اقتصاد چرخه‏‏‌ای: پارادایمی برای زندگی بهتر

این رفتار نامهربانانه با طبیعت در نهایت گریبان خود ما را با پدیده‌هایی همچون آلودگی محیط‌زیست، گرم شدن کره زمین و تغییرات اقلیمی گرفته است. گویی پاسخ محیط‌زیست به بدرفتاری ما با آن، به‌صورت تغییرات اقلیمی و پیامدهای ناگوار آن بر زندگی ما داده می‌شود. در واقع پس از انقلاب صنعتی و شروع عصر تولید انبوه و مصرف بی‌رویه منابع، روزبه‌روز بر آلودگی محیط‌زیست نیز افزوده شد و دمای کره زمین نیز در پی این فعالیت‌ها رو به افزایش نهاد و این پدیده به شکلی گسترده‌تر تحت عنوان تغییرات اقلیمی به یکی از بزرگ‌ترین تهدیدها علیه حیات انسان تبدیل شده است. توجه به پدیده تغییرات اقلیمی چند دهه‌‌‌ است که یکی از کانون‌های توجه سیاستگذاران اقتصادی شده، به‌طوری که با پیمان‌هایی نظیر کیوتو و پاریس، جامعه بین‌المللی تلاش کرده است در مسیر کنترل این بحران گام‌‌‌های موثرتری بردارد.

با این حال رقابت‌‌‌های اقتصادی بین‌المللی از جمله رقابت چین و آمریکا بر اجرایی شدن چنین توافق‌هایی سایه انداخته است. بی‌‌توجهی جدی چین به کنترل آلودگی و همچنین خروج آمریکا از توافق پاریس برای آینده کره‌زمین و تغییرات اقلیمی اخبار ناامیدکننده‌ای محسوب می‌شوند که ناشی از غلبه نگاه سنتی علم اقتصاد بر سیاستگذاری اقتصادی است. اما در طرف مقابل و البته امیدوارکننده آن می‌توان به ظهور اقتصادچرخه‌ای و مباحث پیرامون آن به عنوان راه‌حل موثر برای کنترل بحران تغییرات اقلیمی اشاره کرد. اقتصاد چرخه‌‌‌ای برخلاف اقتصاد سنتی نگاهی پایدار به منابع طبیعی دارد، به‌طوری که پس از استفاده از منابع طبیعی در فرآیند تولید و مصرف آن، به‌جای اینکه محصول مصرف‌شده به‌صورت ضایعات و زباله به طبیعت داده شود، دوباره به فرآیند تولید بازمی‌گردد.

به عبارت دیگر صنایع بازیافت سیستم خطی اقتصاد را قطع و آن را به چرخه مداوم تبدیل می‌کنند، به‌طوری که همواره بتوان با بازیافت ضایعات و استفاده مجدد از آن در چرخه فعالیت‌های اقتصادی علاوه بر حفظ کارآیی اقتصادی، به هدف پایداری منابع طبیعی و محیط‌زیست نیز دست یافت. این موضوع، هم در خصوص منابع طبیعی و هم در خصوص منابع انرژی صادق است. تاکید اقتصاد چرخه‌‌‌ای بر استفاده از انرژی‌های تجدید‌پذیر است تا بتوان در فرآیند مصرف انرژی نیز اصل چرخه‌ای بودن آن را حفظ کرد.

به نظر می‌رسد تغییر پارادایم در فرآیند تولید از فرآیند خطی آلوده‌کننده طبیعت به فرآیند چرخه‌‌‌ای دوستدار طبیعت می‌تواند رویکردی راهگشا برای مبارزه با پدیده‌هایی همچون تغییرات اقلیمی و گرم‌تر شدن کره زمین باشد. در مقاله‌ای که اینجانب با همکاری دکتر خوچیانی در مجله معتبر اقتصاد دانش در انتشارات اسپرینگر منتشر کرده‌ایم، نشان داده‌ایم که اقتصاد چرخه‌‌‌ای به بهبود خوشبختی مردم نیز کمک می‌کند. این بهبود از سه طریق صورت می‌گیرد. اول اینکه اقتصاد چرخه‌ای موجب تقویت انسجام اجتماعی و در نهایت رضایت خاطر مردم می‌شود.

