Mwum6EYCq4eF

با این حال به نظر می‌رسد تجارب کشورهای در حال توسعه چیزی ورای ابزار نرخ بهره را برای کنترل تورم در شرایط حاد اقتصادی پیشنهاد می‌کند. برای نمونه کارشناسان باسابقه‌‌‌ای نظیر دکتر تیمور رحمانی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران، معتقد است به‌رغم فایده زیاد افزایش نرخ بهره برای تورم در ایران و جهان، افزایش چشمگیر نرخ بهره نمی‌‌‌تواند برای مهار تورم سیاست صددرصد درستی باشد. این نکته رحمانی با شواهدی که اخیرا در اقتصاد ترکیه نمود یافته، مشابه است. سیاست‌‌‌های اخیر بانک‌مرکزی ترکیه در راستای مهار تورم مبتنی بر افزایش چشمگیر نرخ بهره بود که گرچه تاحدی ثمربخش شد، اما نتایج دلخواه را در پی نداشت و نهایتا نیز به استعفا یا برکناری حفیظه ارکان از سمتش منجر شد. این تجربه در کنار مرور وضعیت آرژانتین طی سال‌های اخیر که با بحران‌های جدی پولی-مالی دست و پنجه نرم می‌‌‌کرد، این سوال را مطرح می‌کند که چه تفاوتی بین کشورهای توسعه‌‌‌یافته و در حال توسعه در زمینه توفیق سیاست‌‌‌های پولی وجود دارد؟ از آنجا که در دوسال گذشته دامنه کثیری از کشورهای اروپایی، آسیایی و ساکنان آمریکای شمالی با چالش تورم دست به گریبان بودند و عمدتا نیز توانستند از مسیر افزایش نرخ بهره به نرخ‌های تورم هدف خود دست یابند، اهمیت این سوال دوچندان می‌شود. بسیاری معتقدند ذاتا به‌واسطه توسعه نهادهای مالی و شفافیت اطلاعات در بازارهای پولی، وضع نرخ بهره در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه اثرات متفاوتی در پی خواهد داشت. به همین دلیل نیز این گروه با اشاره به تجارب کشورهای مختلف و شواهدی از فراز و فرود تورم پس از افزایش نرخ بهره توصیه می‌کنند، سیاستگذاران پولی در این کشورها روی استفاده از یک مجموعه ابزار و نه صرفا نرخ بهره برای مهار تورم تمرکز کنند. «باشگاه اقتصاددانان» به بهانه همین موضوع به سراغ چهار تن از اقتصاددانان و پژوهشگران اقتصادی رفته و این سوال را از آنها پرسیده که چه تفاوتی بین اثر نرخ بهره بر تورم در کشورهای توسعه‌‌‌یافته و در حال توسعه وجود دارد؟