دکتر پدرام سلطانی *

«نود‌هزار میلیارد تومان بخش بر هفتاد و چهار، پنج میلیون می‌شود حدود یک میلیون و دویست‌هزار تومان در سال، یعنی ماهی صد‌هزار تومان...». این محاسبه‌ای است که در طول چند روز گذشته توسط بسیاری از شهروندان ایرانی انجام پذیرفته است. این مبلغ سهمی‌است که شهروندان پس از سخنان دکتر احمدی‌نژاد در خصوص طرح دولت برای پرداخت نقدی یارانه‌ها به شهروندان برای خود محاسبه می‌کنند و دریافت آن را انتظار می‌کشند. الف - یارانه تخصیصی به هر شهروند ایرانی چقدر است؟

اگر عدد نود‌هزار میلیارد تومان را به عنوان مابه‌التفاوت نرخ فرآورده‌های نفتی و حامل‌های انرژی در کشورنسبت به نرخ‌های جاری منطقه تخمین درستی فرض نماییم باید دید که این میزان یارانه به چه صورت در کشور توزیع می‌شود.

۱ - با مرور آمار‌هایی که در خصوص میزان مصرف فرآورده‌های نفتی و دیگر حامل‌های انرژی در چند ماه گذشته توسط مسوولان عنوان شده است، می‌توان به این جمع بندی رسید که ترکیب یارانه‌های حامل‌های انرژی عبارتند از:

* گاز حدود نیمی‌از کل یارانه یعنی ۴۵هزار میلیارد تومان

* گازوئیل حدود ۲۵‌هزار میلیارد تومان

* بنزین حدود ۲۰‌هزار میلیارد تومان

* برق حدود ۱۰‌هزار میلیارد تومان

* بقیه فرآورده‌های نفتی یعنی نفت سفید و نفت کوره حدود ۴-۳‌هزار میلیارد تومان

۲ - مصرف‌کنندگان این کالاها چه گروه‌هایی هستند؟

* دولت: با توجه به حجم عظیم دولت، سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی در کشور ما واضح است که خود دولت یا به تعبیر عام‌تر دولت، نیروهای مسلح و بخش عمومی‌ بزرگ‌ترین مصرف‌کننده حامل‌های انرژی در کشور هستند.

* صنعت و تجارت: اگر بخش مصرف غیردولتی و غیرخانگی را کلا زیر این گروه طبقه‌بندی کنیم، این گروه شامل کلیه صنایع بخش خصوصی، کلیه اصناف و فروشگاه‌ها و بخش حمل و نقل تجاری و عمومی‌خواهد بود.

* شهروندان: کلیه مصارف خانگی حامل‌های انرژی و همین‌طور مصارف خودروهای شخصی را می‌توان در این بخش طبقه‌بندی کرد.

۳ - میزان مصرف هر بخش چقدر است؟

* متاسفانه طبق معمول آمار قابل استنادی در این خصوص در کشور وجود ندارد، اما گمانه‌ها حاکی از این است که میزان مصرف گروه اول یعنی دولت (در معنای عام آن) بین ۲۰-۱۰درصد از کل مصرف کشور است که برای احتیاط با در نظر گرفتن حد پایین، میزان مصرف دولت حدود نه‌هزار میلیارد تومان تخمین زده می‌شود.

* بخش صنعت و تجارت تقریبا کلیه گازوئیل مصرفی در کشور را (به غیر از سهم مصرفی دولت و میزانی که از کشور قاچاق می‌گردد) استفاده می‌نماید زیرا بخش خانگی امروز دیگر مصرف گازوئیل ندارد و خودروهای شخصی گازوئیل سوز نیز در کشور یافت نمی‌شود. علاوه بر گازوئیل میزان مصرف بخش صنعت و تجارت از گاز، بنزین و برق نیاز رقم قابل ملاحظه ایست و در پایین‌ترین میزان قابل تصور از رقم ۳۰درصد کمتر نیست.

* با حذف مصارف دولت و صنعت از حامل‌های انرژی (و همین طور کسر قاچاق) میزان مصرف یارانه شهروندان حدود نیمی‌از مبلغ کل یعنی ۴۵‌هزار میلیارد تومان خواهد بود.

محاسبات فوق بر اساس گفتار جسته و گریخته مسوولان و برداشت‌های نگارنده است و صرفا جهت ایجاد تصویری از نحوه توزیع یارانه‌ها در کشور عنوان شد. انتظار می‌رود که دولت در فضایی که برای هدفمندسازی یارانه‌ها در حال برنامه‌ریزی است مطالعه دقیق‌تری در این زمینه کند و نتایج آن را برای تجزیه و تحلیل کارشناسان و آگاهی مردم منتشر کند همچنین در تدوین طرح مزبور نیز از آنها استفاده کند.