به عبارت دیگر اقتصاد چرخه‌‌‌ای همکاری را ترویج می‌کند که می‌‌‌تواند به افزایش ارتباطات اجتماعی بین مردم منجر شود که این موضوع می‌‌‌تواند از طریق افزایش احساس تعلق مردم به جامعه خود و مشارکت در بهبود آن، شادی و خوشبختی مردم را افزایش دهد. دوم اینکه اقتصاد چرخه‌‌‌ای از طریق کنترل آلودگی و بهبود کیفیت محیط‌زیست، کیفیت زندگی بالاتری برای شهروندان به ارمغان می‌‌‌آورد و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان می‌‌‌تواند به ارتقای سطح شادی و خوشبختی جامعه نیز کمک کند. در واقع اقتصاد چرخه‌‌‌ای می‌تواند با کاهش استفاده از محیط‌زیست به عنوان محل دفع زباله و با به حداقل رساندن استفاده از مواد جدید در فعالیت‌‌‌های اقتصادی فرآیند تولید پاک‌‌‌تری ایجاد کند.

علاوه بر این، تحقیقات روان‌شناختی نشان داده‌‌‌اند که وقتی افراد درگیر رفتارهای مسوولانه محیطی (مانند بازیافت، استفاده از وسایل حمل‌‌‌ونقل عمومی و داوطلبانه) می‌‌‌شوند، بهزیستی روانی آنها بهبود می‌‌‌یابد؛ زیرا افراد احساس سلامتی و انرژی بیشتری می‌کنند. سومین نکته در خصوص اثرات اقتصاد چرخه‌‌‌ای بر خوشبختی مردم، این است که اقتصاد چرخه‌‌‌ای پتانسیل افزایش شادی را از طریق بهبود کارآیی اقتصادی دارد. به عبارت دیگر با ارتقای بهره‌‌‌وری منابع، یک اقتصاد دایره‌‌‌ای می‌‌‌تواند به صرفه‌‌‌جویی در هزینه برای افراد منجر شود که سبب امنیت مالی بیشتر و کیفیت زندگی بالاتر می‌شود.

1701445922167 copy

همچنین اقتصاد چرخه‌‌‌ای می‌‌‌تواند  فرصت‌‌‌های شغلی مناسبی در صنعت بازیافت و انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر ایجاد کند که این موضوع نیز از طریق بهبود شرایط اقتصادی می‌‌‌تواند به افزایش خوشبختی و نشاط مردم منجر شود. در مقاله مذکور با استفاده از خوشه‌بندی یادگیری ماشین برای کشورهای اروپایی نشان داده‌ایم که کشورهایی که بالاترین شاخص‌های اقتصاد چرخه‌ای را دارند، در خوشه‌ای قرار دارند که بالاترین شاخص خوشبختی (رضایت از زندگی) را نیز دارا هستند. همچنین در بخش مدل‌های اقتصادسنجی نیز با مدل‌های مختلفی استحکام رابطه مثبت بین شاخص‌های اقتصاد چرخه‌ای با شادی را نشان داده‌ایم. به‌صورت خلاصه از جمع‌بندی نتایج تجربی این مقاله می‌‌‌توانیم بیان کنیم که پیامدهایی مانند تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین ناشی از فعالیت‌‌‌های سنتی اقتصادی است که به‌‌‌ویژه پس از انقلاب صنعتی توسط همه کشورها با شدت زیاد دنبال شده است. این پیامدهای ناگوار تهدیدی جدی برای کل بشریت است. برای رفع این مشکلات، تغییر پارادایم در سیاست اقتصادی ضروری است.

