یادداشت یک copy

اگرچه اکوسیستم‌های کسب‌وکار در ظاهر با دیگرگونه‌های مشارکت هم‌شکل هستند، اما در حقیقت تفاوت‌های بنیادین و زیادی میان آن‌ها وجود دارد. در شیوه سنتی مشارکت در زنجیره تامین، تعاملات معمولاً دو طرفه است یعنی هریک از شرکت‌ها به‌صورت مجزا با دیگر اجزای زنجیره که عمدتاً تامین کنندگان یا مشتریان خود هستند تعاملات مجزا و مستقل ایجاد می‌کنند بدون آنکه سایر اجرا درگیر بشوند اما در اکوسیستم‌ها تعاملات چند سویه و برنامه‌ریزی‌شده وجود دارد. در این اکوسیستم‌ها، روابط میان متعاملین به‌صورت شبکه‌ای شکل می‌گیرد. به روشی که یکی از بازیگران نقش رهبری اکوسیستم را بر عهده می‌گیرد و باید سازوکاری را  ایجاد کند که از رعایت قواعد اکوسیستم توسط تمام اجزا و وجود توازن‌های کمی، کیفی و زمانی میان دروندادها و بروندادهای هریک اطمینان حاصل گردد.

حیطه‌های تفاوت میان مدل تعاملات سنتی در زنجیره‌های تامین و اکوسیستم‌ها

از منظر تمرکز، زنجیره‌های تامین سنتی بر تولید محصولات در طول زنجیره متمرکز هستند که نهایتا تبدیل به کالایی برای استفاده مصرف‌کننده نهایی گردد اما تمرکز اکوسیستم‌های کسب‌وکار بر فراهم آوری راه‌حل‌ها است.

رویکرد راه‌حل در برابر محصول نشان‌دهنده سطح انعطاف‌پذیری بسیار بیشتر در اکوسیستم‌های کسب‌وکار است زیرا فراهم آوری راه‌حل به معنی تمرکز بر حل چالش مشتریان است که طیفی بسیار وسیع‌تر از ارایه محصولات دارد.

پایه و بنیاد تعاملات سنتی بر مبنای افزایش مقیاس تولید و توازن در زنجیره بنانهاده شده است که این ماهیت، انتقال اطلاعات و دانش در طول زنجیره را به شیوه دوبه‌دو سبب می‌شود اما در اکوسیستم‌ها، شبکه‌ای از انتقال دانش و اطلاعات ایجاد می‌شود که هدفش بهینه‌سازی سطح بازدهی جمعی و ارزش‌آفرینی تک‌تک اجزا است که درنهایت باید قابلیت‌های نوآوری در بازار و رهبری آن را برای اکوسیستم ایجاد نماید.

پراکندگی جغرافیایی در اکوسیستم‌های جدید

تنوع جغرافیایی شرکت‌کنندگان مشارکت‌های عصر دیجیتال شامل بازیکنان مختلفی از مکان‌های مختلف است، به این معنی که مشارکت‌ها اغلب از راه دور و در بطن موانع جغرافیایی، زبانی و فرهنگی رخ می‌دهد. این پراکندگی جغرافیایی تهدید و البته فرصت‌های زیادی را برای شرکت‌ها ایجاد ‌می‌کند. مثلاً یکی از ضروریات مشارکت در اکوسیستم‌ها به اشتراک‌گذاری اطلاعات در حجم وسیع میان مشارکت‌کنندگان در اکوسیستم است، اما قوانین و مقررات کشورهای مختلف درباره این نوع تبادلات متفاوت است و آن را با چالش‌های جدی مواجه ‌می‌کند و ازاین‌رو باید قراردادهای بسیار محکم در این حوزه میان اجزای اکوسیستم ایجاد گردد.

تمرکز فرا صنعتی در اکوسیستم‌های نوین

بسیاری از اکوسیستم‌ها برای بهره‌گیری از قابلیت‌ها و فرصت‌های ناشی از صنایع دیگر تشکیل‌شده‌اند. پژوهش‌ها نشان ‌می‌دهد که هشتادوسه درصد از اکوسیستم‌های دیجیتال شامل شرکایی از بیش از سه صنعت و پنجاه‌درصد دربرگیرنده بیش از پنج حوزه صنعتی است. مثلاً امروزه اکوسیستم‌های حوزه صنایع خانگی شامل تولیدکنندگان تجهیزات الکترونیکی است، ابزار دقیق و حسگرها، دوربین‌ها، نرم‌افزارها و راه‌حل‌های هوش مصنوعی خواهد بود. همکاری میان صنایع مختلف ممکن است به معنای کار با شرکت‌هایی باشد که پارادایم‌های استراتژیک متفاوتی دارند، فرهنگ‌سازمانی در آن‌ها بسیار متفاوت است و انتظارات ایشان از برون داد، ارزش‌آفرینی و بازدهی اکوسیستم باهم متفاوت است.

ساختار تعاملی منعطف‌تر

به‌جای مشارکت‌های تجاری بلندمدت پیرامون یک موضوع مشترک (جویت ونچر یا اتحاد استراتژیک)، در مشارکت‌های اکوسیستمی ساختارهای بسیار منعطف‌تری موردنیاز است. مانند ارتباطات مبتنی بر قرارداد، مشارکت‌های بر بستر پلتفرم و سهام‌داری بسیار خرد در سرمایه‌گذاری خطرپذیر که ازجمله تعاملات نوظهور ناشی از اکوسیستم و پلتفرم‌ها هستند. این نوع رویکردها اطمینان بیشتری از انعطاف‌پذیری اکوسیستم در برابر تغییرات محیطی ‌می‌تواند واکنش سریع‌تر و بهتری داشته باشد مثلاً اکوسیستم بتواند خود را با نیازهای جدید مشتریان تطبیق دهد، فنّاوری‌های جدید را فراهم سازد و کل اکوسیستم و همه اجزای آن را در برابر فشارهای رقابتی جدید محافظت و پشتیبانی کند و قواعد اکوسیستم را با قوانین و مقررات تازه وفق دهد. راه‌اندازی و انحلال در اکوسیستم‌هایی که درست طراحی‌شده است راحت خواهد بود و مشارکت‌ها به‌سرعت در آن‌ها شکل ‌می‌گیرد یا پایان ‌می‌یابد

ارزش‌آفرینی مشترک و مستمر

یک اکوسیستم قوی برای همه شرکت‌کنندگان سودمند است و بر خلق ارزش مستمر تمرکز دارد.در روابط سنتی با تامین کنندگان، شرکت‌ها اغلب بر روی حداکثر کردن سود خود تمرکز می‌کنند و درعین‌حال حاشیه‌های فروشندگان خود را کاهش می‌دهند و بازی رقابت و دینامیسم بازار بدین گونه شکل می‌گیرد اما اکوسیستم‌ها، شرکت‌های عضوشان را وادار می‌کنند تا در نحوه تعامل خود با دیگر شرکا تجدیدنظر کنند و اطمینان حاصل نمایند که همه مزایا را به اشتراک می‌گذارند و همه اجزا از منافع پایدار برخوردار می‌گردند. ابزارهایی مانند سیستم حاشیه ترکیبی، ادغام سود، تقسیم درآمد و سهام در یک سرمایه‌گذاری اکوسیستمی ‌می‌توانند به همه شرکا دررسیدن به اهداف خود کمک کنند.