چقدر به خود احترام میگذارید؟
احترام یعنی حفظ حرمتها. احساسی بسیار مثبت از ارزش گذاشتن و توجه کردن به پدیدههای هستی. بنابراین، احترام فقط شامل انسانها نمیشود، بلکه وظیفه ما است که به تمام ذرات هستی احترام بگذاریم و حرمت و ارزش آنها را حفظ کنیم. غالبا، مردم نگاه رو به بیرون از خود دارند و توقع دارند که دیگران به آنها احترام بگذارند و کمتر راجع به احترام به خود صحبت میشود. اغلب ما دوست داریم که دیگران ما را ببینند، به ما توجه کنند، از ما مراقبت کنند و به ما احترام بگذارند. اما کمتر کسی از بین ما به این موضوع توجه میکند که «من چقدر به خودم احترام میگذارم، حرمت خود را حفظ میکنم، از خود مراقبت و به خود توجه میکنم؟»
آیا شما هم در وضعیتی هستید که نمیدانید چطور به خود احترام بگذارید؟ آیا شما هم مثل خیلیهای دیگر هنوز به این موضوع عمیقا فکر نکردهاید؟ آیا شما هم احترام دیدن را حق خود نمیدانید و وقتی بیحرمتی میبینید یا میخندید یا به طرق مختلف، کسانی که به شما بیاحترامی میکنند را همراهی میکنید؟ آیا شما عاشق کسانی میشوید که با شما بدرفتاری و به شما بیاحترامی میکنند؟ آیا شما هم خود را بیارزش و نالایق و پیش پا افتاده میدانید؟ اگر اینطور است پس ادامه این مقاله را بخوانید و سعی کنید درباره این موضوع آگاهی بیشتری کسب کنید. قبل از هر چیزی شما باید احترام به خود را یاد بگیرید. نمونههایی از بیاحترامی به خود:
مکالمه پنهان درونی:
۱. مهم نیست که نظر من چیست، هر چه دیگری گفت همان درست است. احتمالا طبق معمول من اشتباه میکنم. شاید اگر نظرم را بگویم دیگران مرا مسخره یا طرد کنند زیرا معمولا نظرات من مسخره و پیش پا افتاده هستند. (عدم اظهار نظرات خود)
۲. برای من فرقی نمیکند که چه کار کنیم، کجا برویم، چه غذایی بخوریم. همیشه تو درباره این مسائل تصمیم بگیر و انتخاب کن. (هیچوقت انتخاب نمیکنید و جوری وانمود میکنید که برای شما فرقی ندارد و تابع تصمیم دیگری هستید. این مساله مخصوصا در روابط عاطفی زیاد اتفاق میافتد.)
۳. به من بیاحترامی کرده است، ناراحت هستم اما بهتر است به روی خودم نیاورم و چیزی نگویم تا نگویند چقدر بیجنبه ام. (برای دیگران حد و مرز نمیگذارید و هر نوع بیاحترامی را از جانب آنها میپذیرید زیرا میخواهید خود را باجنبه نشان دهید. یا گاهی هنگامی که شما را تحقیر یا تمسخر میکنند، همراه با آنها به خود میخندید و در حقیقت، با کمک آنها عزت نفس خود را لگدمال میکنید.)
۴. به سلامتی و زیبایی خود رسیدگی نمیکنید. اهمیتی به سلامتی و زیبایی خود نمیدهید، خواب کافی ندارید، کارهای زیادی دارید که باید انجام دهید اما اگر همین الان کسی از شما کمکی بخواهد، خود را رها میکنید و به کمک او میشتابید. به ذهن و روان خود هیچ اهمیتی نمیدهید. ترجیح میدهید درد بکشید اما از کسی کمک نگیرید یا برای بهبودی ذهن و روان خود هزینهای ندهید. جسم شما درد میکشد اما ترجیح میدهید به جای مراجعه به پزشک، گوشه خانه بمانید و درد بکشید. به جای رسیدگی به ظاهر و زیبایی خود ترجیح میدهید که رو به آینه بایستید و دائما به بدن خود نفرت بدهید.
۵. برای روابط خود حد و مرز تعریف نمیکنید زیرا میترسید که حد و مرزها شما را در نظر دیگران بد جلوه دهد و باعث شود آنها ترکتان کنند. شما به دیگران بیشتر متعهد هستید تا به خودتان. شما حاضرید طبق میل دیگران زندگی و رفتار کنید و اجازه دهید هر نوع رفتاری با شما داشته باشند اما با شما بمانند و ترکتان نکنند.
۶. برای پیشرفت خود قدم برنمیدارید. هدف ندارید یا اگر دارید هم چندان به آن متعهد نیستید.
صدها رفتار دیگر وجود دارد که با بدرفتاری و بیاحترامی به خود همراه است. اما چگونه به خود احترام بگذاریم؟
۱. برای شناخت خود وقت بگذارید. سعی کنید هر روز چیز جدیدی را درباره خود کشف کنید.
۲. برای سلامتی ذهن، روان و جسم خود کاری انجام دهید. چقدر به دنبال حل گرههای ذهنی، روانی و جسمی خود هستید؟ چقدر به ذهن، روان و جسم خود بها میدهید و آنها را محترم میشمارید؟
۳. از خود مراقبت کنید. غذای خوب بخورید، موسیقی خوب گوش دهید، خواب کافی داشته باشید، رفتارهای سالم را یاد بگیرید، مثبتاندیشی را تمرین کنید. خود را همانگونه که هستید بپذیرید و هر روز برای بهتر شدن و میزان شدن خود قدم بردارید.
ارسال نظر