کاترینا ریپل، سخنرانی دقیق است که همه قوانین را رعایت می‌کند. بر خلاف او هائو چن فردی است که در مکالمات کمی آزادتر است و من یک مزاحم پرچانه هستم که هر چه به ذهنم می‌رسد بی‌وقفه به زبان می‌آورم. اخیرا هر سه ما در یک فضای سایبری گفت‌وگویی داشتیم تا ببینیم چگونه می‌توانیم در ترکیبی از زبان‌های آلمانی، چینی و انگلیسی با هم ارتباط برقرار کنیم. هر یک از ما به زبان مادری خودش صحبت می‌کرد.

ما با استفاده از هدفون، از مترجم برنامه اسکایپ که توسط تیم تحقیقاتی شرکت مایکروسافت ایجاد شده بود، کمک می‌گرفتیم. وقتی از چن پرسیدم کجا بزرگ شده، تعجبی ندارد که با حروف چینی نامفهومی مواجه شدم. چند ثانیه بعد صدای دوستانه‌ای آن را این گونه ترجمه کرد: «خانه من در شمال شرقی چین، در استان لیائونینگ واقع شده است.» کاش بقیه مکالمه ما هم به همین خوبی پیش می‌رفت. وقتی چن تلاش کرد سفرهایی را که به آمریکا داشته توضیح دهد، برنامه اسکایپ نتوانست یک کلمه چینی مبهم را به درستی ترجمه کند و به جای ایالت نیویورک آن را «گروه نیویورک» ترجمه کرد. در مکالمه با ریپل نیز همین مشکل پیش آمد. همان‌طور که این اشتباهات نشان می‌دهند، ترجمه ماشینی با وجود ۳۰ سال تلاشی که برای تکامل آن صورت گرفته، هنوز کاربرد کاملی ندارد. این تقصیر خود ما است. اگر ما با دقت و وضوح دیپلمات‌های سازمان ملل صحبت می‌کردیم، ابزارهای هوش مصنوعی می‌توانستند هر چیزی را مطابق الگوهای تعیین شده ترجمه و رمزگشایی کنند. هر چقدر بیشتر بر کلمات نامعلوم یا ترکیب‌ لغات متکی باشیم، نرم‌افزار ترجمه سخت‌تر می‌تواند بدون کمک انسانی کار خود را به درستی انجام دهد.

با این حال، شرکت‌های مایکروسافت، گوگل، بیدو، فیس‌بوک، IBM و بسیاری دیگر در این حوزه در حال رقابت هستند. ارائه ابزارهای درجه یک تشخیص صدا و ترجمه می‌تواند برگ برنده جذابی باشد که مشتریان را برای خدمات دیگر نیز جذب کند. به عنوان مثال، شرکت مایکروسافت به دنبال روش‌هایی است که بتواند قابلیت‌هایی فراتر از موتور مترجم اسکایپ که من، چن و ریپل تست کردیم ایجاد کند. نرم‌افزار ترجمه اگر بتواند از پایگاه داده عظیمی از الگوهای زبانی که سخنگویان یک زبان خاص استفاده می‌کنند بهره‌برداری کند، کارآیی بهتری خواهد داشت. مشاوران مدیریت در فضاهایی که برای بقیه ما غیرقابل تصور است، ممکن است از اصطلاحات خاص استفاده کنند. درون هر شرکت بزرگی، اسامی خاص برای پروژه‌ها، فرآیندها و مدیران ارشد بی‌پایان وجود دارد. مایکروسافت از سال ۲۰۱۱، به مشتریان خود امکان داده واژه‌نامه‌های خود یا متون نوشتاری را در پایگاه‌های داده متن‌های تخصصی بارگذاری کنند. این به معنی نتایج قابل استنادتر از سرویس ویژه «بینگ» مایکروسافت، به‌ویژه در متون فنی است.