گزینه های اندک بایدن-3

چرا نتانیاهو گروگان سیاست های آمریکا است؟

کدخبر: ۶۲۹۸۳۸
اقتصادنیوز: وابستگی شدید تاکتیکی و استراتژیک ساختار نظامی اسرائیل به آمریکا پدیده جدیدی است. واشنگتن برای مدت طولانی به عنوان دومین خط دفاعی اسرائیل خدمت کرده است. اما استقرار گروه های جنگی ناوهای آمریکایی نشان داد که از برخی جهات، ایالات متحده به اولین خط دفاعی اسرائیل تبدیل شده است. اسرائیل دیگر قادر به "دفاع از خود" نیست، همانطور که نتانیاهو علاقه مند به لاف زدن قبل از 7 اکتبر بود. او ممکن است تمام تلاش خود را برای نادیده گرفتن این واقعیت جدید انجام دهد، اما ارتش اسرائیل نمی تواند چنین واقعیتی را نادیده بگیرد.
چرا نتانیاهو گروگان سیاست های آمریکا است؟

به گزارش اقتصادنیوز، به ادعای ناظران برای سال‌ها، چشم‌انداز تعریف دو کشور اسرائیل و فلسطین به شکل ناامیدکننده‌ای ساده‌لوحانه یا بدتر از آن، به‌عنوان یک توهم خطرناک مورد تمسخر قرار گرفته است. پس از چندین دهه شکست دیپلماسی تحت رهبری ایالات متحده در رسیدن به چنین نتیجه ای، به نظر بسیاری از ناظران این رویا از بین رفته است. تنها کاری که باقی مانده بود دفن آن بود. اما آنگونه که مارتین ایندیک، سفیر پیشین آمریکا در اسرائیل و استاد دانشگاه در فارن افرز نوشته، به نظر می رسد که گزارش های مرگ راه حل دو کشوری بسیار اغراق آمیز بوده است. اقتصادنیوز این گزارش را در سه بخش ترجمه کرده که بخش نخست آن تحت عنوان«نسخه سفیر پیشین آمریکا در اسرائیل برای خروج از بحران خاورمیانه»  و بخش دوم با عنوان«چگونه ارتش اسرائیل برای بایدن فرصت ساز می شود؟» منتشر شد و در ادامه بخش سوم و نهایی آمده است.

چرایی آسیب پذیری اسرائیل در برابر آمریکا

چنین پویایی در حال حاضر آغاز شده است. دولت بایدن با وجود اینکه تلاش بسیار کرده، موفق شده ارتش اسرائیل را متقاعد کند تا استراتژی و تاکتیک‌های خود را تغییر دهد - دامنه عملیات خود علیه حماس را محدود و این ساختار را از رویارویی(احتمالی) با حزب‌الله باز دارد - و آن را متقاعد کرده است. کمک های بشردوستانه به غزه، از جمله باز کردن بندر اسدود اسرائیل به روی تدارکات بخشی از تلاش های آمریکا است. گالانت حتی علنا حمایت خود از تشکیلات خودگردان را برای ایفای نقش در غزه اعلام کرده است؛ موضعی که در تضاد با خواست نخست وزیر هست.از برخی جهات، ایالات متحده به اولین خط دفاعی اسرائیل تبدیل شده است.در درازمدت، ارتش اسرائیل برای بازسازی قدرت بازدارندگی خود که در 7 اکتبر ضربه خورد، به شدت به حمایت نظامی ایالات متحده وابسته خواهد بود. قبل از 7 اکتبر، توانایی های نظامی اسرائیل به تنهایی به عنوان یک بازدارنده کافی عمل می کرد و ایالات متحده می توانست نیروهای اصلی خود را در جاهای دیگر مستقر کند. اما بر اساس گزارش کانال 12 اسرائیل، در ژانویه، زمانی که مقامات آمریکایی تصمیم گرفتند که زمان خروج یکی از گروه‌های جنگی ناو هواپیمابر فرا رسیده است، ارتش اسرائیل از آنها خواست که آن را در محل خود نگه دارند.

