استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

یکشنبه، ۱ژوئن۱۹۷۵، سالزبورگ

اولین ملاقات فورد با سادات طی ناهاری که سادات در قصر «شلوس فوسهل» میزبان آن بود رخ داد؛ قلعه‌ قرن پانزدهمی که برای شاهزاده-اسقف اعظم سالزبورگ در شبه‌جزیره‌ای در انتهای یک دریاچه یخچالیِ آرامِ محصورشده توسط کوه‌های پوشیده از برف ساخته شده بود. طی جنگ جهانی دوم، «یواخیم فون ریبن تروپ»، وزیر خارجه‌ هیتلر، این قلعه را برای اقامتگاه تابستانی خود اختصاص داده بود و از آن برای پذیرایی دیپلماتیک برای متحدان نازی‌ها استفاده می‌کرد. این کنایه در نگاه کیسینجر گم نشد. این اولین فرصت پرزیدنت فورد برای قرار گرفتن در کانون توجهی بود که کیسینجر با دیپلماسی بسیار موفقِ عربی- اسرائیلی خود ایجاد کرده بود.

شوربختانه برای فورد، هنگام پایین آمدن از سطح شیب‌دار «ایر فورس وان»، از چند پله‌ آخرِ باران‌زده پایش لغزید و بر زمین خورد و در این حین پاشنه کفشش کنده شد. عکس «برونو کریسکی» صدراعظم اتریش و یک دستیار نظامی که فورد را از زمین بلند می‌کردند، در فضای مجازی «داغ» شد و به نماد ناخواسته ریاست‌جمهوری او تبدیل شد. هنگامی‌که فورد و سادات از ملاقات خود در شلوس بیرون آمدند، فورد دوباره دچار لغزش شد؛ این‌بار سادات بود که او را از سقوط روی پله‌های شیب‌دار نجات داد.

در سه مکالمه‌ جداگانه، سادات به فورد و کیسینجر «ایده‌هایی» را ارائه کرد که آنها [فورد و کیسینجر] امیدوار بودند به‌واسطه آن [ایده‌ها] روند گام‌به‌گام را از سر بگیرند. فورد اولین جلسه‌ خود را با گفتن این جمله آغاز کرد: «تاثیر نامه [ی سناتورها] ناچیز است.» او سپس ناامیدی خود را از اسرائیلی‌ها ابراز کرد. این به گوش سادات آشنا می‌آمد. او فورد را رئیس‌جمهور ضعیفی می‌دید؛ زیرا پس از واترگیت و بدون داشتن اختیار منصوب شده بود (همین مساله درباره سادات در زمان جانشینی ناصر صادق بود). با این ‌حال سادات تصریح کرد که از نظر وی، ایالات‌متحده همه کارت‌ها را در اختیار داشت؛ زیرا واشنگتن همه‌چیز را به اسرائیل داد، «از یک قرص نان گرفته تا بمب‌افکن‌های فانتوم.» سادات گفت که برای بازی با این کارت‌ها با تحویل اینها به اسرائیل، به فورد می‌نگرد.

سادات سپس فورد را با محکوم کردن ایده ‌تشکیل مجدد ژنو غافلگیر کرد. چنان‌که گویی کیسینجر را کانالیزه می‌کرد، [سادات] توضیح داد که ایالات‌متحده باید در آن مجمع از اسرائیل دفاع کند و سادات باید بر گنجاندن «سازمان آزادی‌بخش فلسطین» پافشاری کند که با مخالفت اسرائیل مواجه خواهد شد. این فقط یک دستورالعمل برای رکود بیشتر بود. «من از خودمان می‌خواهم که پیشرفت کنیم که صلح کامل برقرار کنیم. می‌خواهم که ایالات‌متحده به آن دست یابد، نه اتحاد جماهیر شوروی.» همان‌طور که کیسینجر در خاطرات خود می‌گوید، «هر رهبر دیگر خاورمیانه‌ای در این مرحله با تهدید ما با گزینه شورویِ خود، برخی عناصر باج‌خواهی را وارد می‌کند.» اما سادات مثل دیگر رهبران عرب نبود. او برای فورد روشن کرد که به‌طور غیرقابل بازگشتی با مسکو قطع رابطه کرده است.»

