آینده‌داران در تجارت

در این راستا شناسایی کسب‌وکارهایی که می‌تواند آینده تجارت کشور را تضمین کند، یکی از مهم‌ترین مواردی است که باید به آن توجه شود. محمدرضا ایزدیان، مدیر کل دفتر برنامه‌ریزی تجاری سازمان توسعه تجارت در گزارشی ضمن اشاره به این موضوع، ویژگی‌های بخش‌های خوش آتیه در تجارت را در ۵ معیار برشمرده است. نخست آنکه نرخ رشد تجارت خارجی آن از نرخ رشد تجارت سایر کالاها در جهان بالاتر باشد؛ دوم آنکه در بازارهای داخلی قابل شناسایی باشد؛‌ سوم آنکه تداوم و به بلوغ رسیدنش نیازمند یارانه‌های دولتی مداوم نباشد؛ چهارم آنکه سهم دانش و سهم نوآوری در آن بالا باشد و پنجم آنکه اشتغال جوانان تحصیلکرده و زنان در آن بالا باشد. همچنین در این گزارش به برخی از عوامل موثر در توسعه صادرات غیرنفتی نیز اشاره شده است. برخی از این عوامل می‌توانند در توسعه تجارت، نقش بازدارنده ایفا کنند که به‌عنوان فراروندها یاد می‌شود. گفته می‌شود برای مواجه شدن با این فراروندها نیاز به برنامه‌ریزی در سطح کلان تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری احساس می‌شود.

 در بخش دیگر این گزارش، به نقش «گسترش شبکه‌های اجتماعی»، «تحول دیجیتال» و «تجارت فراگیر» نیز در توسعه صادرات کشور اشاره شده که مجموع این عوامل در کنار شناسایی بخش‌های خوش آتیه می‌تواند موجب شود تا مسیری درست را بپیماییم.

فراروندها در تجارت

براساس این گزارش، یکی از موضوعات مهم در جهت توسعه صادرات و تجارت خارجی بحث جدیدی به نام «فراروندها (Mega-Trends)» در تجارت خارجی جهان است. از طریق رصد فراروندها می‌توان به روندهای پیشران و عمده‌ای دست یافت که براساس آن بسیاری دیگر از روندها قابل‌تجزیه و تحلیل می‌شود. یکی از فراروندهای مهم که برخی کشورها درحال استفاده از آن هستند، ظهور نیروهای ضدجهانی شدن است که می‌تواند بر تجارت خارجی کشورها و رفاه مردم در بلندمدت اثرگذار باشد.

همچنین روندهای درحال ظهور حمایت‌گرایی تجارت خارجی نیز به‌عنوان یکی دیگر از فراروندها مطرح می‌شود که آثار آن را در برخی کشورها مشاهده می‌کنیم. برای مثال برخی کشورها تعرفه‌های خود را بالا می‌برند و برخی دیگر از اقدامات ضددامپینگ و ضدقیمت‌شکنی استفاده می‌کنند. کشورهای درحال توسعه که هوشمندانه و با رویکردی فعال و آینده‌نگر پیامدهای ابر روندها و ابرچالش‌های جهانی را دنبال می‌کنند، از واماندگی خود در آینده در مواجهه با روندهای مزبور پیشگیری می‌کنند.

 در شماری از فراروندها، تاثیر فناوری‌های نوظهور، چالش‌های فناورانه و تاثیر شگرف آنها بر صادرات کشورها، نیازمند توجه ویژه در سطوح سیاست‌گذاری در سطح ملی و بخشی و همین‌طور بنگاه‌ها است. بحث‌های پایداری زیست محیطی، تغییرات اقلیمی و پیامدهای آنها در سیاست‌گذاری توسعه تجارت خارجی که فراتر از مباحث مزیت‌های نسبی و ارزش افزوده خالص صادرات است، باید مورد توجه کشورها قرار گیرد. در ایران نیز این فراروندها به‌دلیل اثرات بلندمدتی که دارند باید در حوزه صادرات غیرنفتی مورد پایش قرار گیرند. کارشناسان آینده‌پژوهی می‌توانند در این زمینه کار کنند.

