پر از خاطرات ترک خورده‌ایم

شهرام اسدی

جناب ضرغامی «به طور قطع مسبوق هستید که جمعه و شنبه‌ گذشته (برابر با هفتم و هشتم تیرماه ‌٨٧) فیلم سینمایی «اوینار» ساخته‌ اینجانب از شبکه‌ سه سیما پخش شد.

اما شاید به اطلاع جنابعالی نرسانده باشند که این فیلم سینمایی نود دقیقه‌ای در این پخش تلویزیونی با حذفی بیست‌وچهار دقیقه‌ای مواجه بوده و بینندگان شما تنها ‌٦٦ دقیقه از آن را دیده‌اند. آیا به نظر شما این فاجعه‌بار نیست؟

برادر بزرگوار، جناب آقای ضرغامی

اولین پرسش این‌جا است که فیلمی که از نظر وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی ایران بلااشکال تشخیص داده شده و بدون حذف حتی یک فریم پروانه‌ای نمایش گرفته و در سینماهای کل کشور به نمایش درآمده و بعدتر چندبار بدون حذف صحنه‌ای و سکانسی از همین رسانه‌ ملی پخش شده، چگونه است که دچار چنین حذف فاحشی می‌شود. می‌فرمایید مصالح مملکتی و سیاست داخلی و خارجی امروز ایجاب می‌کند، می‌پرسم آیا غمض مسائل در آن زمان که صدام در قید حیات بود و بر مسند بود و جهانی تایید او می‌کردند بیشتر و حادتر بود یا اکنون که او دست از جهان کوتاه است و همه‌ آن دوستان و مویدان، هم‌قسم به لعن و ذم او هستند؟

و پرسش دوم این‌که اگر فیلمی مثل «اوینار» از نقطه‌نظر کارگزاران فرهنگی شما نیازمند حذف بیست‌وچهار دقیقه‌ای است، در این‌صورت اصولا چه نیازی به پخش چنین فیلمی هست؟ و اگر گروه کارگزاران را سخن این است که ما را تنها همان ‌٦٦ دقیقه‌ باقی‌مانده مسند پسند است و بس؛ چه دلایلی در توضیح این عمل سبعانه‌ فرهنگی اندیشیده شده است؟ چه‌کسی به آنها این حق را داده است که در قامت یک اثر، مرتکب چنین حرکت رذیلانه‌ای شوند؟ و با بیراهه رفتن‌های کودکانه نظیر پخش آگهی و میان‌پرده‌ ورزشی در مفصل و در محل دست‌بردن‌ها به فیلم، آیا واقعا گمان می‌کنند تحمیق بیننده و بازداشتن او از درک کوتاه‌شدگی و آشفته‌سازی فیلم به همین سادگی حاصل شده است؟

آیا تنها و صرفا پرداخت چند میلیون تومان بابت حق پخش به تهیه‌کننده، کلیت یک اثر را همراه به همه‌ حقوق معنوی آن به سیمای جمهوری اسلامی ایران منتقل می‌کند؟ برادر ارجمند، حذف یک نما هم حتی می‌تواند در قامت یک اثر رخنه ایجاد کند، چه برسد به این سلاخی‌های فوق تصور. کارگزاران فرهنگی شما در توهینی کاملا مستقیم و علنی و با عرض معذرت نابخردانه به سازنده‌ اثر، با دست یازیدن‌هایی از این دست، شعور بیننده را هم حتی به همان شدت و حدت مورد عنایات قرار داده و نواخته‌اند. مقراض به دستان شبکه‌ سه خلاقیت در «اوینار» را تا بدان‌جا رسانده‌اند که علاوه بر حذفیات، سکانس‌هایی را دوپاره کرده‌اند و پاره‌ای را در جایی و بخشی را در جایی دیگر در آفرینش دوباره‌ اثر ـ به زعم خود ـ به کار گرفته‌اند. حتی سکانس‌هایی را جابه‌جا کرده‌اند؛ یعنی از جایی در فیلم به جایی دیگر برده‌اند. موسیقی فیلم را برداشته‌اند و موسیقی دیگری را جایگزین آن کرده‌اند. آیا این قصابی یک اثر نیست؟ و آیا قصاب با لاشه‌ای گوسفند چنین می‌کند؟

جناب آقای ضرغامی

باور بفرمایید خریدن یک اثر فرهنگی با ریال و تومان و حتی دلار و یورو، در هیچ‌ کجای دنیا خریدار را مالک مطلق اثر نمی‌کند. حقوق معنوی یک اثر با خریدن و پرداختن قابل خدشه نمی‌شود؛ یعنی نباید بشود و هیچ صلاحدید و مصلحتی توجیه‌کننده‌ این قلع و قمع نیست. مردم آگاهند؛ حتی اگر دانای فنون خلق اثر نباشند، از طریق رجوع به غریزه‌ خود این کم‌فروشی‌ها و اهانت‌ها را به کمال درمی‌یابند و احساس می‌کنند.

و تکمله‌ آخر

در باب همین مجموعه‌ هفده قسمتی شیخ بهایی ساخته‌شده‌ طابق‌‌النعل بالنعل براساس فیلم‌نامه‌ بارها خوانده شده‌ پالایش شده‌، از صافی‌ها گذشته‌ و تصویب‌شده‌، شش سال زمان برده، که امروز مواجه است با ‌١٧٣ مورد از ایرادات و اشکالات کاملا سلیقه‌ای همین کارگزاران مصلحت‌اندیش با غم‌هایی از آن دست که شرح‌شان رفت.

می‌گویند حلاج را که می‌خواستند بکشند، ادله‌ کافی و محکمه‌پسند نمی‌یافتند به ناچار روی به جنید آوردند و او خط نوشت بر ظاهر امر کشتنی باشد، باطن را خدای داند. وقتی کارگزاران محب‌المیز والمقام، حتی توافق علنی و رسمی و حضوری با ریاست سازمان را هم در خصوص این مجموعه وقعی نمی‌نهند، فردای پخش آن کاملا روشن است و دیگر چه باید گفت جز آن‌که ابیاتی بیاورم از آن سفرکرده‌ عزیز قیصر امین‌پور؛ که والسلام، باقی بقایتان ...

چو گلدان خالی لب پنجره / پر از خاطرات ترک خورده‌ایم

گواهی بخواهید اینک گواه / همین زخم‌هایی که نشمرده‌ایم

دلی سربلند و سری سربه‌زیر / ازین دست عمری به سر برده‌ایم

* کوتاه شده از نامه‌ای به ریاست سازمان صدا و سیما