ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور وقت آمریکا ۹ خرداد ماه سال ۱۳۵۱پس از پایان ملاقات با رهبران شوروی در مسکو به ایران آمد. او یک همراه نام آشنا و سیاسی هم داشت؛ سیاست‌مدار و تاجر مسلک با نام هنری کیسینجر. ریچارد نیکسون در دیدار با شاه ضمن تمجید از نقش او در تحکیم و تثبیت امنیت منطقه خلیج‌فارس قول داد «که او هرگونه سلاح غیرهسته‌ای را که بخواهد می‌تواند از آمریکا خریداری کند.» این قول مساعد نیکسون فرصت مغتنم و در واقع شعف‌انگیزی در اختیار شاه قرار داد تا برای خرید آخرین تجهیزات پیشرفته نظامی از آن کشور خواب‌های طلایی‌اش را در عالم واقع تعبیر کند. در این میان وزارت دفاع و وزارت امور خارجه آمریکا به دستور رئیس‌جمهور « از روند نظارت بر فروش تسلیحات [به ایران] معاف» شدند و در همان حال سیاست فروش اسلحه به ایران برای تولیدکنندگان اسلحه در آمریکا و سه بخشی که مسوول تهیه ساز و برگ نظامی در آمریکا هستند و سازمان کمک‌های امنیت دفاعی یک منبع ثروت بادآورده به‌دنبال داشت. در همان حال هنری کیسینجر به وزرای دفاع و خارجه آمریکا تذکر داد که از آن پس «طبق معمول به‌طور کلی خرید سازوبرگ نظامی در درجه نخست باید به درخواست دولت ایران واگذار شود.» به‌رغم دستور اکید نیکسون پنتاگون هشدار داد که «ایالات‌متحده خود را متعهد به فروش F-۱۴ و F-۱۵ به ایران نکند و بمب‌های هدایت‌شونده با لیزر در اختیار شاه قرار ندهد» اما نیکسون و کیسینجر به این هشدارها توجهی نشان ندادند.

به این ترتیب شاه امکان یافت برای خرید جت‌های جنگنده F-۱۴ تام کت که «در آن زمان پیچیده‌ترین و گران‌ترین جت جنگنده در دنیا بود» با کمپانی گرومن به توافق لازم دست یابد. به این ترتیب طی سال‌های ۱۳۵۱-۱۳۵۶ش/ ۱۹۷۲-۱۹۷۷م تجهیزات پیشرفته نظامی فراوانی از سوی شاه به کمپانی‌های اسلحه‌سازی آمریکایی سفارش داده شد و میزان فروش اسلحه آمریکایی به شاه طی این فاصله زمانی به بیش از ۱۸ میلیارد دلار بالغ شد و به تبع آن بودجه نظامی ایران که در سال ۱۳۵۱ش/ ۱۹۷۲م حدود ۴/ ۱میلیارد دلار بود در سال ۱۳۵۶ش/ ۱۹۷۷م به ۴/ ۹ میلیارد دلار رسید. براساس آمارهای موجود در سال ۱۳۵۶ش بودجه نظامی ایران «برابر ۴۰ درصد بودجه کل کشور بود.» روند خرید سیل‌آسای اسلحه زمانی شدت قابل توجهی گرفت که در سال ۱۳۵۲ش/ ۱۹۷۳ م قیمت نفت به حدود ۴ برابر افزایش یافت و به‌دنبال آن عایدات نفتی ایران نیز از ۴ میلیارد دلار در سال به رقم ۲۰میلیارد دلار افزون شد.

در واقع «هم نیکسون و هم کیسینجر دادن اختیارات تام نظامی را به شاه نهایتا به عنوان نیاز آمریکا به داشتن یک نیروی محلی قدرتمند که بتواند از منافع آمریکا در خلیج‌فارس حمایت به عمل آورد توجیه می‌کردند» و به عبارت دیگر «هر دو منافع ایران و آمریکا را هم‌مرز و قرین یکدیگر می‌دیدند» در این میان هنری کیسینجر معتقد بود «شاه نادرترین رهبران و یک متحد قطعی و بی‌چون و چرا و کسی است که درک او از دنیا نقطه‌نظرهای ما را تقویت می‌کند.» به این ترتیب شاه مشتاقانه لیست بلندبالایی از تجهیزات نظامی آمریکایی را سفارش داد و علاوه بر سفارش خرید هواپیماهای F-۱۴ درصدد برآمد جت‌های پیشرفته‌‌تر F-۱۶ و F-۱۸ را نیز به کمپانی‌های سازنده در آمریکا سفارش دهد. این طرح «جزئی از برنامه بازرگانی ۵۰میلیارد دلاری بود که باید بین سال‌های ۱۳۵۴-۱۳۵۹ش/ ۱۹۷۵-۱۹۸۰م بین دو کشور انجام پذیرد.»

در این میان هنری کیسینجر تصریح می‌‌کرد که دولت آمریکا برای برآورده ساختن نیازهای تسلیحاتی شاه آمادگی لازم را دارد و به منتقدان هشدار می‌داد که «شاه مشتری خوش‌پرداخت و معتبری است.» هرچند طی سال‌های ۱۳۵۱-۱۳۵۷ شاه موفق شد مقادیر معتنابهی از تجهیزات پیشرفته نظامی مورد تقاضا و ازجمله ۸۰ فروند هواپیمای تام کت F-۱۴ را از آمریکا دریافت دارد، اما توفان انقلاب برای تداوم خریدهای باز هم بیشتر نظامی ـ تسلیحاتی مجال لازم را به او نداد. در سفر اخیر دونالد ترامپ به عربستان نیز قراردادهای تجاری بالغ بر صدها میلیارد دلار بسته شد که بخش عمده آن شامل خرید تسلیحات نظامی از سوی دولت سعودی از آمریکا است. کارل مارکس گفته است؛ هگل بر این باور بود که تاریخ دو بار تکرار می‌شود، اما او فراموش کرد که بگوید بار اول به صورت تراژیک و بار دوم به حالت کمیک!

منبع: کتاب «تاریخ روابط خارجی ایران از 1332 تا 1357» نوشته ابراهیم سنجر

معامله میلیارد دلاری شاه و نیکسون