گسترش شبکه‌های اجتماعی

موضوع مهم دیگر که به‌نظر می‌رسد بتواند نقش موثری در توسعه صادرات غیرنفتی ایفا کند، بحث «گسترش شبکه‌های اجتماعی و فناوری ارتباطی و تاثیر شگرف آن بر صادراتSME‌ها (بنگاه‌های کوچک و متوسط)» است. از آنجا که شبکه‌های اجتماعی اثرگذاری بالایی در برخی حوزه‌ها دارند، باید بررسی شود که در تجارت خارجی و به‌ویژه صادرات غیرنفتی چه اثری می‌تواند داشته باشد و در کدام بخش‌ها می‌تواند صادرات کشور را توسعه دهد و در چه بخش‌هایی می‌تواند به ضرر صادرات و تولید داخلی کشور عمل کند.   برای مثال، یک برند خارجی از طریق شبکه‌های اجتماعی به سرعت جای خود را پیدا می‌کند و از این طریق می‌تواند به تولیدات داخلی کشور لطمه وارد کند، اما مساله مهم این است که چگونه از این ابزار به‌منظور توسعه تولید و اشتغال و کارآفرینی به‌خصوص کارآفرینی زنان و جوانان، در داخل کشورها استفاده شود.

تحول دیجیتال

موضوع دیگر درخصوص توسعه صادراتSME‌ها، بحث تحول دیجیتال (Digital Transformation) است. تحول دیجیتال به مجموعه تحولات عمیق و تغییرات سازمان‌ها و کسب‌وکارها در حوزه فعالیت‌ها، فرآیندها و مدل‌های کسب‌وکار گفته می‌شود که به آنها اجازه می‌دهد تا بتوانند از فرصت‌های ناشی از توسعه و ترویج فناوری و تغییرات حاصل شده ناشی از آن، استفاده کنند و در راستای استراتژی‌ها و اولویت‌های خود بهره بگیرند.

تجارت فراگیر

موضوع دیگر بحثی به نام «تجارت فراگیر (Inclusive Trade)» است که مدت یک دهه است شروع شده و در جهان مورد توجه قرار گرفته و در برخی کشورها برای آن مدلسازی شده است. این بحث عمدتا به تدابیری برای افزایش نقش بخش‌هایی از اجتماع می‌پردازد که به هر دلیلی در بحث‌های تجارت خیلی فعال نبودند. از جمله زنان، جوانان، کارآفرینان و شرکت‌های نوپا و استارت‌آپ‌ها که عموما نقشی در صادرات ندارند. یکی از راهکارها در این زمینه، طراحی و اجرای استراتژی‌های کسب‌وکار و تجارت اجتماعی (Social Business) است. برای مثال می‌توانیم چندکارکردی کردن کشاورزی را نام ببریم. در این روش، علاوه بر انجام فعالیت‌های متعارف، مثل تولید، فروش و صادرات محصول، ایجاد گردشگری و توریسم از طریق راه‌اندازی استارت‌آپ‌ها در بخش‌هایی که قابلیت دارند، توسط جوانان و زنان نیز می‌تواند در ترویج گردشگری داخلی و جذب گردشگر خارجی موثر واقع شود. در واقع هدف در اینجا متنوع‌کردن کسب‌وکار کشاورزی و دخالت دادن زنان و جوانان تحصیلکرده در این کسب‌وکارها است. به گفته متخصصان در این حوزه، اگر فقط نیروی کار زنان در حوزه تجارت به فعالیت مشغول باشند به اندازه دو غول اقتصاد جهان که هند و چین هستند بهGDP جهان افزوده می‌شود. همچنین کاربرد گسترده‌تر مفهوم تجارت فراگیر در حوزه تجارت، علاوه بر اشتغال زنان و جوانان تحصیلکرده، فرصت‌های صادراتی گسترده‌ای است که از این طریق می‌تواند برای کشورها ایجاد کند.