اما با استفاده از محاسبات فوق به چند نکته مهم اشاره و چند سوال اساسی مطرح می‌شود:

۱ - دولت خود مصرف‌کننده بزرگ و تاثیرگذار حامل‌های انرژی است. حذف یکباره یارانه‌های حامل‌های انرژی بودجه جاری دولت را ناگزیر به میزان سهم خود دولت یعنی حداقل ۹هزار میلیارد تومان افزایش می‌دهد. دولت برای این افزایش چه تدبیری می‌اندیشد؟ از سوی دیگر اگر قرار باشد یارانه ۹۰‌هزار میلیارد تومانی کلا بین شهروندان تقسیم شود این بدین معناست که دولت می‌بایست معادل افزایش بودجه خود مبلغی را جهت پرداخت نقدی به شهروندان اختصاص دهد زیرا ۹‌هزار میلیارد تومان سهم دولت اثر درآمد و هزینه‌ای خود را خنثی خواهد کرد و دولت می‌بایست ۹‌هزار میلیارد تومان دیگر نیز به بودجه خود بیافزاید تا بتواند ۹۰‌هزار میلیارد تومان وعده داده شده به مردم را تقسیم کند. این ۹‌هزار میلیارد تومان چگونه تامین خواهد شد؟ از افزایش سهم نفت در بودجه دولت؟ اثرات تورمی‌ این ۹‌هزار میلیارد تومان چقدر می‌تواند باشد؟

۲ - پر واضح است که بخش قابل توجهی از این میزان یارانه از طرقی مانند قاچاق و مصرف ناصحیح از بین می‌رود. به عبارت دیگر این بخش از یارانه نصیب هیچ گروهی از مصرف‌کنندگان نمی‌شود. آیا دولت این میزان هرز روی منابع یارانه را محاسبه نموده است؟ آیا یارانه هرز رفته نیز به شهروندان پرداخت می‌گردد؟

۳ - در بحث مقدماتی پرداخت نقدی یارانه‌ها هیچ سخنی از مصارف صنعتی به میان نیامده است. بدون شک با حذف یکباره یارانه‌ها بسیاری از صنایع کشور و حمل و نقل تجاری با بحران‌های جدی مواجه خواهند شد. برای جلوگیری از آسیب جدی به صنایع کشور چه تمهیدی اندیشیده شده است؟ آیا سهم یارانه صنایع نیز به شهروندان پرداخت خواهد شد؟

۴ - در چند سال گذشته تلاش زیادی جهت تغییر الگوی مصرف حمل و نقل خصوصی و عمومی‌از بنزین به گاز صورت پذیرفته است و بالغ بر چند‌هزار میلیارد تومان در این بخش سرمایه‌گذاری شده است. گاز طبیعی در مقایسه با بنزین سوخت پاکیزه‌تری محسوب می‌گردد، اما در شرایطی که قیمت نسبی این دو کالا برابر باشد مزیت‌ها و آسانی مصرف بنزین الگوی مصرف را به نفع بنزین تغییر خواهد داد. تکلیف این سیاست و این همه سرمایه‌گذاری چه می‌شود؟ آیا مسیر درستی که در پیش گرفته شده بود فدای حذف یکباره یارانه‌ها نخواهد شد؟

۵ - انتظار می‌رود که پرداخت حجم عظیمی‌از پول نقد پر قدرت در قالب پرداخت نقدی یارانه‌ها به شهروندان باعث تزریق اکثریت این پول به جریان اقتصاد کشور گردد، زیرا اکثر دریافت‌کنندگان کسانی خواهند بود که امکان پس انداز ندارند. آیا افزایش سریع طرف تقاضا در کشور، به دلیل خرج شدن بخش عمده یارانه‌های نقدی، در کنار افزایش نقدینگی باعث شعله ور شدن آتش تورم می‌شود. آیا اثر پرداخت نقدی یارانه‌ها در زندگی شهروندان با رشد قابل توجه تورم تا حد زیادی از بین نخواهد رفت؟

۶ - افزایش حجم نقدینگی در اقتصاد کشور از یکسو و بحرانی که به واسطه حذف یکباره یارانه‌های سوخت گریبانگیر صنایع کشور خواهد شد از سوی دیگر، موجب افت تولید و رشد ناگهانی واردات کالاهای مصرفی و به هم خوردن تراز تجاری کشور خواهد شد و شاید اصلاح این نقیصه دیگر به این زودی میسر نگردد. آیا این مخاطره در محاسبات برنامه ریزان پرداخت نقدی یارانه‌ها در نظر گرفته شده است؟ آیا تبعات این برهم خوردن توازن سنجش شده است؟

هدفمندسازی یارانه‌ها یکی از فرصت‌های استثنایی اقتصاد کشور است که شاید دیگر هیچگاه تکرار نشود. این فرصت با برنامه ریزی صحیح موجب شکوفایی اقتصاد کشور خواهد شد و در صورت اقدام نادرست کشور را به ورطه مشکلات اقتصادی جدیدی خواهد کشاند. شایسته است تا پیش از هر اقدامی‌ به سوالات متعددی که در خصوص پرداخت نقدی یارانه‌ها وجود دارد پاسخ‌های قابل قبولی داده شود.

*عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع و معادن تهران