بازی برد- برد در مهاجرت
در قرنهای گذشته، عواملی نظیر سرمایه فیزیکی و نیروی کار، بهعنوان عوامل تولید و عناصر رشد اقتصادی مدنظر بودهاند، اما امروزه علاوه بر این موارد، دانش، دادهها و ویژگیهای فرهنگی، بهعنوان منابع جدید رشد اقتصادی شناخته میشوند. از آنجا که ارزشمندترین دارایی در اقتصاد دانشبنیان، اندوختههای فکری دانشمندان و نخبگان هر جامعه است، علم و خلاقیت نخبگان و کارآفرینهای فعال، از عوامل کلیدی در جذب، نگهداری و افزایش تواناییهای تولیدکنندگان دانش محسوب میشود و فراهم آوردن محیطی مناسب برای نوآوری یکی از باارزشترین زیربناهای اقتصاد دانشبنیان به شمار میرود.
بر اساس شاخصهای مطرحشده از طرف بانک جهانی، زیرساختهای ارتباطی و اطلاعاتی کارآمد، سیستم نوآوری مناسب و همکاری دانشمحور نهادهای تولید و توزیعکننده دانش، مانند دانشگاهها و مراکز علمی پژوهشی و همکاریهای محلی و جهانی دانش، از الزامات داشتن اقتصاد دانشبنیان در جامعه هستند. در راستای توجه به فراهم کردن این الزامات، میتوان توسعه آموزش عالی و دانشگاهها را از طریق بینالمللیسازی و افزایش تعاملات جهانی آن، مورد تاکید قرار داد.
به لحاظ نظری، صاحبنظران حوزه آموزش عالی معتقدند که بینالمللی شدن، عاملی برای تغییر و وسیلهای برای دستیابی به توسعه است. ازاینروست که امروزه استراتژیها و برنامههای آموزشی، علمی و سازمانی دانشگاهها بر اساس سیاستها و فعالیتهای آموزش عالی بینالمللی نوشته میشوند. درواقع میتوان اذعان کرد که بینالمللی شدن به عنصر اساسی آموزش عالی در جهان تبدیل شده است و روزبهروز در حال گسترش است. بینالمللیسازی آموزش عالی به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، آموزشی، سازمانی و... اهمیت زیادی دارد، اما ارزش اقتصادی بینالمللیسازی آموزش عالی تا حدی است که اهداف بینالمللی شدن را میتوان به دو بخش اقتصادی و سایر اهداف تقسیمبندی کرد.
جذب دانشجویان بینالمللی، بهعنوان مهمترین شاخص بینالمللیسازی دانشگاهها دارای اهمیت اقتصادی در کشورهای توسعهیافته است. به نظر میرسد، کشورهایی که در سیاستگذاریهای کلان خود، به جذب دانشجویان بینالمللی اهمیت میدهند، در بین ۲۰کشور دارای بزرگترین و قویترین اقتصاد جهان قرار دارند.
این کشورها دانشجویان بینالمللی را منابع انسانی میدانند که به توسعه اقتصادی و رقابت بینالمللی کمک شایانی میکند؛ زیرا دانشجویان بینالمللی با پرداخت شهریه و هزینههایی که با اعضای خانواده خود برای تامین محل اقامت، هزینه سفر و نیازهای روزانه با اعضای خانواده خود پرداخت میکنند، مستقیما به اقتصاد کشور محل سکونت خود کمک میکنند. این دانشجویان، با کمک به غلبه بر کمبود نیروی کار در کشورهای با کاهش جمعیت جوان، بهطور غیرمستقیم در رشد اقتصادی کشورها اثر میگذارند. از جمله مزایای اقتصادی غیرمستقیم بینالمللیشدن آموزش عالی، مشارکت دانشجویان بینالمللی در تولید دانش و فناوری است که از این طریق نیز درآمد قابلتوجهی را به اقتصاد کشور میزبان خود میرسانند.
همچنین در این کشورها، تمایل زیادی به جذب نخبگان تحصیلکرده در سطح ملی و بینالمللی وجود دارد و با بهکارگیری سیاستهای مهاجرتی درست، نیروی کار نخبه را وارد کشور کرده یا از ظرفیت دانشجویان بینالمللی بعد از فارغالتحصیلی در حوزههای مختلف شغلی استفاده میکنند تا روند توسعه اقتصادی را تسریع کنند. در کشور ما نیز با توجه به پیشرفتهای علمی صورتگرفته، فرصت مناسبی برای حرکت بهسوی اقتصاد دانشبنیان ایجاد شده است. در صورت برنامهریزی صحیح و به کار بردن سیاستهای درست در جذب دانشجویان و نخبگان بینالمللی، میتوان امکان ایجاد و رشد کسبوکارهای دانشبنیان و درنتیجه، جهتگیری اقتصاد کشور به سمت اقتصاد دانشبنیان و افزایش تولید ناخالص ملی را فراهم آورد.