دکتر جواد صالحی اصفهانی

ترجمه و تلخیص: میثم‌هاشم‌خانی

درباره نویسنده: دکتر جواد صالحی اصفهانی، پس از اتمام تحصیلات دوره دبیرستان در شهر نیشابور، با دریافت بورسیه تحصیلی از طرف بانک مرکزی ایران، برای تحصیل در رشته اقتصاد به انگلستان و بعد به آمریکا عزیمت کرد و دکترای اقتصاد خود را در سال ۱۹۷۷ از دانشگاه‌هاروارد دریافت نمود. بخش عمده فعالیت آکادمیک ایشان تا به امروز، به تدریس و پژوهش به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاه‌ ویرجینیاتک (Virginia Tech) مربوط می‌شود، ضمن آنکه دوره‌های کوتاه‌مدت تدریس و پژوهش در دانشگاه‌های پنسیلوانیا (Pennsylvania) و آکسفورد (Oxford) و نیز عضویت در چندین موسسه و انجمن پژوهشی معتبر اقتصادی را نیز در کارنامه خود دارد. مهم‌ترین فعالیت‌های مطالعاتی و پژوهشی دکتر صالحی اصفهانی، در سه حوزه «بررسی شرایط اقتصادی کشورهای خاورمیانه»، «جمعیت‌شناسی اقتصادی» (demographic economics) و نیز «اقتصاد انرژی» متمرکز بوده است. ایشان، تا به امروز پژوهش‌های مختلفی در زمینه شرایط کلی حاکم بر اقتصاد کشورهای خاورمیانه به انجام رسانده و مقالات متعددی را در این زمینه تالیف نموده است.

درباره مقاله: مقاله پیش رو، خلاصه‌ای از دو مقاله دکتر صالحی اصفهانی در مورد طرح هدفمندی یارانه‌ها بوده و دربرگیرنده نکات اصلی مقالات مذکور می‌باشد. عناوین اصلی دو مقاله مذکور عبارتند از:

•A good time for goodbye to subsidies

• Will Iran's poor lose from subsidy reform?

ترجمه خلاصه دو مقاله مذکور، در ادامه آمده است (ضمنا عبارت‌های داخل {}، جزو متن اصلی مقاله نبوده و توسط مترجم اضافه شده‌اند. لذا بدیهی ا‌ست که کاستی‌های مربوط به این قسمت‌ها، هیچ ارتباطی به نویسنده مقاله نداشته و به عهده مترجم می‌باشد):

مقاله اول:

زمانی مناسب برای خداحافظی با یارانه‌ها

• هر فردی می‌داند که یارانه پرحجم و در عین حال رو به افزایش ۵۰‌میلیارد‌دلاری در اقتصاد ایران نمی‌تواند بیش از این ادامه یابد. اما برخی معتقدند که هم اکنون زمان مناسبی برای حذف این یارانه نیست. در حال حاضر از یک طرف رکودی فراگیر در بخش‌های مختلف اقتصاد ایران حاکم بوده و از طرف دیگر ایران با تهدیدات خارجی روزافزونی هم در حوزه اقتصادی و هم در حوزه سیاسی مواجه است. به علاوه در عرصه سیاست داخلی نیز، ایران شاهد تنش‌های سیاسی کم سابقه‌ ایست از زمان انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته آغاز شده و همچنان به پایان نرسیده است. به این ترتیب قابل انتظار است که افزایش ناگهانی ۵ الی ۱۰ برابری قیمت حامل‌های انرژی، تبعات اقتصادی و سیاسی بسیار نامطلوبی داشته باشد؛ تبعاتی که ممکن است حتی منجر به توقف کامل طرح هدفمندی شده و کلیت اصلاح ساختار یارانه‌ها را برای سال‌ها در افکار عمومی ایرانیان بدنام کند. در حالت بدبینانه، این امکان وجود دارد که علاوه بر اصلاح ساختار یارانه‌ها، هر گونه اقدام اصلاحی دیگری در راستای حرکت به سمت اقتصاد بازار با بدبینی عمومی مواجه شود.