وابستگی شدید تاکتیکی و استراتژیک به آمریکا پدیده جدیدی است. واشنگتن برای مدت طولانی به عنوان دومین خط دفاعی اسرائیل خدمت کرده است. اما استقرار گروه های جنگی ناوهای آمریکایی نشان داد که از برخی جهات، ایالات متحده به اولین خط دفاعی اسرائیل تبدیل شده است. اسرائیل دیگر قادر به "دفاع از خود" نیست، همانطور که نتانیاهو علاقه مند به لاف زدن قبل از 7 اکتبر بود. او ممکن است تمام تلاش خود را برای نادیده گرفتن این واقعیت جدید انجام دهد، اما ارتش اسرائیل نمی تواند چنین واقعیتی را نادیده بگیرد.در همین حال، اسرائیل در حال تحمل سونامی انتقادات بین المللی است زیرا استفاده بی رویه از زور در مراحل اولیه جنگ، زمانی که از روی خشم و نه محاسبات واکنش نشان می داد، باعث تلفات گسترده غیرنظامیان شد. ایالات متحده به تنهایی در این این مسیر ایستاده و دائما از اسرائیل در برابر انتقادات بین المللی محافظت می کند و از حق این رژیم برای ادامه جنگ علیه حماس علیرغم درخواست های جهانی برای آتش بس دفاع می کند. این در خدمت منافع آمریکا نیز هست، زیرا کنار رفتن حماس پیش نیازی برای برقراری نظم خودساخته در غزه است. اما اسرائیل تنها یک ممتنع آمریکایی از قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل است که می‌تواند تحریم‌ها را اعمال کند. مانند وابستگی شدید نظامی به واشنگتن، این انزوای سیاسی اسرائیل را در برابر اهرم های آمریکا آسیب پذیر می کند.

thumbs_b_c_f3afc107df66208140d3239ba8a29274

چرا « بی بی» ناچار است عقب نشینی کند؟

تا به حال، به نظر می رسید نتانیاهو مصمم به مقاومت در برابر نفوذ تنها دوست واقعی خود در جامعه بین المللی است و از رد علنی آشکار راه حل دو دولت برای تقویت ائتلاف خود و کسب اعتبار در پایگاه خود برای ایستادگی در برابر ایالات متحده استفاده می کند. نتانیاهو برای تامین مالی بازسازی غزه به جامعه بین المللی وابسته است. اسراییل در موقعیتی نیست که 50 میلیارد دلار یا بیشتر از آن را برای ترمیم خساراتی که کمپین نظامی اش به بار آورده بپردازد. با این حال، اگر نتانیاهو با بایدن در مسیری معتبر برای راه حل دو کشوری به تفاهم نرسد، اسرائیل در دستان واشنگتن به سان موم باقی خواهد ماند. کشورهای عربی غنی از نفت و گاز بارها به صراحت اعلام کرده اند که بدون تعهد قاطع به تشکیل کشور فلسطین، هزینه بازسازی غزه را پرداخت نخواهند کرد. پس نتانیاهو چاره ای جز یافتن راهی برای پاسخگویی به این خواسته ندارد. بالاخص به واسطه آن که جایگاه نتانیاهو در میان مردم اسرائیل پیش از 7 اکتبر به دلیل تفرقه افکنی کارزار منفعت طلبانه ای که برای کاهش اختیارات قوه قضاییه به راه انداخته بود، در پایین ترین سطح تاریخی خود قرار دارد. اگر امروز انتخابات برگزار می شد، او را سرکوب می کردند. بر اساس نظرسنجی های اخیر، بیش از 70 درصد از اسرائیلی ها خواهان استعفای «بی بی» هستند. در همین حال، بیش از 80 درصد از اسرائیلی‌ها رهبری ایالات متحده را پس از جنگ تایید می‌کنند.

اگر بایدن خود را در رویارویی با نتانیاهو ببیند، سخنرانی در برابر مردم اسرائیل می تواند به رئیس جمهور آمریکا برتری دهد. نکته این نیست که راه حل دو کشوری را به اسرائیلی ها بفروشیم که هنوز آماده شنیدن آن صحبت نیستند. در عوض، ایده ارائه توضیحی غیرمستقیم از آنچه ایالات متحده در تلاش است انجام دهد تا اطمینان حاصل کند که یک روز بعد از آن در غزه ثبات حاکم است. درگیری گسترده تر بایدن با نتانیاهو آشکار می کند که رئیس جمهوری آمریکا نمی‌خواهد اسرائیل محبوبش را محکوم به جنگی بی‌پایان ببیند. او جایگزینی را ارائه خواهد داد که در عوض امید به صلح پایدار را حفظ می کند. بایدن  باید با ادعای نتانیاهو مبنی بر اینکه اسرائیل می بایست کنترل امنیتی کلی در کرانه باختری و غزه را حفظ کند، با تأکید بر ترتیبات امنیتی جایگزین تحت نظارت ایالات متحده، از جمله غیرنظامی کردن دولت فلسطین، که نیازهای امنیتی اسرائیل را با حاکمیت فلسطین آشتی می‌دهد، مقابله کند. تسلیم شدن در برابر بایدن بر خلاف غرایز سیاسی نتانیاهو است. تنها راهی که نتانیاهو می تواند با توسل بدان در قدرت بماند، حفظ ائتلاف خود با ناسیونالیست های افراطی است که به شدت با احیای تشکیلات خودگردان و راه حل دو کشور مخالف هستند. اگر تسلیم می شد، با خطر قابل توجهی از دست دادن قدرت مواجه می شد.

