خدایار+خاشع copy

البته در این پروژه به لطف مدیر آزادراه شمال همگی رسما دعوت شدند اما عموما در پایان مراسم اگر فرصت دیدار با مسوولان بلند‌مرتبه را پیدا کنند و خواستار رسیدگی به مشکلات خود شوند با وعده برگزاری دیداری نزدیک و شنیدن مشکلات آنها مواجه می‌‌‌شوند که به قول شاعر ‌هزار وعده خوبان یکی وفا نکند.

پیمانکاران راهسازی کشور با چالش‌‌‌های فراوانی روبه‌‌‌رو هستند که مهم‌ترین آن چالش بقاست. مطابق بررسی انجام شده از 17 پیمانکار شاغل در احداث اولین و مهم‌ترین آزادراه مشارکتی کشور یعنی آزادراه قزوین- زنجان- تبریز که در دهه‌‌‌های 70 و 80 احداث شد و شامل 14 پیمانکار از بخش خصوصی و سه پیمانکار از بخش دولتی بودند فقط یک پیمانکار بخش خصوصی اکنون فعال است و هر دهه تعدادی از بهترین پیمانکاران راهسازی کشور از سبد راهسازی کشور خارج شده‌‌‌اند. هم ا‌کنون از حدود 15850 کیلومتر آزادراه در برنامه وزارت راه و شهرسازی کمتر از 2800 کیلومتر به بهره‌‌‌برداری رسیده و کمتر از 1100 کیلومتر نیز در حال احداث است؛ یعنی در حدود 25درصد برنامه و توجه داشته باشیم این 2800 کیلومتر آزادراه در طول 60 سال احداث شده است و حجم بالایی از آزادراه‌‌‌های قدیمی ‌‌‌به بهسازی جدی نیاز دارد و هم اکنون نیز پیمانکاران راهساز برتر دهه 90 از جمله پیمانکارانی که در احداث مناطق 1 و 2 همین آزادراه شمال نقش داشتند در شرایط مناسبی نیستند و بعضی از کار کنار کشیده و مابقی هم شاید تا پایان این دهه از راهسازی منصرف شوند. از مهم‌ترین دلایل به وجود آمدن چنین شرایطی برای راهسازان کشور می‌توان ‌ از حمایت  نکردن دولت، عدم‌ارجاع کار کافی، طولانی شدن پروژه‌‌‌ها به علت کمبود منابع مالی، پرداخت صورت کارکردهای پیمانکاران با تاخیرهای طولانی، فرسوده بودن ماشین‌‌‌آلات و تجهیزات و پایین بودن قیمت اجرای کار  نام برد، هر چند پیمانکاران در شروع کار قیمت را خود پیشنهاد می‌دهند، ولی اعلام تعدیل جهت جبران افزایش قیمت‌‌‌ها یک‌طرفه و در انحصار دولت است که عموما قابلیت پوشش افزایش هزینه‌‌‌ها را ندارد و هم‌‌‌اکنون نیز اختلاف قیمت نسل قدیم قراردادهای راهسازی که قبل از سه ماه دوم سال گذشته منعقد شده به‌‌‌طور متوسط 30 تا 40‌درصد کمتر از قیمت نسل جدید قراردادهاست.

در چند روز گذشته نیز کلیه شرکت‌های سرمایه‌گذار در آزادراه‌‌‌ها طی نامه‌‌‌ای به ریاست سازمان برنامه و وزیر راه و شهرسازی خواستار اصلاح قیمت پیمانکاران راهسازی خود شدند و اعلام کردند که اگر مشکل آنها حل نشود با توجه به عدم‌پوشش هزینه‌‌‌های پیمانکاران عملا پروژه احداث آزادراه راکد و تعطیل شده و با توجه به تورم بسیار زیاد سالانه هزینه اجرای طرح افزایش قابل‌توجهی داشته و عملا سرمایه‌گذاری در احداث آزادراه مربوطه دیگر توجیه خود را از دست می‌دهد و پیشنهاد کرده‌اند که سریعا چاره‌‌‌ای برای حل آن اندیشیده شود.

