کمپینشناسی-شماره۱
از سوسیال دموکراسی پزشکیان تا عمومی کردن شرکت نفت قاضیزاده
اما از منظر کمپینی پزشکیان ضعیف ظاهر نشد. با توجه به فشار فزاینده روانی و سطح بالای انتظارات از او عملکرد بدی نداشت. بیآنکه تپق بزند 45 دقیقه حرف زد. موضوعات را خوب به هم ربط داد و هوش هیجانی بالای خود را نشان داد، اما در عین حال سخنان او فاقد پیام مرکزی بود. بیشتر به گعدههای معمولی شبیه بود تا سخنان یک نامزد انتخابات ریاستجمهوری. میتوانست هم به بدنه اصلی رای خود یعنی اصلاحطلبان و هم به آرای مردد پیام بدهد، اما با توجه به زمان اندک و حجم عظیم انتظارات بعید بود پزشکیان بتواند چنین عملکردی داشته باشد. مقایسه عملکرد او با روحانی 92 هم درست نیست. در 92 فشار روانی زیادی روی روحانی وجود نداشت. اصلاحطلبان دو نامزد داشتند و فضای سیاسی هم در این حد قطبی نشده بود. کارزار انتخاباتی مسابقه حذفی نیست که نامزد با یک خطا بازنده شود.
شبیه مسابقه لیگ برتری است که نامزد باید امتیاز جمع کند و در نهایت بیشتر از سایر رقبا امتیاز به دست آورد و تصویری نزدیکتر به رئیسجمهور ایدهآل تولید کند.با این حال قالیباف بنابر منطق انتخاباتی نامزد پیشرو هست و دیروز هم در نخستین برنامه زنده خود این موقعیت را تثبیت کرد. مشکل او در این است که سبد رای شکنندهای دارد که اگر سایر نامزدهای اصولگرا و پزشکیان به او حمله کنند این سبد رای متزلزل میشود. قالیباف بر خلاف پزشکیان از حمایت تمامعیار تشکیلات اصولگرایی برخوردار نیست و در عین رقابت با نامزد اصلاحطلبان، با نامزدهای اصولگرای دیگر هم رقابت نانوشتهای دارد که میتواند تعادل او را در کمپین بههم بزند. طرفداران جلیلی بر این باورند که بهترین فرصت برای پیروزی این نامزد فراهم شده و قالیباف باید کنار بکشد تا او برنده شود. در مقابل کمپین قالیباف بر این نکته تاکید دارد که جلیلی رای چندانی در میان آرای مردد ندارد و اگر قالیباف انصراف دهد بخش زیادی از آرای او سمت پزشکیان میرود.
این حرف از نظر کمپینی و براساس نظرسنجیها درست است. قالیباف دیروز در برنامه تلویزیونیاش یک گام بیشتر از پزشکیان برداشت و ضمن طرح مشکلات کشور راهحلهایی هم ارائه داد. رقابت قالیباف و پزشکیان در وسط طیف سیاسی رایدهندگان است. اما پزشکیان قصد دارد انتهای طیف اصلاحطلب را هم با خود همراه کند. در حالی که جلیلی در منتهیالیه طیف اصولگرا فعال است.
نامزدهای دیگر دیروز تحرک انتخاباتی خاصی نداشتند. آقای قاضیزاده هاشمی در اظهاراتی عجیب در مصاحبه با «ایلنا» گفت که شورای نگهبان افزون بر سلامت اقتصادی باید سلامت فکری نامزدها را هم بررسی کند. او در ادامه و در قالب کنایه گفت که این شورا در تایید کسانی که فرزندانشان مشکل دارند، باید دقت میکرد. احتمالا اشاره او به قالیباف است. جریانی در داخل اصولگرایی تلاش دارد قالیباف را هاشمی اصولگرایان کند و قاضیزاده به این طیف نزدیکتر است. او در اظهاراتی عجیبتر گفت شرکت ملی نفت باید عمومی شود. حرفی که نه تنها برای اهل فن بلکه برای مردم عادی هم مبهم است. قاضیزاده هنوز برای پایگاه رای معینی حرف نمیزند و همین احتمال انصراف او را بیشتر میکند. انتخابات با بیتالمال و پول مردم برگزار میشود و اگر کسی میل به حضور در انتخابات یا توان و برنامه و تشکیلات ندارد، نباید از بودجه عمومی برایش خرج کرد. در برخی کشورها هرکسی که میخواهد نامزد شود باید ثابت کند توان مالی و تشکیلاتی لازم را دارد.
پورمحمدی و زاکانی هم دیروز کنش انتخاباتی خاصی نداشتند. زاکانی مطابق رویهای که دارد کار را با حمله به پزشکیان شروع کرد. اما حمله و نقد او چندان قوی نبود و نشان داد که تخریب ناپذیری پزشکیان مهمترین برگ برنده او در انتخابات است و اگر بتواند از آن خوب استفاده کند، میتواند خود را تقویت کند. زاکانی هم مثل برخیها بر اساس شهود شخصی و نه رویهای علمی کمپین میکند و چون در گذشته از حمله و نقد سود برده است، بنابراین در کمپین همیشه بر حمله متمرکز میشود و بر اساس این اصل رایج عمل میکند که بهترین دفاع حمله است. اما در انتخابات تمرکز بیش از حد بر حمله و کمپین منفی باعث میشود رایدهنده از نامزد تصویر معین و مشخصی نداشتهباشد.