنیا خریداری میکند و تبدیل به محصولات با ارزش افزوده بالاتر میکند و با قیمت چندبرابر به همان کشورها میفروشد. به عنوان نمونه ما بسیاری از پروپیلن و پلیاتیلنهای خود را به ترکیه صادر و محصولات آنها را با قیمت بسیار بالاتری وارد کشور میکنیم. بنابراین میخواهم بگویم ارزش افزوده و زنجیره ارزش بر اساس موقعیت کشورهای مختلف، استراتژی و نقشههای مختلفی طلب میکند، به جای اینکه حتما تکتک شاخهها را تولید کنیم و در تامین مواد و تجهیزات و بازارهای صادراتی آن با مشکل مواجه شویم.