idf250123

نتانیاهو نمی تواند ادعا کند که از راه حل دو دولتی حمایت می کند. او پیشتر در سال 2009 این کار را انجام داد، اما از آن زمان آشکار شد که او دروغ می گفت، زیرا اکنون به خود می بالد که از ظهور یک کشور فلسطینی جلوگیری کرده است. اما حتی اگر نتانیاهو مخالفت خود را با این نتیجه ادامه دهد، همکاری با طرح ایالات متحده پس از جنگ برای غزه، او را متعهد به اقداماتی مانند اجازه دادن به تشکیلات خودگردان برای فعالیت در غزه و محدود کردن فعالیت شهرک‌سازی در کرانه باختری می‌کند، که مسیری معتبر برای رسیدن به غزه خواهد بود. یک راه حل دو کشور - و بنابراین ائتلاف شکننده او را نابود می کند و احتمالا به کار او پایان می دهد.

چرایی توسل بایدن به بن سلمان

بایدن ترجیح می دهد از رویارویی با نتانیاهو اجتناب کند، اما به نظر این مقوله اجتناب ناپذیر است. در حالی که رئیس جمهور به این فکر می کند که چگونه توجه نتانیاهو را به خود جلب کند، باید راهی برای تغییر محاسبات نتانیاهو بیابد - یا، اگر نتانیاهو همچنان مخالف است، کمک کند تا حمایت عمومی اسرائیل از رویکرد "روز بعد" ترجیحی بایدن را جلب کند.عربستان سعودی می تواند کمک قابل توجهی در این تلاش باشد. قبل از 7 اکتبر، بایدن فکر می کرد که در آستانه یک پیشرفت استراتژیک در مورد صلح اسرائیل و عربستان است. با وجود جنگ غزه، این فرصت هنوز وجود دارد. محمد بن سلمان قصد ندارد اجازه دهد برنامه بلندپروازانه تریلیون دلاری خود برای توسعه کشورش دفن شود. از آنجا که توافقش با بایدن در خدمت منافع حیاتی پادشاهی اوست، بن سلمان همچنان علاقه مند است که وقتی اوضاع آرام شود، پیش برود. اما فرایند عادی‌سازی روابط با اسرائیل اکنون در عربستان سعودی بسیار منفور است، جایی که افکار عمومی، مانند سایر نقاط جهان عرب، علیه اسرائیل طغیان کرده است. تنها راهی که ولیعهد با توسل بدان می تواند این دایره را مربع کند، اصرار بر همان چیزی است که قبل از 7 اکتبر نسبت به آن بی تفاوت بود: مسیری معتبر به سوی راه حل دو کشوری.

5

با این حال، راه دیگری برای نشان دادن تعهد آمریکا و بین المللی به راه حل دو کشوری وجود دارد. مبنای هر مذاکره بین اسرائیل، همسایگان عرب آن و فلسطینیان، قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل است که پس از جنگ شش روزه در سال 1967 توسط اسرائیل و کشورهای عربی تصویب و پذیرفته شد. قطعنامه جدیدی که قطعنامه 242 را به روز کرد، می تواند تعهد ایالات متحده و جامعه بین المللی را به راه حل دو دولتی در حقوق بین الملل تایید کند. این قطعنامه به قطعنامه 181 مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای ایجاد دو کشور برای دو ملت بر اساس به رسمیت شناختن متقابل دو کشور استناد می کند. همچنین می‌تواند از هر دو طرف بخواهد از اقدامات یکجانبه‌ای که مانع دستیابی به راه‌حل دو کشوری می‌شود، از جمله فعالیت‌های شهرک‌سازی، تحریک و تروریسم، اجتناب کنند. این قطعنامه می تواند خواستار مذاکره مستقیم بین طرف‌ها در «زمان مناسب» برای حل همه مسائل مربوط به وضعیت نهایی و پایان دادن به درگیری و همه ادعاهای ناشی از آن باشد. اگر چنین قطعنامه ای توسط ایالات متحده ارائه می شد و توسط عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی تایید گردد و به اتفاق آرا تصویب شود، اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین چاره ای جز پذیرش آن ندارند، همانطور که قطعنامه 242 را پذیرفتند.

 

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید