پرهام پهلوان:
نیاز روزافزون جوامع به کاهش آلودگیهای محیطزیستی و ترکیبات گوگرددار (SOX) و منتشرکننده کربن، صنایع مختلف را به مصرف دوباره و چندباره مواد اولیه تشویق کرده است. در الگوهای سنتی مصرف، مواد اولیه به موارد مصرفی دورریختنی تبدیل میشد. به عبارت دیگر، مواد بعد از تغییر شکل و یکبار استفاده به عنوان زباله غیرقابل مصرف شناخته میشدند. این در حالی است که محدودیتهای آلایندههای محیطزیستی و تغییرات اقلیمی صنایع را به سمت استفاده چندباره از مواد اولیه بردهاند. رویکرد اقتصاد چرخهای که در مقابل رویکرد خطی سنتی تعریف میشود، بیان میکند که هر محصول وقتی به پایان عمر خود میرسد میتواند مجددا بازیافت شود و به چرخه تولید بازگردد تا با استفاده از مواد اولیه مولد استفادهشده در آن، به تولید کالاهای دیگر یا تولید دوباره همان کالا پرداخته شود. اقتصاد چرخهای الگویی از تولید و مصرف است که چرخه عمر محصول را افزایش داده و در عمل، زباله را به حداقل میرساند. اقتصاد چرخهای علاوه بر اینکه ضایعات را به حداقل میرساند، باعث صرفهجویی در مصرف انرژی نیز میشود. اقتصاد دورانی یا چرخهای، رویکردی است که سهمزیت اساسی و پایهای را دنبال میکند: به حداقل رساندن زبالهها، استفاده مجدد از محصولات و صرفهجویی در مواد اولیه و انرژی و در نهایت بازسازی طبیعت. شواهد موجود از جمله مقاله محدث و همکاران(۲۰۲۳) نشان میدهد بیتوجهی به مقوله تغییرات اقلیمی میتواند به افول رتبه اعتباری دولت در بلند مدت منجر شود. «باشگاه اقتصاددانان» در این پرونده سعی کرده است به تعریف و ذکر مزایای اقتصاد چرخهای بپردازد.
باشگاه اقتصاددانان :
علاقه به «سازگار کردن سیستم مالی با اهداف توسعه پایدار» در حال افزایش است، اما در این زمینه یک چالش اساسی همچنان باقی است: تصمیمگیرندگان حوزه مالی اطلاعات کافی ندارند. صرف دانستن اینکه تغییر آبوهوایی بد است کافی نیست. بازارها به اطلاعات معتبر و قابل فهمی در مورد چگونگی تبدیل تغییر آبوهوا به خطرات مالی نیاز دارند، بنابراین برای کمک به رفع این شکاف، من به همراه چند تن از همکارانم در پژوهشی به شبیهسازی تاثیر تغییر آبوهوا بر رتبه اعتباری ۱۰۹کشور اقدام کردیم. یافتههای ما نشان داد که تغییر آبوهوا میتواند سبب کاهش رتبه اعتباری دولتی شود؛ بهویژه در کشورهایی که بیشترین آسیبپذیری را در برابر تغییرات آبوهوایی دارند این وضعیت شدت بیشتری دارد. تاثیرات مالی تغییر آبوهوا در شرایط گرمایش کمتر، میتواند پرداخت بهرههای سالانه ناشی از بدهیهای دولتی ایالاتمتحده را بهطور تقریبی درحد ۶۷میلیارد دلار قرار دهد. در شرایط گرمایش شدیدتر، این رقم میتواند حتی تا ۲۰۳میلیارد دلار رشد کند.
در دنیای امروز، تغییرات اقلیمی به چالشی مهم و بزرگ تبدیل شده و در محافل پژوهشی و تخصصی، گفتمانهای علمی بسیاری حول محور اثرات تغییرات اقلیمی بر آینده جهان مطرح شده است. وجوه اثرگذاری تغییرات اقلیمی بر زندگی بشر بسیار متنوع هستند و از نظر اقتصادی این تغییرات بر آینده سازمانها، صنایع و در سطح کلان، دولتها تاثیر میگذارند. اما پرسش اصلی آن است که آیا میتوان تهدیدهای تغییرات اقلیمی را به فرصتی برای تحول و رشد اقتصادی پایدار تبدیل کرد؟ یا بهعبارت دیگر، آیا با پایهریزی و اجرای اصول اقتصاد سبز، جامعهای پایدار، نوآور و سازگار با تغییرات اقلیمی قابل ساختن است؟
دکتر یونس نادمی/ پژوهشگر اقتصادی در دانشگاه باری ایتالیا
اقتصاد به شکل سنتی از نظر چرخه استفاده از منابع، سیستم خطی محسوب میشود، به این معنا که مواد اولیه بهطور مستقیم از طبیعت یا به شکلی فرآوریشده به خط تولید به عنوان ورودی و عامل تولید وارد میشود و به محصول تبدیل شده و این محصول نیز پس از فروش و استفاده توسط مصرفکنندگان به عنوان پسماند و زباله به طبیعت بازمیگردد. بخشی از مواد اولیه نیز در حین فرآیند تولید به شکل ضایعات هدر میرود. این فرآیند علاوه بر تخلیه مداوم منابع طبیعی به آلودگی محیطزیست نیز منجر میشود. در واقع این رویکرد نوعی سوءاستفاده و بدرفتاری ما انسانها با طبیعت و محیطزیست است؛ چرا که ابتدا ما به سراغ طبیعت رفته و با بیرحمی منابع طبیعی را استخراج میکنیم و در نهایت پسماندها و زبالههای آن را به طبیعت بازمیگردانیم و به تخریب بیشتر آن میپردازیم.