مرگ دنیل کانمن، روانشناس و از مبدعان رویکرد رفتارگرایی در اقتصاد و مدیریت، دوباره این نظریه را به محور بحث اقتصاددانان و پژوهشگران علوم انسانی تبدیل کرده است. کانمن که با گسترشهای نظری خود، نگاهها به نحوه انتخاب و تخصیص منابع را در علم اقتصاد تغییر داد، در مهمترین پژوهشهای خود طرفدار نوعی از فعالیت علمی بود که پایه آن نه بر قطعیت که بر شناخت بهتر و دقیقتر از انسان استوار است. از آنجا که در روششناسی اقتصاد نئوکلاسیک پایههای شناخت بر محور انسان عقلایی استوار است، رویکرد رفتاری با ظهور خود به مثابه عاملی ویرانگر بسیاری از ایدههای جریان اصلی اقتصاد را با چالش جدی روبهرو کرد که نتیجه آن در قالب جدلهای کلامی کانمن و بکر یا مقالات علمی مشهور آن دو نمایان است. بهواسطه همین سطح از اثرگذاری رویکرد رفتاری، «باشگاه اقتصاددانان» روزنامه «دنیایاقتصاد» از سه اندیشمند جوان خواسته است تا درباره جهانی که دنیل کانمن به روی ما گشود، بنویسند.
امیرمحمد تهمتن/پژوهشگر علوم رفتاری و بنیانگذار تیم بایاس
میراث فکری دنیل کانمن را بهعنوان یکی از بنیانگذاران علم اقتصاد رفتاری و تنها روانشناسی که توانست برنده جایزه نوبل اقتصاد شود، میتوان در چند حوزه دنبال کرد. اگرچه باید به این نکته توجه کرد که تلاشهای فکری او بهعنوان یک دانشمند برجسته و متفکر بزرگ که شاید بتوان نام او را در میان بزرگان علم اقتصاد همچون کینز، فریدمن، شیلر و لوکاس و همچنین در میان بزرگان علم روانشناسی همچون اسکینر، پاولوف و فستینگر آورد، در ادامه تلاشهایی بود که دیگر دانشمندانی همچون هربرت سایمون شروع کرده بودند. نقش و اثرگذاری مهم دنیل کانمن، ارائه صورتبندی جدید و سازمانیافتهای از این تلاش بود که نتایج آن را میتوان در نظریه چشمانداز (Prospect Theory) یافت. تلاشهای فکری او پاسخ متقنی به انتقادهای اقتصاددانانی همچون گری بکر بود که اساسا یافتههای او و دیگر دانشمندان اقتصاد رفتاری را قبول نداشتند. اولین حوزه از میراث فکری او را میتوان در تغییر نگاه اقتصاددانان به مساله عقلانیت و شیوه تصمیمگیری و قضاوت انسانها جستوجو کرد.
اگر خود را مخاطب اقتصاد میدانید، بعید است در سالهای اخیر نام اقتصاد رفتاری به گوشتان نخورده باشد. این شاخه از اقتصاد، شبهعلمی است که با نقض کردن فروض بنیادی اقتصاد نئوکلاسیک، از اهمیت ویژگیهای شناختی بر اقتصاد میگوید. با توجه به گسترش سریع این حوزه، باید دید این شبهعلم نوپا چقدر قابل اتکاست و با چه میزان صحت آماری، فرضیات اقتصاددانانی همچون مارشال و رمزی را زیر سوال میبرد.
ثمین نیکخواه بهرامی/دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه اوترخت
تصور کنید از شما میپرسند میتوانید با یک شخص، زنده یا درگذشته، یکساعت وقت بگذرانید و شام میل کنید. اقتصاددانی که شما باشید، تصمیم میگیرید این یکساعت را صرف گپوگفت با دنیل کانمن کنید. مشخصا سر یک شام یکساعته با یک نوبلیست اقتصاد رفتاری، صحبت درباره معنادار نبودن ضرایب آخرین رگرسیون در مقاله اخیرتان، تنها وقت تلف کردن است. این یکساعت، شاید بهترین فرصت برای دریافت دیدگاههای شخصی استاد باشد. شاید کنجکاو باشید بدانید که خود کانمن تا چه حد از مفاهیم سیستم یک و سیستم دو در زندگی روزمرهاش استفاده میکند. شاید هم سوال خاصی ندارید و تنها همنشینی با استاد شما را راضی میکند.