شناسایی خوش‌آتیه‌های بازار

موضوع بسیار مهم دیگر، توجه به «بخش‌های خوش آتیه(Prospectous Sectors)» در بازارهای داخلی و صادرات است. بخش‌های خوش‌آتیه بخش‌هایی هستند که آینده مناسبی دارند و شناسایی آنها نیازمند به‌کارگیری روش‌های آینده‌نگر و شناسایی فرصت‌های تجاری است. برای پاسخ به این سوال که بخش‌های خوش‌آتیه چه ویژگی‌هایی دارند، باید ۵معیار را برای آنها برشمرد. اولین معیار این است که نرخ رشد تجارت خارجی آن از میانگین نرخ رشد تجارت سایر کالاها در جهان بالاتر باشد. در این راستا براساس تعریف آنکتاد، بخش‌هایی که دارای بازارهای راکدی هستند، نمی‌توانند خوش‌آتیه باشند.

به‌عنوان مثال بازار مسکن به‌دلیل رکودی که بر آن حاکم است، به‌رغم مهم بودن و داشتن سهم بالا در دو دهه گذشته، خوش‌آتیه محسوب نمی‌شود. بخش‌خوش‌آتیه بخشی است که بتوان از آن درآمد پایدار به‌دست آورد، به این منظور باید نرخ رشد بازار و تجارتش در حدی باشد که بتواند افراد را به‌عنوان یک بخش‌خصوصی، یک شرکت نوپا و یا یک سرمایه‌گذار به خود جذب کند. دومین معیار برای بخش‌های خوش‌آتیه،‌ بخش‌هایی است که در بازارهای داخلی قابل شناسایی است. البته بخش‌هایی از اقتصاد که سهم بالایی در GDP دارند، اما در افق چشم‌انداز رشد بالایی برای آنها پیش‌بینی نمی‌شود، خوش‌آتیه محسوب نمی‌شوند. سوم آنکه تداوم و به بلوغ رسیدن آن بخش نیازمند یارانه‌های دولتی مداوم نباشد زیرا اگر تنها به امید یارانه‌ها باشد، پایداری نخواهد داشت. البته برای راه‌اندازی و غلبه بر شکست‌های بازار و عدم تقارن اطلاعاتی به حمایت‌های دولتی نیازمند است. چهارمین معیار این است که سهم دانش و سهم نوآوری(Innovation) در آن بالا باشد. در بحث نوآوری نیز نه لزوما در سطح جهانی بلکه نوآوری در سطح ملی و بنگاه مدنظر است. برای مثال اگر در کنار ایجاد یک شرکت، استارت‌آپی نیز به‌منظور ترویج برند شرکت ایجاد شود، سهم عمده محصول یا خدمتی که تولید می‌شود، دانش است و لزوما فقط کاربرد فناوری‌ در سطح بالا نیست؛ بلکه بهره‌گیری از خلاقیت است. البته در اینجا باید به این نکته اشاره شود که نوآوری با خلاقیت دو مبحث جداگانه هستند. خلاقیت در سطح فردی است و خیلی از افراد این خلاقیت‌ها را دارا هستند اما وقتی در سطح سازمانی و بنگاهی کاربرد پیدا کند از آن به‌عنوان نوآوری نام می‌برند. پنجمین معیار برای خوش‌آتیه بودن یک بخش نیز این است که سهم اشتغال جوانان تحصیلکرده و زنان در آن بالا باشد که از این طریق تجارت فراگیر را نیز محقق کند.

حال باید دید که آیا در ایران اقداماتی در زمینه شناسایی بخش‌های خوش‌آتیه صورت گرفته است یا خیر. یکسری بخش‌های خوش‌آتیه مهم وجود دارند که اخیرا در برخی برنامه‌ها به آنها اشاره می‌شود و می‌توان روی آنها کار کرد. همچنین در حوزه فناوری‌های مختلف و بخش‌های دانش‌بنیان نیز از سوی نهادهای ذی‌ربط کارهای زیادی انجام شده است اما این موضوع نیازمند یک بررسی دقیق و برنامه جامع در سطح سیاست‌گذاری است. به‌عنوان مثال بخش‌های خوش‌آتیه‌ای نظیر چند کارکردی کردن کشاورزی، خدماتی هستند که درحال‌حاضر در ایران کم و بیش توسط عرضه‌کنندگان در بخش‌های سنتی ارائه می‌شوند؛ ولی بدون استثنا براساس تحول دیجیتال Digital Transformation قابلیت جایگزینی با عرضه‌کنندگان جدید و مدرن مبتنی بر فناوری اطلاعات را دارند.