یکی از این تغییرات، جایگزینی اصول اقتصاد سنتی با اصول اقتصاد دایره‌‌‌ای است. تغییر مهم دیگر اولویت دادن شادی کشورها بر سیاست‌‌‌های رشد سریع اقتصادی است. هدف این مطالعه نشان دادن این نکته است که این دو هدف همسو هستند و می‌توانند به خوشبختی بیشتر مردم در سراسر جهان کمک کنند، در حالی که به مسائلی مانند تغییرات آب‌وهوا و گرم شدن کره زمین نیز پرداخته می‌شود. بنابراین، معتقدیم که دو تغییر پارادایم –اولویت دادن شادی مردم به حداکثر کردن رشد اقتصادی و گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد دایره‌‌‌ای- می‌‌‌تواند دنیای بهتری ایجاد کند و بسیاری از پیامدهای منفی مرتبط با اقتصاد سنتی را کاهش دهد. بنابراین، یافته‌‌‌های ما پیامدهای سیاستی قابل‌توجهی دارد. اولا، ترویج شیوه‌‌‌های اقتصاد چرخه‌‌‌ای می‌‌‌تواند با مدیریت پایدار منابع، ترویج بازیافت و کاهش ضایعات، شادی اجتماعی را افزایش دهد.

این امر اهمیت در نظر گرفتن کیفیت زندگی شهروندان را در کنار شاخص‌های سنتی اقتصادی نشان می‌دهد. ثانیا، سیاستگذاران باید اجرای طرح‌های اقتصاد چرخه‌‌‌ای را به عنوان بخشی از توسعه پایدار در اولویت قرار دهند. پذیرش اصول اقتصاد چرخه‌‌‌ای به پایداری محیطی و مسائل اجتماعی از جمله رفاه ذهنی و شادی می‌پردازد. این با اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد، به‌ویژه هدف 12 در مصرف و تولید مسوولانه همسو است. در نهایت، همبستگی مثبت بین شاخص‌‌‌های شادی و اقتصاد دایره‌‌‌ای، نیاز به کمپین‌‌‌های آگاهی عمومی و آموزش را برجسته می‌کند. دولت‌ها باید در طرح‌هایی سرمایه‌گذاری کنند که شهروندان را در مورد شیوه‌‌‌های پایدار آموزش دهد و احساس مسوولیت و مشارکت فعال در تلاش‌های اقتصاد چرخه‌‌‌ای را تقویت کند. چنین آموزشی می‌تواند به تغییر فرهنگی به سمت پایداری منجر شود و ارتباط بین شادی فردی و رفتارهای آگاهانه محیطی را تقویت کند.

پیام مهم اولویت دادن سیاستگذاران به خوشبختی مردم به‌جای تکیه بر سیاست‌های دیگر، پیامدهای مهمی برای کشورهایی که چنین رویکردی را دنبال کنند خواهد داشت. اگر برای یک لحظه تصور کنیم که چنین رویایی تحقق یافته و سیاستگذاران خوشبختی مردمان خود را به‌عنوان هدف اصلی سیاستی خود تعیین کرده‌‌‌اند، می‌‌‌توانیم پیش‌بینی کنیم که چه اتفاقات مبارک و مثبتی برای جامعه رقم خواهد خورد. در چنین فضایی طبیعتا سیاست‌های تنش‌‌‌زا جای خود را به سیاست‌های صلح‌جویانه خواهند داد و همه در بالاترین سطح رضایت خواهند بود. در چنین فضایی مردم به دنبال حداکثر‌سازی خوشبختی خود از کمک به همسایه فقیر خود دریغ نخواهند کرد؛ چرا که خوشبختی خود را تابعی از خوشبختی همسایگان و اطرافیان خود نیز خواهند دید و رفته‌رفته جرم و جنایت ناشی از فقر جای خود را به شور و نشاط حاصل از اشتغال‌‌‌های کارآفرینانه و تقویت اقتصادهای محلی و بومی پایدار خواهد داد. همچنین سیاستمداران به‌جای مشغول شدن به کنترل بحران‌های داخل و خارج، به دنبال راه‌های توسعه و آبادانی بیشتر و صدور شادی و مهربانی و البته کالاهای حاصل از اقتصاد چرخه‌‌‌ای به سایر کشورها خواهند بود و مالیات حاصل از آن را نیز به تولید کالاهای عمومی مولد شادی اختصاص خواهند داد.

 

منابع:

Nademi, Y., Khochiani, R. The Pursuit of Happiness in a Circular Economy. J Knowl Econ (2024). https://doi.org/10.1007/s13132-024-01739-w.

Download Link: https://link.springer.com/article/10.1007/s13132-024-01739-w

Full text: https://rdcu.be/dzOz7