بازار جدید ۲۲۲ میلیارد دلاری
آنچه اکنون مشاهده میشود هیجان دارندگان داراییهای رمزگذاری شده است که به دلیل افزایش قیمت این داراییها طبیعی بهنظر میرسد. حتی ارائهدهندگان خدمات مرتبط با این داراییها نیز مدتی است سودی سرشار کسب کردهاند. یک مثال خوب، شرکت آمازون است. کتاب «داراییهای رمزگذاری شده» جزو پرفروشترین کتابهای این شرکت است.در این کتاب هیچ توضیحی درباره ارزش این داراییها ارائه نشده و درباره روشهای خروج از بازار و تحلیل عملکرد سرمایهگذاران توضیحی وجود ندارد. در واقع کتاب مملو از نمودارهایی است که نشان میدهد قیمتها افزایش یافته است و هر کس با جستوجو در گوگل میتواند به این نمودارها و توضیحات آن دست پیدا کنند.در هفتههای اخیر تمام آنچه در بازار ارزهای رمزگذاری شده به ویژه بیتکوین مشاهده شده هیجان غیرمنطقی است و بسیار احتمال دارد در آینده نزدیک شاهد سقوط شدید قیمت این ارزها باشیم. تمام حبابها با هیجانهای غیرمنطقی شروع میشوند. حرکت سرمایهگذارها به سمت یک بازار بدون علت مشخص و منطقی به افزایش قیمت و نوسانها منجر میشود و این عامل یک حباب تشکیل میدهد.
تحقیقاتی که تاکنون انجام شده نشان میدهد رشد قیمت بیتکوین صرفا تحت تاثیر پیشبینی امکان فروش آن به دیگران با قیمت بالاتر قرار داشته و شاخصهای بنیادی در این افزایش قیمت و نوسان نقشی نداشتهاند. تغییرات بزرگ قیمت نشانهای روشن از تشکیل حباب است که به رشد بیشتر قیمتها و بعد از آن سقوط آنها منجر میشود.سرمایهگذاران در بازار ارزهای رمزگذاری شده باید به این نکته توجه کنند که اگر سرمایههای نهادهای مالی به سمت بیتکوین حرکت کرد و تغییر بزرگی در قیمتها و نوسان قیمتها ایجاد نشد تصور شکل گرفتن حباب قیمتی اشتباه بوده است. همچنین اگر نهادهای مالی توجهی به این ارزها نشان ندادند و قیمتها تغییری نکرد باز هم میتوان نتیجه گرفت حبابی در کار نبوده است اما اگر قیمتها کاهش یافت ثابت میشود رشد قیمتها حاصل امیدواری به فروش بیتکوین به دیگران در قیمتهای بالاتر بوده است.تردیدی وجود ندارد که همان هیجانهایی که به شکلگیری حباب در داراییهای دیگر منجر میشود به رشد قیمت بیتکوین کمک کرده است. محتوای سخنان دارندگان بیتکوین نشانهای بسیار روشنگر است. آنها به جای بحث درباره رشد قیمتها و دلایل علاقهمندیشان به این ارز، درباره افق قیمتها صحبت میکنند. تمامی نشانهها حاکی از وجود حباب است اما بیتکوین هم یک ریسک در حوزه از میان رفتن دارایی سرمایهگذاران است و هم عاملی برای تغییر رفتار دولتها و بانکهای مرکزی.
بیتکوین یک تهدید به اندازه کافی بزرگ است که دولتها و بانکهای مرکزی را وادار خواهد کرد شکل خاص خود از ارز دیجیتال را ایجاد کنند. واقعیت این است که عملیاتهایی که با بیتکوین انجام میشود تحت نظارت نیست و هیچ دولتی تحمل نمیکند فرآیندهایی خارج از کنترل خود در حوزههای اقتصادی و مالی انجام شود. بیتکوین در توانایی دولتها برای جمعآوری دادهها، مالیات و مبارزه با پولشویی اختلال ایجاد میکند. حال اگر دولتها و بانکهای مرکزی مشاهده کنند مردم به سمت این ارزها حرکت کردهاند، منطقیترین واکنش این است که ارزی دیجیتال از سوی دولت و بانک مرکزی ایجاد شود. این اقدام، ریسکهای تحمیل شده از سوی بیتکوین و دیگر ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز را به حداقل میرساند.
برای مثال بیتکوین به استفادهکنندگان اجازه میدهد مقررات مالی و بانکی را دور بزنند. همچنین شکل برنامهنویسی بیتکوین به گونهای است که دادوستد آن بینام انجام میشود و امکان ردیابی آن وجود ندارد. ایجاد ارز دیجیتال متمرکز، این نقاط ضعف را رفع خواهد کرد.به تدریج مباحث جدید و مهم درباره دنیای ارزهای رمزگذاری شده و متمرکز مطرح میشود اما نباید تصور کرد روزی فرا خواهد رسید که بیتکوین از ذهن مردم پاک خواهد شد. شبیه هر پدیده فناوری دیگر، بیتکوین نیز باقی خواهد ماند و تکامل پیدا خواهد کرد. نقش دولت ها، بانکهای مرکزی و نهادهای مالی این است که جایگزینهای مناسب معرفی کنند.برای مثال رئیس بانک سیتی گروپ میگوید نسبت به فناوریای که زیرساخت بیتکوین را تشکیل میدهد بسیار خوشبین است و بانک او در حال آزمایش ارز خاص خود در داخل این بانک است که «سیتی کوین» نامیده میشود. بانک سیتی گروپ با همکاری شرکت نزدک قصد دارد از بلاک چین برای انجام معاملات سهام خصوصی استفاده کند. پیشبینی میشود اقدامات مشابه از سوی دیگر بانکها انجام و به تدریج نقاط ضعف این نوع سیستمها رفع شود.
ارسال نظر