تکنیک معامله
سه مهارتلازم برای سرمایهگذاری
صرفنظر از روشی که آنها برای خواندن دست بازار در پیش میگیرند، برای اینکه زود به اهداف مالی خود برسند به قولی فشار را به سرمایه خود میآورند و همه سرمایه خود را در یک معامله وارد میکنند.
با توجه به اینکه تنها قطعیت در بازارها عدمقطعیت است، این رفتار آنها شاید در کوتاهمدت باعث خوشیهای زودگذر آنها شود ولی قطعا در بلندمدت باعث خارج شدن آنها از این بازی میشود.
بهترین توصیهای که به معاملهگران تازهوارد میشود این است که اهداف میانمدت و بلندمدت برای خود تعیین کنند و با صبر و برنامه درست در راستای آن اقدام کنند و به فکر یکشبه پولدار شدن نباشند.
۲-سیستم معاملاتی: موضوع بسیار مهمی که در این عنوان وجود دارد، این است که هر بازاری بر اساس نظم منحصربهفرد خودش در حال حرکت است، یعنی اینکه بازارهای سهام، آتی، cfd، رمزارزها و... هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند که معاملهگر طی زمان باید در آنها مهارت پیدا کند و استاد شود.
حال فارغ از تفاوتی که بازارهای مختلف نسبت بههم دارند، هریک از معاملهگران با روش خاصی ارتباط برقرار میکند، در این بین نظر خودم را درباره بهترین سیستم معاملاتی اعلام نمیکنم ولی هرکس بر مبنای مطالعات و ارتباط با آن روش معاملاتی میتواند از هریک از سیستمهای تکنیکال کلاسیک، امواج الیوت، اندیکاتورها، پرایس اکشن و ... استفاده کند.
۳-روانشناسی معاملهگری: و آخرین مورد که معمولا مهمترین عنوان است! طوری که برخیها بیش از ۸۰درصد موفقیت در معاملهگری را منوط به آن میدانند. در این وهله به توضیح مواردی چند از آن میپردازیم.
انضباط فردی: معمولا افراد تازهکار نگاهی که به معاملهگران دارند این است که با فشردن چند دکمه پول زیادی بهدست میآورند ولی اگر شما تنها در این بین انضباط کافی برای عمل کردن به قانونهای خود را چه در سیستم معاملاتی و چه در مباحث روانشناسی نداشته باشید، خودتان تنها کسی خواهید بود که هزینه آن را پرداخت میکنید.
صبر: همانطور که در ابتدای مقاله عنوان شد اکثر افراد نگاه کوتاهمدت به این حرفه دارند و صبر را سرلوحه کار خود در کنار تلاش قرار نمیدهند، همچنین بسیاری از افراد بعد از ورود به معامله به دلایل مختلفی مثل ترس و عدماطمینان نمیتوانند در معامله بمانند و با ضرری کم یا سود کم آن معامله را میبندند و سپس معامله در جهت موردنظر آنها حرکت میکند.
امید: موضوع دیگری که در معاملهگران مبتدی دیده میشود این است که اگر معامله در خلاف جهت آنها حرکت کرد به حد ضرر خود پایبند نیستند و با ضرر کوچکی خود را از دام آن معامله خارج نمیکنند و این اصل که در بازارها اول حفاظت از پول مهم است، بعد پول درآوردن را فراموش میکنند، در این وضعیت که به hold & hope معروف است، معاملهگر معامله اشتباه خود را به امید برگشت نگه میدارد تا زمانیکه خسارتی جدی به حساب او وارد میشود و مجبور به بستن معامله میشود.
طمع: طمع نیز زمانی به جان معاملهگر میافتد که نشانههای موردنظر برای سیو سودکردن را مشاهده میکند ولی به خیال لذت سود بیشتر در معامله میماند، تا زمانیکه قیمت برمیگردد و قسمت اعظمی از سود ایجادشده او را پس میگیرد.