فورد استدلال کرد که آنها باید گزینه ژنو را به‌صورت علنی حفظ کنند تا اسرائیل را برای امکان‌پذیر ساختن یک توافق موقت تحت‌فشار قرار دهند. سادات قبول کرد. او با احساس اینکه آنها در یک نقطه قرار دارند، به چیزی رسید که مدت‌ها از ایالات‌متحده خواستار آن بود؛ استراتژی مشترکی که می‌تواند «جهان عرب را از نفوذ شوروی نجات دهد» و «آن احمق‌های اسرائیلی را متقاعد کند که به خود بیایند.» فورد با قاطعیت پاسخ داد: «ما می‌توانیم با هم کار کنیم؛ ما با هم کار خواهیم کرد.» کیسینجر پیشنهاد ازسرگیری مذاکرات را از جایی که متوقف شده بود، داد. برای شروع سریع این روند، او نیاز داشت که سادات درباره تجدید دوره UNEF، ایستگاه هشدار در گذرگاه‌ها و تحریم شرکت‌های آمریکایی (که با اسرائیل تجارت می‌کنند) از سوی مصر پیشنهادهای بیشتری ارائه کند.

اگر سادات درباره این مسائل حرکتی نشان دهد، فورد می‌تواند پیشنهاد آمریکایی‌ها را به اسرائیلی‌ها ارائه کند. در مقابل، مصر می‌تواند عقب‌نشینی اسرائیل را به خطی که در شرق گذرگاه‌ها کشیده شده است و نیز دسترسی زمینی به میدان‌های نفتی را دریافت کند. وی ارزیابی کرد که در صورت تحقق این شرایط، این معامله در یک ماه آینده می‌تواند به نتیجه برسد. آنها دوباره در بعد از ظهر دوم ژوئن در «رزیدانس»، مقر حکومت و کاخ شاهزاده-اسقف اعظم سالزبورگ که در قرن شانزدهم، زمانی که این شهر به عنوان یک دولت مذهبی مستقل عمل می‌کرد، ساخته شده بود، با یکدیگر ملاقات کردند. ۲۰۰سال بعد، «ولفگانگ آمادئوس موتزارت» اپرای خود - Il Re Pastore - را در اتاق کنفرانس باشکوه آن به نمایش گذاشت. مانند فرستادگان قدیم، فورد و کیسینجر اتاق‌های بزرگ دولتی را طی کردند تا با سادات در یکی از اتاق‌های خصوصی با سقف بلند باروک ملاقات کنند.

سادات که با پرتره‌های ساکنان قبلی کاخ احاطه شده بود، مستقیما سراغ اصل موضوع رفت. او با تمدید سالانه‌ ماموریت UNEF موافقت خواهد کرد و یک سال دیگر را به‌صورت کتبی تعهد داد. کیسینجر به او یادآوری کرد که در مذاکرات قبلی این پیشنهاد را [سادات] داده بود و اسرائیلی‌ها آن را جدید نمی‌دانستند. او اکنون محتاطانه پرسید که آیا سادات می‌تواند با یک دوره‌ دوساله و یک تعهد تمدیدشده‌ یک‌ساله موافقت کند که به اسرائیلی‌ها اطمینان سه‌ساله می‌دهد که این توافق توسط مصر به چالش کشیده نمی‌شود.

سادات نگران بود که اسرائیل اصرار بر تعویق ژنو برای آن دوره داشته باشد و مدیریت واکنش اعراب را دشوار کند. کیسینجر به او اطمینان داد که ایالات‌متحده بدون توجه به مخالفت‌های اسرائیل، آماده‌سازی برای ژنو را تا پایان سال آغاز خواهد کرد؛ اما اجرای آن باید تا سال۱۹۷۷ و پس از انتخابات ریاست‌جمهوری در ایالات‌متحده به تعویق افتد. سادات همیشه به‌راحتی با وعده‌های آمریکایی‌ها راضی می‌شد. او گفت که نمی‌تواند یک تمدید دو ساله‌ اضافی را به‌صورت کتبی ارائه کند، «اما ما در عمل با هم تفاوت نداریم.» او به فهمی دستور داد: «با هِنری روی زبان آن کار کن.» درباره ایستگاه هشدار اولیه در گذرگاه‌ها، سادات پیشنهاد کرد که این امر توسط آمریکایی‌ها آماده شود و خاطرنشان کرد که این به اسرائیلی‌ها ضمانت قوی‌تری در برابر حمله‌ مصر می‌دهد تا اینکه اسرائیلی‌ها به حال خود رها شوند تا خودشان کار آماده‌سازی را انجام دهند. کیسینجر که تحت تاثیر قرار گرفته بود، معتقد بود که اسرائیلی‌ها این را تضمینی بهتر از تعهد سه‌ساله می‌دانند.