یکی از دلایل اصلی شیفتگی افراطی نسبت به آینده هوش مصنوعی و همچنین نگرانی و هراس از قدرت گرفتن بیش ‌‌‌از حد روبات‌‌‌ها و ماشین‌‌‌ها، این پندار اشتباه است که نقطه اوج هوش مصنوعی عبارت است از دقیقا مثل انسان عمل کردن.

 حال‌‌‌ آنکه هدف نهایی از پیشرفت‌‌‌های هوش مصنوعی این نیست، چراکه همین ‌‌‌الان هم هوش مصنوعی به شکل‌‌‌های مختلفی در کنار ما انسان‌‌‌ها وجود دارد و ما باید توجه و تمرکزمان را بر روی افزایش شناخت و شفافیت در زمینه ادغام هر چه بیشتر هوش مصنوعی در زندگی‌‌‌مان قرار دهیم.

ما در حال شکل‌‌‌دهی به انواع جدیدی از روابطمان با هوش مصنوعی هستیم که کاربردهای متعددی برای اشخاص، نهادها و ملت‌‌‌ها دارد و روابط موجود بین افراد مختلفی که از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند و همچنین بین آفرینندگان و استفاده‌‌‌کنندگان از این سرویس‌‌‌ها و البته دولت‌‌‌ها را دستخوش تغییرات اساسی و دامنه‌‌‌داری خواهد کرد.

هوش مصنوعی به شکل روزافزونی وارد بنیان‌‌‌ها و فعالیت‌‌‌های انسانی می‌شود و همه این تحولات در قالب نوع جدیدی از موجودیت به نام «پلتفرم‌‌‌های شبکه‌‌‌ای» در حال رخ دادن است. در واقع، پلتفرم‌‌‌های شبکه‌‌‌ای یک‌سری سرویس دیجیتالی هستند که برای کاربرانشان ارزش‌‌‌آفرینی می‌کنند و این کار را از طریق تجمیع کاربران و پیوند زدن آنها در تعداد بالا و در ابعاد جهانی انجام می‌دهند. یک پلتفرم شبکه‌‌‌ای برخلاف محصولات و سرویس‌‌‌های سنتی که ارزش‌‌‌آفرینی‌‌‌شان برای یک کاربر کاملا مستقل از سایر کاربران است، تلاش می‌کند با اضافه کردن سایر کاربرانی که در حال استفاده از آن پلتفرم هستند دست به ارزش‌‌‌آفرینی بزند. همین هم‌‌‌افزایی و پیوند زدن‌‌‌هاست که به کسب حداکثری منافع تمام طرفین مشارکت‌‌‌کننده در این پلتفرم منتهی می‌شود. در این میان، وابستگی شدید و همه‌‌‌جانبه این پلتفرم‌‌‌ها به هوش مصنوعی موجب می‌شود تا تعامل نزدیک‌‌‌تر و عمیق‌‌‌تری بین انسان و هوش مصنوعی در سطح کلان شکل بگیرد و در سایه همین تعاملات و پیوندهاست که دولت‌‌‌ها، اپراتورهای پلتفرم‌‌‌های شبکه‌‌‌ای و عموم شهروندان و کاربران این پلتفرم‌‌‌ها اقدام به تعریف و تبیین اهداف، پیش‌‌‌فرض‌‌‌ها و عقاید مورد قبول خود می‌کنند و روشن می‌‌‌سازند که به دنبال شکل دادن به چه نوع جهانی هستند.

پلتفرم‌‌‌های شبکه‌‌‌ای محبوب و پرطرفدار امروز عمدتا در دو کشور آمریکا و چین ریشه‌‌‌دارند و به همان میزان که دولت‌‌‌های آمریکا و چین با هم در رقابت هستند، پلتفرم‌‌‌های ریشه‌‌‌دار در این کشورها نیز تا حد زیادی در حال سوق دادن کاربرانشان به سمت این دو کشور هستند. به این صورت که پلتفرم‌‌‌های شبکه‌‌‌ای گوگل، فیس‌‌‌بوک و اوبر به نمایندگی از آمریکا و پلتفرم‌‌‌های بایدو، وی‌‌‌چت و دیدی به نمایندگی از چین، تمام تلاش خود را صورت می‌دهند تا تمرکز اصلی‌‌‌شان را بر روی بازارها و مناطقی قرار دهند که از نظر تجاری و استراتژیک برای آمریکا و چین مهم و قابل‌‌‌اعتنا به نظر می‌‌‌رسند. علاوه بر این، رقابت تجاری بین پلتفرم‌‌‌های شبکه‌‌‌ای می‌تواند هم بر رقابت ژئوپلیتیک بین دولت‌‌‌ها و دیپلماسی تاثیر بگذارد و هم از آن تاثیر بپذیرد. این شرایط هنگامی پیچیده‌‌‌تر می‌شود که واقعیت دیگری به نام اولویت‌‌‌های مشتریان و کانون‌‌‌های تکنولوژی را نیز وارد این معادله کنیم که به‌‌‌طور حتم با قرائت‌‌‌های خاص دولت‌‌‌ها و حاکمان متفاوت خواهد بود.