• برخی از اقتصاددانان حامی اقتصاد بازار، طرفدار تعویق اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها هستند. آنان معتقدند که با در نظر‌گرفتن جمیع شرایط اقتصادی و سیاسی حاکم بر ایران، مخصوصا با توجه به رکود شدید حاکم بر اقتصاد کشور، بهتر است دولت ابتدا به اصلاحاتی در حوزه بهبود شرایط عمومی حاکم بر اقتصاد کلان کشور اقدام نموده و سپس به اصلاح ساختار یارانه‌ها بپردازد. مثلا برخی از آنان انجام اصلاحاتی در زمینه نرخ بهره، نرخ ارز، {ایجاد ثبات در قوانین مربوط به حوزه‌های مختلف کسب و کار، اصلاح قوانین حاکم بر بازار کار} و امثالهم را به عنوان مقدمه‌‌ای برای خروج نسبی اقتصاد کشور از شرایط بسیار ضعیف و آسیب‌پذیر فعلی و ایجاد توانایی برای مواجهه اقتصاد کشور با شوک ناشی از افزایش قیمت‌ها پیشنهاد می‌کنند.

واقعیت این است که به سختی می‌توان تعیین نمود که آیا بهتر است اول سایر اصلاحات انجام شوند یا اصلاحات یارانه‌ها؛ پاسخ دقیق به چنین پرسشی، مخصوصا با در نظر‌گرفتن شرایط خاص حاکم بر اقتصاد سیاسی ایران به مراتب سخت‌تر می‌شود. اما دغدغه شخصی من این است که نکند ما‌گرفتار دور باطل و بی‌پایان «اول مرغ یا اول تخم مرغ» شویم و در نتیجه انجام هر گونه اصلاحات در اقتصاد ایران تا سال‌ها به تعویق افتد. در مجموع، تصور شخصی من این است که از دست رفتن فرصت خاصی که هم‌اکنون برای اصلاح ساختار یارانه‌ها ایجاد شده، اتفاقی بسیار تاسف‌بار خواهد بود؛ اتفاقی که با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد سیاسی ایران، امکان تکرار آن در آینده نزدیک، بسیار ناچیز است.

• برای کاهش نگرانی‌ها در مورد تبعات اقتصادی ناشی از هدفمندی یارانه‌ها، می‌توان با قدری خوش‌بینی این طور فکر کرد که افزایش قیمت حامل‌های انرژی ممکن است منجر به تحت فشار قرار‌گرفتن دولت به منظور ایجاد اصلاحات ساختاری دیگری در اقتصاد کلان کشور شود. برای مثال در صورت افزایش قیمت حامل‌های انرژی و تحت فشار قرار‌گرفتن بنگاه‌های مختلف به منظور جبران منابع مالی از دست رفته (بر اثر افزایش هزینه مربوط به انرژی)، ممکن است دولت اصلاحاتی را در مکانیزم تعیین نرخ بهره ایجاد نماید. همچنین در پی افزایش قیمت حامل‌های انرژی و در صورت تشدید فشار وارد بر بنگاه‌ها در رقابت با محصولات خارجی، قابل انتظار است که دولت اجبار بیشتری را برای اصلاح نرخ ارز احساس کند.

به عنوان یک مثال دیگر، در صورت افزایش قیمت بنزین و افزایش نیاز شهروندان به استفاده از حمل‌ونقل عمومی، می‌توان پیش‌بینی کرد که دولت تحت فشار بیشتری به منظور گسترش زیرساخت‌های حمل ونقل عمومی قرار گیرد و برای مثال مشاجرات موجود در موردتامین بودجه متروی تهران کاهش یابد. همچنین در صورتی که برنامه پرداخت یارانه نقدی، از دید فقرا ناکارآمد جلوه کند، احتمالا دولت اجبار بیشتری را احساس می‌کند تا {برای برخی ساختارهای کارآمد کاهنده فقر، مانند ایجاد بیمه بیکاری، بیمه سالمندی و نیز} بهبود شرایط زیرساخت‌هایی همچون راه، آب، برق، مخابرات و امثالهم در مناطق فقیرنشین اقدامات گسترده‌تری انجام دهد.

• ایجاد تورم در اثر اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها، امری اجتناب ناپذیر است؛ {مخصوصا اگر به این نکته توجه کنیم که ایران کارنامه مطلوبی در زمینه کنترل تورم و کنترل حجم نقدینگی نداشته و در طول سال‌های اخیر همواره جزو دو کشور دارای بالاترین نرخ تورم در خاورمیانه بوده است}. به منظور کاهش آثار تورمی ناشی از هدفمندی یارانه‌ها، افزایش تدریجی و ملایم قیمت حامل‌های انرژی اکیدا توصیه می‌شود.

