چرا پایداری برای کسب‌ و‌کار مهم است؟

پایداری کسب‌و‌کار چیست؟

پایداری کسب‌و‌کار به معنای شیوه فعالیت مسوولانه یک شرکت است؛ به این صورت که فعالیت‌‌‌های آن آسیبی به مردم یا سیاره نزند و همچنین به دلیل تمرکز بیش از حد بر سودآوری کوتاه‌‌‌مدت، پتانسیل فعالیت طولانی‌‌‌مدت آن را کاهش ندهد. کاهش گازهای گلخانه‌‌‌ای، حفاظت از طبیعت و همسویی با تمام ذی‌نفعان (از طریق حاکمیت شرکتی) همگی راهکارهایی برای پایداری کسب‌وکار هستند. این اهداف از طرق مختلفی می‌توانند محقق شوند. به عنوان مثال، می‌توان از میزان آلایندگی واحدهای تولیدی کاست، از فناوری‌‌‌های پاک‌‌‌تر استفاده کرد، به آثار فعالیت بر آب و خاک یا تنوع گیاهی و جانوری توجه داشت و نقش جامعه محلی و ذی‌نفعان را در برنامه‌‌‌های کسب و کار به رسمیت شناخت. برخی نیز داوطلبانه از مسوولیت‌‌‌های خود فراتر می‌‌‌روند و نقش زیست‌‌‌محیطی یا اجتماعی فراتر از دایره اثرگذاری فعالیت‌‌‌هایشان برعهده می‌‌‌گیرند.

با این حال، هنوز پایداری تبدیل به اصلی قطعی برای فعالیت همه کسب و کارها نشده است. برخی از آنها به دلایلی مانند تمرکز بر اهداف کوتاه‌‌‌مدت، متوجه مزیت‌‌‌های چنین رویکردی نیستند.  کسب و کارهای پایدار همگام با نیازهای آینده هستند. کسب‌و‌کارهایی که به سمت پایدارسازی فعالیت‌‌‌هایشان می‌‌‌روند، پیش از اجبارهای قانونی و اجرای مقرراتی مانند مالیات بر کربن (به ازای هر واحد تولیدی) نقش‌‌‌آفرینی و رهبری بازار را نشان می‌دهند. آنها همزمان برای تامین نیازهای مشتریان، بهره‌‌‌وری خود را نیز افزایش می‌دهند و شاید هزینه‌‌‌هایشان نیز کاهش یابد. در ادامه، چهار مزیت مدل‌‌‌های کسب و کار پایدار را برای خود شرکت‌ها و کسب و کارها بررسی می‌‌‌کنیم:

۱- پیشگام بودن در تغییرات

شرکت‌های باهوش متوجه فرصت‌‌‌های موجود برای پیشگامان بازار هستند. چنین فرصت‌‌‌هایی برای پیشگام‌‌‌های پایداری هم وجود دارد. طبق گزارش ۲۰۲۳ شرکت حسابرسی و مشاوره دلویت، ۸۴‌درصد مدیران کسب‌و‌کارها قبول دارند که ضمن تعهد به مسوولیت‌‌‌های زیست‌‌‌محیطی و اهداف اقلیمی می‌توان به رشد اقتصادی هم دست یافت. ۷۵‌درصد آنها اعلام کرده‌‌‌اند که طی سال گذشته، سرمایه‌گذاری خود را بر پایداری افزایش داده‌‌‌اند و به یک حرکت پرشتاب رسیده‌‌‌اند. شرکت‌هایی که به سوی یک مدل پایدار کسب‌وکار رفته‌‌‌اند، این شانس را دارند که به عنوان یکی از رهبران تغییرات شناخته شوند. به طور مشابه، از ریسک عقب ماندن از رقبا مصون می‌‌‌مانند.

۲- تامین تقاضای مشتریان

مشتریان امروز خواهان شفافیت، مسوولیت‌‌‌پذیری و عمل‌‌‌گرایی شرکت‌ها و برندهایی هستند که از آنها خرید می‌کنند. شرکت تحقیقات بازار کانتار (Kantar) در گزارش سال ۲۰۲۳ به بررسی این موضوع پرداخت که چه کسانی به عملکرد و فعالیت‌‌‌های شرکت‌ها اهمیت می‌دهند. آنها پی بردند که هم‌‌‌اینک نیز ۲۲‌درصد از خانوارها فعالانه محصولات پایدارتر را انتخاب می‌کنند. برآورد شده است که میزان مخارج این بخش از مشتریان ۴۵۶ میلیارد دلار در سال است و این رقم به سرعت افزایش می‌‌‌یابد. بنابراین به نظر می‌رسد که توجه به نیازها و خواسته‌‌‌های آنها از نظر اقتصادی هم اقدامی خردمندانه است.

۳- بهبود کارآیی عملیاتی

پایدارتر شدن اغلب نیازمند ایجاد تغییراتی چشمگیر در شیوه تولید و فعالیت اقتصادی است. در این میان، باید به زنجیره‌‌‌های تامین و جنبه‌‌‌های مختلف مدل کسب‌و‌کار نیز توجه کرد. اقداماتی که انجام می‌شود، مانند جایگزین کردن سوخت‌‌‌های فسیلی با انرژی‌‌‌های پاک‌‌‌تر و هوشمندتر، صرفه‌‌‌جویی در مصرف آب و کاهش سفرهای غیرضروری می‌تواند کارآیی و بهره‌‌‌وری کسب‌و‌کار را نیز افزایش دهد. پژوهشی که توسط شرکت مشاوره مدیریت مک‌‌‌کینزی انجام شده، حاکی از آن است که سیاست‌‌‌ها و اقدامات شرکت‌ها برای پایدارسازی فعالیت‌‌‌هایشان گاهی سودآوری آنها را تا ۶۰‌درصد افزایش می‌دهد. این کارآیی اغلب از طریق کاهش هزینه‌‌‌های سوخت، آب و ضایعات (و گاهی مواد اولیه ارزان‌‌‌تر) به دست می‌‌‌آید.

۴- دستیابی به رشد از طریق ماموریت سازمانی

شواهد فراوانی نشان می‌دهد که هدفمند بودن و داشتن یک ماموریت سازمانی به شرکت‌ها در دستیابی به رشد کمک می‌کند. در همین حال نیز، فعالیت‌‌‌های آنها پایدارتر است و تناسب بیشتری با اهداف بلندمدت خواهد داشت. پژوهشی از شرکت کانتار نشان داده است که شرکت‌های هدفمند طی سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۰، رشدی ۱۷۵ درصدی تجربه کرده‌‌‌اند. این رقم برای سایر شرکت‌ها و برندها فقط ۷۰‌درصد بوده است. زمانی که یک کسب‌و‌کار، تصمیم بر پایدارسازی فعالیت‌‌‌هایش می‌گیرد و به‌‌‌ویژه آن را در ماموریت سازمانی یا چشم‌‌‌انداز خود نیز تعریف می‌کند، مانند آن است که به قطب‌‌‌نمایی قوی مجهز شده باشد. کارکنان و مدیران چنین کسب‌و‌کاری، در تصمیم‌گیری‌‌‌های دشوار به خوبی می‌‌‌دانند که چه کاری باید بکنند. در نتیجه با سرعت بیشتری تصمیم‌گیری کرده و تصمیمات خود را اجرا می‌کنند. از طرف دیگر، بین نگرش همه افراد و البته بین تمام محصولات و فعالیت‌‌‌های کسب‌وکار نیز می‌تواند نوعی همسویی به دست آید که از اصطکاک و اتلاف انرژی می‌‌‌کاهد.

 

منبع: Unilever