درواقع، پلتفرم‌‌‌های شبکه‌‌‌ای بزرگ و شناخته‌‌‌شده امروز به بخشی جدایی‌‌‌ناپذیر و تاثیرگذار در زندگی فردی و اجتماعی شهروندان در سرتاسر جهان تبدیل ‌‌‌شده‌‌‌اند و مسائلی همچون تجارت، کارکردهای دولت‌‌‌ها و سیاست‌‌‌های ملی و بین‌المللی کشورها را تحت‌‌‌الشعاع قرار می‌دهند. همین مساله بر پیچیدگی روابط و تاثیرگذاری این پلتفرم‌‌‌ها می‌‌‌افزاید. نکته اصلی در اینجا این است که پلتفرم‌‌‌های شبکه‌‌‌ای به‌‌‌شدت محتوا‌محور هستند و استانداردهایی را برای خود تعریف می‌کنند که به ‌‌‌اندازه قوانین ملی و بین‌المللی بر زندگی افراد و روابط بین کشورها تاثیرگذار هستند. در این میان، محتوایی که بر اساس این استانداردها و به نظر سیاستگذاران این پلتفرم‌‌‌ها مجاز شمرده می‌شود، به‌‌‌سرعت در تمام جهان رواج پیدا کرده و جا می‌‌‌افتد و محتوای کم‌‌‌ارزش یا بی‌‌‌ارزش از نظر آنها نیز خیلی زود به فراموشی سپرده می‌شود و کسی در جهان به آنها اعتنایی نخواهد کرد.

هنگامی‌‌‌که چند دهه پیش نخستین موج‌‌‌های جهان دیجیتال شکل گرفت، آفرینندگان و توسعه‌‌‌دهندگان این جهان توجه چندانی به فلسفه وجودی و تعریف بنیان‌‌‌های حاکم بر روابط دیجیتالی بین ملت‌‌‌ها و شهروندان جهانی نداشتند. تمام توجه و تمرکز آنها معطوف به ارزیابی چگونگی عملکرد و کارکردهای محصولات و سرویس‌‌‌های دیجیتالی بود، به‌‌‌طوری  که مهندسان می‌‌‌کوشیدند تا در جهانی که به‌‌‌تدریج دیجیتالی می‌‌‌شد کاربران را به اطلاعات و فضاهای اجتماعی آنلاین پیوند بزنند. امروزه اما توجه بیشتری به مسائل عمیق‌‌‌تر و بنیادین‌‌‌تری همچون چگونگی تاثیرگذاری راه‌‌‌حل‌‌‌های مجازی بر ارزش‌‌‌ها و رفتارهای اجتماعی صورت می‌گیرد و در سطح کلان نیز نقش رسانه‌‌‌های اجتماعی در شکل‌‌‌دهی به روابط سیاسی و ژئوپلیتیک بین کشورها بسیار برجسته و قابل ‌‌‌توجه شده است.

در دهه اخیر، هرکدام از اشخاص شناخته‌‌‌‌شده، شرکت‌های بزرگ، احزاب سیاسی، سازمان‌های مدنی و دولت‌‌‌ها دارای عقاید متفاوت و متنوعی در مورد قانون‌گذاری و برخورد با پلتفرم‌‌‌های شبکه‌‌‌ای متکی به هوش مصنوعی بوده‌‌‌اند و هرکدام از این گروه‌‌‌ها از منظر خود به این موضوع نگاه کرده‌‌‌اند. آنچه از نظر مصرف‌کنندگان یک فرصت ارزشمند نهفته در پلتفرم‌‌‌ها محسوب می‌شود، از نظر یک افسر امنیت ملی یک تهدید بزرگ به‌‌‌حساب می‌‌‌آید. آنچه از دید یک مهندس نرم‌‌‌افزار فوق‌‌‌العاده و شگفت‌‌‌انگیز در نظر گرفته می‌شود، در نگاه یک سیاستمدار و رهبر سیاسی یک فاجعه است. یا یک ویژگی پلتفرم‌‌‌های شبکه که در یک کشور نقش تضمین و عامل تداوم حیات سیاسی حاکمیت را دارد، در کشوری دیگر به‌‌‌عنوان عامل محدودکننده آزادی و حق انتخاب شهروندان معرفی می‌شود.