همچنین پس از اجرای طرح هدفمندی، دولت به هیچ عنوان نباید به اعمال روش‌های خشن برای کنترل قیمت‌ها روی آورد، روش‌هایی که تجربه سالیان گذشته ایران (در دهه ۱۹۷۰ و نیز اواسط دهه ۱۹۹۰) و نیز تجربه مشابه سایر کشورها، ناکارآمدی آن روش‌ها را در کاهش تورم نشان داده است؛ از کنترل نرخ بهره‌گرفته تا کنترل قیمت کالاها و خدمات ضروری و از کنترل نرخ ارز‌گرفته تا کنترل قیمت هندوانه!

همچنین لازم است دولت به این نکته توجه کند که کنترل قیمت‌ها با روش‌های خشن، ممکن است باعث افزوده شدن افرادی همچون خرده فروش‌ها به صف مخالفین هدفمندی یارانه‌ها شود. البته متاسفانه باید گفت که همچنان انداختن بار مسوولیت مشکلات مختلف اقتصادی به دوش دیگران (مثلا انداختن بار مسوولیت تورم ناشی از سیاست‌های نادرست اقتصادی به دوش بنگاه‌های تولیدی، عمده فروشان و خرده‌فروشان) طرفداران زیادی در میان سیاستمداران برخی کشورها دارد. نمونه‌ای متعددی از چنین رویکردی را می‌توان در روش‌های به کار‌گرفته شده توسط دولت‌های ایران و ونزوئلا در چند سال اخیر مشاهده نمود.

مقاله دوم:

آیا فقرا بازندگان اصلی هدفمندی یارانه‌ها در ایران خواهند بود؟

• دو‌گروه از اصلی‌ترین انتقادات مطرح در مورد پیامدهای نامطلوب طرح هدفمندی یارانه‌ها عبارتند از: افزایش تورم و افزایش جمعیت افراد زیر خط فقر. تا کنون تخمین‌های مختلفی در مورد مقدار تورم ناشی از طرح مذکور ارائه شده که تورم حاصل از اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها را بین ۳۰ تا ۵۰‌درصد تخمین می‌زنند. همچنین‌گروهی از منتقدین معتقدند که در اثر اجرای این طرح، وضعیت معیشتی فقرا به مراتب بدتر از وضعیت فعلی خواهد شد. در بین این دو انتقاد، احتمالا انتقادات مربوط به بدتر شدن وضعیت معیشتی فقرا، انتقاد چالش‌ برانگیزتری خواهد بود؛ دلیل اصلی اهمیت بیشتر این دسته از انتقادات، به این مساله برمی‌گردد که در طول یک سال و نیم اخیر، همواره کاهش فقر و نیز نابرابری اقتصادی، به عنوان مهم‌ترین هدف دولت از اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها، بیان شده است. {نقطه اوج چنین ادعایی به چندماه قبل برمی‌گردد: زمانی‌ که ادعا شد در صورت اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها، بعد از سه سال دیگر هیچ فقیری در ایران وجود نخواهد داشت}.

• میزان اثر تورمی حاصل از اجرای این طرح، به دو عامل بستگی دارد: نخست سرعت افزایش قیمت‌ها (و تدریجی یا ناگهانی بودن این افزایش) و دوم چگونگی طراحی سیاست پولی بانک مرکزی در مواجهه با آثار تورمی طرح هدفمندی یارانه‌ها. نظر شخصی من این است که اگر بانک مرکزی ایران بخواهد سیاست پولی کاملا انقباضی (توام با محدود کردن شدید اعتبارات بانکی) را به منظور کنترل آثار تورمی حاصل از افزایش قیمت انرژی اعمال نماید، چنین سیاستی ضربه سنگینی را به اقتصاد نسبتا ضعیف ایران وارد ساخته و منجر به عمیق‌تر شدن رکود فعلی حاکم بر اقتصاد ایران خواهد شد. بنابراین من امیدوارم که در صورت تصمیم بر اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها، بانک مرکزی ایران از سیاست‌های انقباضی شدید دوری کند؛ حتی اگر چنین اقدامی منجر به افزایش تورم‌ گردد.

• در ساختار قیمتی فعلی، میزان بهره‌مندی دهک‌های بالای درآمدی از یارانه‌های انرژی (برق، بنزین، گازوئیل و گاز)، به مراتب بالاتر از دهک‌های پایین درآمدی ا‌ست. برای مثال بین ۴۰ تا ۵۰‌درصد از یارانه مربوط به بنزین، گاز و برق به دو دهک بالای درآمدی می‌رسد؛ در حالی که سهم دو دهک پایین درآمدی از یارانه‌های مذکور، بین ۸ تا ۱۰‌درصد است. درنقطه مقابل، میزان بهره‌مندی دهک‌های مختلف درآمدی از یارانه نان، تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته و سهم هر دهک از یارانه نان، بین ۹ تا ۱۱‌درصد متغیر است.

• در صورت حذف یارانه‌ها و با فرض عدم تغییر نسبت مصرف کالاهای مشمول یارانه توسط دهک‌های مختلف درآمدی، مقدار مطلق ضرر و زیان دهک‌های ثروتمند به مراتب بیشتر از دهک‌های فقیر خواهد بود. اما این مساله صرفا یک روی سکه است! زیرا اگر بهره‌مندی نسبی دهک‌های مختلف از یارانه‌ها را در نظر بگیریم، شرایط کمابیش متفاوت خواهد بود:

در صورت حذف یارانه‌ها، مقدار نسبی ضرر و زیان (نسبت میزان استفاده هر خانوار از یارانه‌های مستقیم بخش بر کل مخارج مصرفی همان خانوار)، برای دهک‌های فقیر بسیار شدیدتر است. با اندکی محاسبه می‌توان نشان داد که یارانه‌های مستقیم مربوط به نان، بنزین، گاز و برق فقط ۸‌درصد از کل مخارج مصرفی سرانه هر فرد در ثروتمندترین دهک درآمدی را تشکیل می‌دهد؛ در حالی که این نسبت برای فردی در پایین‌ترین دهک درآمدی معادل ۳۷‌درصد است. به این ترتیب در صورت حذف یارانه‌ها (و در فقدان پرداخت یارانه نقدی یا در صورت ناکارآمدی سیستم توزیع یارانه نقدی)، دهک‌های درآمدی پایین ضربه شدیدتری را متحمل خواهند شد.

• اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها، تنها در صورتی می‌تواند به سود فقرا باشد که سیستم توزیع یارانه نقدی، کارآمدی نسبتا بالایی داشته و اعتماد عمومی نیز نسبت به این کارآمدی وجود داشته باشد. در صورتی که عامه مردم به منصفانه و کارآمد بودن سیستم توزیع یارانه نقدی اعتماد نداشته باشند، قابل انتظار است که در فرآیند اجرای این طرح، همراهی کافی از خود نشان ندهند. بنابراین هر اتفاقی که اعتماد مذکور را مخدوش نماید، می‌تواند کلیت اجرای طرح را با چالش جدی مواجه کند.

در یک سال و نیم اخیر، بنا به دلایلی مانند نوسانات زیاد در مورد مقدار یارانه نقدی پرداختی به هر نفر، تعداد خانوارهای مشمول این یارانه، اظهارات ضد و نقیض و بلاتکلیفی در مورد جزئیات طرح هدفمندی و نیز بی‌اعتمادی بخش زیادی از مردم نسبت به دقت سیستم خوشه‌بندی، اعتماد عامه شهروندان نسبت به کارآمدی طرح هدفمندی یارانه‌ها مخدوش شده است که در صورت قاطعیت دولت نسبت به اجرای طرح مذکور، باید هر چه زودتر برای ترمیم این اعتماد عمومی چاره‌ای اندیشیده شود.

(m.hashemkhany@gmail.com)

منابع:

"A good time for goodbye to subsidies", Djavad Salehi-Isfahani, available at:

http://mrzine.monthlyreview.org/۲۰۱۰/si۱۶۰۱۱۰.html

"Will Iran's poor lose from subsidy reform?", Djavad Salehi-Isfahani, available at:

http://djavad.wordpress.com/۲۰۱۰/۰۳/۱۵/will-irans-poor-lose-from-the-subsidy-reform/