کدام بخش‌ها خوش‌آتیه هستند؟

براساس این گزارش، گردشگری را می‌توان به‌عنوان یک بخش‌خوش‌آتیه در ایران موردتوجه قرار داد. کشور ما با داشتن ظرفیت‌های گردشگری فراوان، پتانسیل بالایی در این بخش دارد؛ اما متاسفانه طبق آمارهای جهانی، جریان‌های ورودی گردشگری ایران بسیار کم است. گردشگری فرهنگی، گردشگری میراث و گردشگری کشاورزی جزو بخش‌های خوش‌آتیه در ایران هستند. همچنین گردشگری سلامت و گردشگری پزشکی نیز به‌عنوان زیربخش‌های خوش‌آتیه قابل ذکرند.

ایران جاذبه‌های گردشگری بسیاری داردکه تبدیل به محصول گردشگری نشده‌اند. برای مثال یک ساختمان قدیمی، به‌عنوان یک جاذبه گردشگری محسوب می‌شود ولی اگر توسعه محصول (Market Development) روی آن صورت نگیرد حتی ایرانیان هم بدون توجه از کنار آن می‌گذرند، بنابراین برای اینکه به محصول تبدیل شود نیازمند فعالیت نیروهای جوان تحصیلکرده است. برای مثال با طراحی اپلیکیشن یا یک خدمات جانبی می‌توان آن را به یک محصول گردشگری تبدیل و در نتیجه اشتغال‌ ایجاد کرد. حوزه‌هایی چون فناوری نانو، فناوری‌ زیستی، فناوری‌های مبارزه با خشکسالی، فناوری‌های هوافضا، فناوری‌های IT (مثل اپلیکیشن‌ها) مباحثی هستند که بازارهای پیرامونی ما نیازمند آنها هستند و جزو بخش‌های خوش‌آتیه به‌شمار می‌روند.

تغییر در مفهوم حمایت از کارآفرینی

نکته دیگر، بحث تحول در مفهوم «حمایت از کارآفرینی» است. با تاکید بر کارآفرینی مجازی ما باید به سمت اکوسیستم‌های کارآفرینی با توجه به فضای مجازی(شبکه‌های اجتماعی) حرکت کنیم. اکوسیستم در واقع فضای زیست‌بوم کارآفرینی است که باید فراهم شود تا کارآفرینی شکل بگیرد. به‌نظر می‌رسد در این‌باره نیاز است که بسته‌های حمایتی کارآفرینی، دانشگاه‌ها و... فعال شوند تا کارآفرینی شکل بگیرد. از سویی برای اینکه بحث‌های خلاقیت و نوآوری در کشور تسریع بشود و سرعت بگیرد، به یکسری نهادهای واقعی و مجازی برای حمایت از آنها نیاز داریم. حمایت از این بخش نیازمند «شتاب‌دهنده‌های کسب‌وکار (Business Accelerators)»است که باید به‌صورت سیستماتیک راه‌اندازی شوند.

 در حوزه گردشگری تعدادی استارت‌آپ راه‌اندازی شده است. همه ما می‌دانیم که بیشتر آنها جوانانی هستند که تجربه کافی ندارند و با چالش‌های جدی فضای کسب‌وکار مواجه هستند. نامساعد بودن فضای کسب‌وکار به همه عاملان اقتصادی صدمه می‌زند؛ اما میزان این صدمه به تازه‌واردها و استارت‌آپ‌ها بسیار زیاد است، به همین دلیل برای اینکه استارت‌آپ‌ها رشد کنند به یکسری حامی نیاز دارند که به آنها شتاب‌دهنده می‌گوییم. بعد از آن، رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی نقش بسیار مهمی در فرهنگ‌سازی دارند. به‌نظر می‌رسد که باید استارت‌آپ‌هایی درست شوند که از همان ابتدا با هدف صادرات و تمرکز بر بازار جهانی ایجاد شوند و نیاز به طی کردن همه گام‌های بین‌المللی‌شدن بنگاه‌ها در مدل‌های متعارف را نداشته باشند و به آنها امکان جهش و پریدن از روی این پله‌ها را بدهد. در غیر‌این‌صورت سیاست‌گذاری صادرات، توسعه بنگاه‌ها و بین‌المللی شدن آنها زمانبر خواهد بود و در بر همان پاشنه خواهد چرخید.