چالش جدی دوم فراروی پیمانکاران راهسازی کشور فرسوده بودن ناوگان ماشین‌‌‌آلات و تجهیزات آنهاست که از معضل‌‌‌های جدی کشور در همه زمینه‌‌‌هاست، به‌‌‌طوری که کارشناسان اقتصادی ایران را گورستان ماشین‌‌‌آلات فرسوده نامیده‌‌‌اند. مطابق بررسی کارشناسان عمر متوسط ماشین‌‌‌آلات راهسازی کشور بیش از 26سال است و حتی در بعضی از انواع ماشین‌‌‌آلاتی با عمر بیش از 40 و حتی 50 سال کار می‌کنند و این در حالی است که قطعات و لوازم یدکی برخی از ماشین‌‌‌آلات به جهت قدیمی ‌‌‌بودن دیگر در بازار وجود ندارد. بالا بودن عمر ناوگان ماشین‌‌‌آلات و تجهیزات سبب معضلات جدی از جمله کاهش ایمنی، کاهش راندمان، بالابودن هزینه انجام کار و پایین آمدن کیفیت کار و طولانی شدن اجرای پروژه می‌شود؛ توجه داشته باشید وقتی یک دستگاه گریدر با عمر بیش از 30 سال خراب می‌شود تعداد زیادی ماشین دیگر از جمله غلتک و تانکر آبپاش و عوامل آنها از کار بیکار و هزینه انجام کار بسیار بالا می‌رود یا وقوع خیلی از حوادث کار که منجر به فوت و مصدوم شدن عوامل پیمانکار می‌شود مربوط به مستعمل بودن همین ماشین‌آلات و تجهیزات است.

توجه داشته باشیم که ماشین‌‌‌آلات فرسوده قدیمی ‌‌‌مصرف سوخت بالایی دارند که بیش از دو تا سه برابر ماشین‌‌‌آلات نسبتا جدید است و اکنون قیمت سوخت مصرفی ماشین‌‌‌آلات راهسازی که نفت گاز است در کشور حدود 300 تومان یعنی یک‌صدم قیمت فوب خلیج فارس است و اگر روزی قیمت نفت گاز به قیمت واقعی برسد عملا ‌درصد بسیار بالایی از ماشین‌‌‌آلات موجود توجیه کار کردن نداشته و از رده خارج می‌‌‌شوند و ناگهان صنعت راهسازی کشور با یک بحران جدی روبه‌‌‌رو خواهد شد و باید سریعا برای حل این معضل با حمایت جدی دولت و مجلس چاره‌‌‌ای اندیشیده شود، البته هر ساله در قوانین بودجه بندها و تبصره‌‌‌هایی یا در احکام دائمی‌‌‌ قوانینی در جهت تامین ماشین‌‌‌آلات و نوسازی ناوگان راهسازی و راهداری کشور تصویب می‌شود، ولی به نظر می‌رسد مسوولان مربوطه دغدغه لازم را نداشته یا به بحران فرارو اشراف ندارند زیرا هزینه‌‌‌ای که این فرسودگی ماشین‌‌‌آلات راهسازی سالانه به کشور از نظر مصرف سوخت، کاهش کیفیت راه‌‌‌ها، افزایش هزینه‌‌‌ها و... تحمیل می‌کند حتی برای دولت هم هزینه بسیار سنگینی است که نیاز به توجه بیشتری دارد.

چالش سوم پیمانکاران راهسازی از دست دادن نیروی انسانی شاغل در این شرکت‌هاست. اگر تا چند سال پیش با مهاجرت نیروهای تحصیل‌کرده شرکت‌ها نیروهای تحصیل‌کرده خود را از دست می‌‌‌دادند، اکنون با موج مهاجرت نیروی تکنسینی و حتی اپراتور از این حرفه مواجه هستیم. در کارگاه‌‌‌های راهسازی سن اپراتورهای ماشین‌‌‌آلات بسیار بالاست و نیروهای جوان با وجود این ماشین‌‌‌آلات فرسوده و دستمزدی که کفاف زندگی آنها را نمی‌‌‌دهد و با تاخیرهای طولانی پرداخت شده دیگر رغبتی به حرفه اپراتوری نشان نداده و شرکت‌ها با کمبود شدید اپراتور مواجه شده‌‌‌اند که روز‌به‌روز تشدید می‌شود.

در پایان مجدد نظر مسوولان را به هشدار پنج تشکل عمرانی کشور که در نشستی مطبوعاتی درباره فرسوده شدن توان مهندسی کشور و اشاره به مشکلاتی که صنعت پیمانکاری را در آستانه ورشکستگی قرار داده جلب می‌‌‌کنم. در نظر داشته باشیم شرکت‌ها از مهم‌ترین ثروت‌‌‌های یک کشور هستند، دو کشور آلمان و ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم با خاک یکسان شدند، ولی با اتکا به مدیریت و تلاش همین شرکت‌ها و متخصصان خود بعد از دو دهه به جایگاه دوم و سوم اقتصاد جهان دست یافتند. نگذارید روزی برای احداث و بهسازی راه‌‌‌های کشور نیازمند پیمانکاران چینی و ترکیه‌ای شویم.