بعد از انتشار مصاحبه، نمایندگانی از سازمان تبلیغات اسلامی، هلال احمر، وزارت ارشاد، حوزه علمیه و خیران زیادی با ایسنا و خبرنگار مربوطه تماس گرفتند و خواستار دریافت اطلاعاتی از این کارتن‌خواب مانند محل دقیقش، شماره تماسش، تصویرش و ... شدند.

حتی خیرانی نیز بدون داشتن نام و نشان با آوردن غذا و پتو به محل اعلام‌شده (میدان رسالت) مراجعه کردند و پرسان‌پرسان با دادن نشانی به سایر کارتن‌خواب‌ها، پیگیر وضعیت سوژه مورد نظر شدند؛ به‌طوریکه کارتن‌خواب‌های دیگر به دلیل ثابت‌نبودن محل خوابشان از وجود چنین فردی در میان خود اظهار بی‌اطلاعی کرده و گفتند که همه ما بدبخت و محتاج نان شب هستیم، چرا تنها باید به یک نفر کمک شود؟

یکی از کارتن‌خواب‌ها که دچار عفونت شدید پاست و سرپناهی جز میدان رسالت ندارد، می‌گوید: «هپاتیت C دارم و به خاطر عفونت پا، داروی سفکسیم می‌خورم که هر ورق آن ۱۰ هزار تومان و بسیار گران است. به سختی دارو تهیه می‌کنم و وضعیتم روز به رو بدتر می‌شود. توقعی جز دارو ندارم. چرا کسی به من کمک نمی‌کند؟»

از آنجا که مصاحبه‌شونده، تلفن همراه و شماره‌ای نداشت و در تمام دوره‌های انجام مصاحبه ابتدایی، در ساعات نامشخصی از نیمه‌شب یا صبح زود، زیر پل رسالت و در میان نایلون و کارتن مستقر بود، در نتیجه این احتمال وجود داشت که شب‌ها نیز همچنان زیر همین پل و لابه‌لای شاخ و برگ‌ها مخفی و در حال استراحت باشد اما پیگیری‌های مرتب و دقیق شبانه‌روزی ما تا یک هفته به سرانجام نرسید و در نهایت از طریق توزیع شماره تماس میان کارتن‌خواب‌های دیگر و صحبت با آنها موفق به دیدار مجدد و پیدا کردن این کارتن خواب با تحصیلات حوزوی شدیم.

او که میان کارتن‌خواب‌های دیگر به «سیروس» شهرت دارد، در گفت‌وگویی دوباره با ما اعلام کرد: «دو روز بعد از انتشار مصاحبه، ساعت ۴ نیمه شب توسط نیروهای گشت شهرداری به مرکز خدمات اجتماعی منتقل شدم و کاغذ و برگه‌هایی به من دادند که مطالعه کنم. در آنجا تمام گفت‌وگو را خواندم و تازه متوجه شدم که چرا رفت و آمد مردم و حتی افرادی که قصد کمک داشتند در زیر پل زیاد شده. به همین دلیل کمتر زیر پل آمدم تا از دسترسی دور باشم.»

وی گفت: «در این مرکز شغلی در یکی از گرمخانه‌های تهران (میدان فتح) پیشنهاد دادند تا با حقوق مشخص کارم را شروع کنم اما کار در این‌گونه مراکز با روحیاتم سازگار نیست. به همین دلیل تقاضای هر گونه کمک و حمایت را رد کردم و از محل خارج شدم.»

این کارتن‌خواب از دادن توضیحات دیگر خودداری و اعلام کرد که «در صورت نیازمند بودن به هر گونه کمک، تماس خواهم گرفت».

با این حساب، طی چند مرحله دیگر به صورت سرزده به سراغ این فرد رفتیم و او را در حالی که لابه‌لای نایلون و پتو مچاله شده بود، ملاقات و تلاش کردیم تا هر چه سریع‌تر شرایط دیدارش با یکی از خیران را فراهم کنیم اما تا لحظه انتشار این گزارش، پاسخ روشنی نداده و گفته است که در زمان مناسب تماس خواهد گرفت!

پیگیری‌های صورت‌گرفته از مرکز خدمات اجتماعی شهرداری تهران نیز نشان داده است که این سازمان بعد از  پیداکردن سیروس و انجام بررسی‌های بعدی، از طریق مددکاران، شغل و منبع درآمدی پیشنهاد داده است که این کارتن‌خواب مایل به پذیرش آن نبوده است.

به گفته تعدادی از کارتن‌خواب‌های دیگر، سیروس بسیار گوشه‌گیر است و از تمام افراد دیگری که شرایط مشابه دارند و در خیابان می‌خوابند، فراری بوده و با آنها هم‌کلام هم نمی‌شود.

در واقع ظاهرا شرایط روحی و روانی این کارتن‌خواب چندان مساعد نبوده و مشخص نیست که چرا برخلاف اظهاراتش در گفت‌وگوی اول، حاضر به پذیرش کمک نیست و در عین حال نمی‌توان از روی ترحم یا اجبار اقدام به کمک کرد.

ایسنا با قدردانی از همه نهادها و افرادی که در تماس با خبرگزاری جهت کمک به این فرد اعلام آمادگی کردند، تایید می‌کند که فرد مذکور احتمالا به دلیل شرایط خاص روحی، هر گونه کمک مادی یا شغلی را رد کرده و حاضر به دریافت آن نبوده است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.