برزیل در دام کارتل‌ها

سرنوشت شوم صنایع تهیه فولاد در برزیل: الگوی استثمار

صنایع فولاد در برزیل برحسب ضرورت زمان در سال‌هایی که جنگ جهانی دوم با شدت در جریان بود، ایجاد و توسعه یافت. محاصره دریایی، درگیری کشورهای صنعتی در جنگ و نیاز به افزایش تولید فولاد برای صنایع جنگ، همگی عواملی بودند که ایجاد صنعت فولاد مستقل را در برزیل برای کارتل‌های چندملیتی قابل اغماض و تحمل نمود. علاوه براین دولت ایالات متحده آمریکا نیاز مبرمی با پایگاه‌های هوایی برزیل داشت تا اسکادران‌های بمب‌افکن خود را از آنجا علیه آفریقای شمالی مورد استفاده قرار دهد. دیکتاتور وقت برزیل با توجه به این نیاز ایالات متحده آمریکا، روزولت را برای گرفتن کارخانه ذوب‌آهن تحت فشار قرار داد. با وجود این که دولت آمریکا به این امر رضایت داشت، اما اتحادیه فولاد آمریکا (که خود عضو کارتل بین‌المللی فولاد بود) با ساختن هرگونه کارخانه تولید فولاد در برزیل مخالفت کرد. به دنبال این مخالفت کروپ آلمان آمادگی خود را برای همکاری در این زمینه با دولت برزیل اعلام داشت (نظیر آنچه در ایران انجام گرفت)، ولی در سال ۱۹۴۰ کروپ خود دچار دردسرهای دیگری شد و نتوانست این موضوع را در برزیل دنبال کند.

نیاز به پایگاه‌های هوایی برزیل از یک سود و از سوی دیگر نیاز به داشتن کارخانجات تهیه فولاد در مناطق ایمن که از بمباران‌های دشمن در امان باشد، دولت آمریکا را بر آن داشت تا تحت عنوان ضرورت استراتژیک در مقابل واگذاری پایگاه‌های ناتال، فرناندو نورون‌ها از طرف برزیل به آمریکا، تکنیک و ماشین‌آلات کارخانه تولید فولاد ولتا ردوندا را به برزیل تحویل دهد. این تصمیم به خصوص از نقطه نظر استراتژیک جنگ متفقین نیز کاملا منطقی بود، چرا که خطر سقوط بخش صنعتی روسیه شوروی به دست آلمان‌ها در این زمان بسیار متحمل می‌نمود.

بدین ترتیب بود که صنایع فولاد در برزیل پایه‌گذارده شد و در مدتی کوتاه کارآیی و قدرت خلاقیت مردم برزیل باعث یک‌رشته پیشرفت‌های سریع صنعتی در این کشور گردید، به طوری که در سال‌های اولیه پایان جنگ جهانی دوم، برزیل از نظر بسیاری از تولیدات صنعتی، حتی صنایع سنگین نظیر ساخت دیزل، ژنراتور، کشتی‌سازی و غیره به سرحد خودکفایی و استقلال بسیار نزدیک شده بود.

با خاتمه جنگ روش تخریب و استثمار کارتل‌ها با شدت و انسجام بیشتری به کار خود علیه کشورهای به اصطلاح جهان سوم ادامه یافت. در این راه حتی از ادامه حیات صنایع کوچک و محدود نیز که در این کشورها با توجه به ضرورت زمان جنگ ایجاد شده بود، باید جلوگیری به عمل آید و بدین ترتیب واضح بود که صنایع در حال پیشرفت برزیل نباید به زندگی خود ادامه دهند. خرابکاری‌های آشکار و پنهان، استفاده از شیوه دامپینگ و خرابکاری‌های متعدد اقتصادی امکان ادامه حیات را از تولیدکنندگان برزیلی سلب نمود.

موج تبلیغاتی عظیم در مورد عدم کفایت مدیران و کارکنان برزیلی، تولیدات نامرغوب و کمبود سرمایه نیز عامل موثر دیگری بودند تا صنایع برزیل را سریع‌تر به ورطه نیستی و زوال سوق دهند.

در سال ۱۹۶۲ میلادی یک کارتل اروپایی تولیدکننده چرخ و محور قطار پایه‌گذارده شد. برای جنگ علیه شرکت‌های غیرعضو اجازه داده شد قیمت‌های پایه که در دبیرخانه کارتل واقع در لندن تعیین شده بود تا ۴۰درصد کاهش یابد (استفاده از شیوه دامپینگ). مرگ تنها تولیدکننده چرخ و محور قطار در برزیل بدین وسیله فرارسید. طبق نسخه و روش مشهور و همیشگی، سیستم تبلیغاتی کارتل به کار افتاد و علت ورشکستگی کارخانه مزبور را عدم کفایت تولیدکنندگان برزیلی قلمداد نمود. در سیستم تجارت جهانی، تحت کنترل کارتل‌ها، تولیدکنندگان برزیلی را با دیده حقارت نگاه می‌کردند.

در سال‌های اخیر بقایای کارخانجات تهیه فولاد برزیل یکی پس از دیگری یا تعطیل شدند یا تحت کنترل کارتل‌های چندملیتی قرار گرفتند. به عنوان مثال، کارخانه «ولتا-دوندا» می‌بایستی یک کوره بلند ذوب‌ فلز را که با دو سال تاخیر و از طرف ژاپنی‌ها بدان‌ها تحویل و به کار گرفته شده بود به علت نقایص زیادی که ژاپنی‌ها عمدا در آن به جا گذاشته بودند تعطیل نماید. همین بلا به سر کارخانه دیگری نیز آمد. بانک توسعه بین‌المللی آمریکا به اصطلاح وام لازم را برای سرمایه‌گذاری تامین نموده بود، بنابراین، حق نظارت داشت. این بانک بلافاصله مدیران‌عامل و روسای برزیلی کارخانه‌های مزبور را به اتهام «مدیریت غلط» و «عدم کفایت» اخراج نمود. اما حقیقت امر این بود که خرابکاری کارتل‌های چندملیتی که اصولا کوره‌های مزبور را با نقص فنی تحویل داده بودند موجب اصلی از کار افتادن آن‌ها شد.

متوقف کردن تولید کوره‌های بلند، دولت برزیل را مجبور به ورود میلیون‌ها تن فولاد از خارج کرد و بدین وسیله بازار فروش و تولید اعضای کارتل‌های چندملیتی را تضمین نمود.

برای نشان دادن واقعیت تلخ شیوه‌های تخریبی کارتل‌ها کافی است به این نمونه توجه شود. در حالی که کارخانجات تولید فولاد نیپون در ژاپن با ۱۶هزار کارگر ۹میلیون تن فولاد تولید می‌نماید، کارخانه «ولتاردوندا» در برزیل که کلا از خارج وارد شده بود (و بنابراین بایستی به همان مدرنی کارخانجات ژاپنی بوده و بازدهی معادل کارخانجات نیپون را داشته باشد) برای تولید ۹/۱میلیون تن فولاد نیاز به ۱۹هزار کارگر دارد.

فروش ماشین‌آلات و تاسیسات به ظاهر مدرن با قیمت‌های گزاف، ولی با کیفیت پایین و به خصوص با نقص فنی به کشورهای به اصطلاح در حال توسعه از شیوه‌های متداول تخریبی کارتل‌ها است، چنانکه چندین کارخانه مربوط به صنایع الکتریک برزیل که توانسته بودند مدت‌ها در مقابل رقابت کارتل‌ها به حیات خود ادامه بدهند بالاخره با همین شیوه از پای درآمدند.