اشتباه گودرزی از نگاه مسئول ورزش دولت اصلاحات
مشروح گفتوگوی «خبرآنلاین» با سیدمصطفی هاشمیطبا را در ادامه میخوانید:
* به نظر شما انتخاب مسعود سلطانیفر برای این پست، انتخاب مناسبی است.
هیچ تردیدی در توان مدیریتی سلطانیفر وجود ندارد.
* اما ایشان بار قبل از مجلس رای اعتماد نگرفت.
ساختار مجلس تغییرات بسیاری داشته و حتما دولت به این مسئله توجه کرده و انتخاب مناسب را انجام داده است.
* فکر میکنید بزرگترین چالش پیش روی وزیر پیشنهادی چیست؟
خیلی شفاف باید بگویم، با اینکه میدانم توان مدیریتی بالایی دارد اما اگر نتواند مشکلات مالی ورزش را حل کند، نمیتواند کاری از پیش ببرد. بزرگترین چالش ورزش در این اواخر مشکلات مالی بوده که باعث شده بسیاری از کارها در سطح استانها، فدراسیونها و البته در ساختارسازی، بخوابد و پیشبردی نداشته باشد. تا زمانی که مشکل مالی را نتوانند حل کنند، این شرایط ادامه خواهد داشت.
* این مشکل که میگویید، با توجه به شرایط مالی دولت خیلی هم امکانپذیر نیست.
درست است که این مشکلات را دارند اما باید وزارتخانه کارهای اجرایی را کم کند و به سمتی برود که بتواند اعتبارات بخش خصوصی را جذب کند.
* مثلا این همه پروژه نیمهتمام روی دست وزارت ورزش مانده است.
دقیقا. اتفاقا در این مورد من نامهای را به شخص رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه نوشتم و تصریح کردم که بدون کمکگرفتن از بخش خصوصی امکان تکمیل این پروژههای ملی وجود ندارد. باید شرایطی را برای بخش خصوصی ایجاد کرد که رغبت کند و بیاید در تکمیل این پروژهها سرمایهگذاری کند. در غیر این صورت با شرایط موجود در کشور و این بار پرداخت رقم درشت یارانهها، امکان ندارد بتوانند این پروژهها را به سرانجام برسانند.
* شما یکی از منتقدان دوره کاری محمود گودرزی بودید. به نظرتان بزرگترین اشتباه گودرزی چه بود که سلطانیفر در صورت گرفتن رای اعتماد نباید تکرارش کند؟
ببینید، من بارها گفتم ورزش در چهار تا فدراسیون و دو تا باشگاه خلاصه نمیشود که وزیر مدام بخواهد در آنها دخالت کند. اتفاقا وزیری در این بین موفقتر میشود که به استقلال فدراسیونها و باشگاهها اعتقاد داشته باشد و انرژیاش را برای برنامهریزی و ساختارسازی صرف کند. وزارت ورزش رسالتهای مهمتری دارد تا اینکه بخواهد تمام انرژی و توانش را صرف دخالت در این چند فدراسیون سر زبانها و دو تا تیم باشگاهی کند. باید وزیر ورزش بتواند شعار ورزش برای همه مردم را محقق کند و این واقعا کار دشواری است. وزیر ورزش نباید دنبال چهار تا فدراسیون و تیم و کار دادن به اطرافیان خودش باشد.
* یکی از چالشهای بزرگ در سالهای گذشته این است که آیا اصلا ورزش باید وزارتخانه میشد؟ شما از ابتدا مخالف این تغییر ساختار بودید. به نظرتان حالا برای برونرفت از چالش موجود و دردسرهای چهار پنج سال گذشته، بهتر نیست دوباره به همان شکل قدیمش برگردد؟
من از ابتدا میگفتم اشتباه است که سازمان تربیت بدنی را تبدیل به وزارت ورزش کنیم چون مطمئن بودم مشکل این تشکیلات، نوع اداره آن است، نه ساختار سازمانی آن. این تصمیم اما گرفته شد و در این چند سال هزینههای زیادی هم تحمیل کرد. اینکه حالا دوباره بخواهیم ساختارش را منحل و به حالت ابتدایی برگردانیم، باز هم چیزی را عوض نمیکند و شرایط همانی است که بوده. اینجا نیاز به مدیریت قوی دارد. اگر یک مدیر قوی در راس کار باشد، قطعا خودش بلد است چطور کار را به نحو احسن پیش ببرد؛ طوری که این همه حاشیه و مشکل ایجاد نشود.
* شما مدام درباره ورزش حرف میزنید اما اسم این تشکیلات وزارت ورزش و جوانان است.
به نظرم بخش جوانان، یک ماموریت اضافه و بیدلیل در وزارت ورزش است که مثل یک بار اضافه روی دوش آن مانده و باید برداشته شود. اساسا این دو ماموریت همخوانی با هم ندارند و وزارت ورزش نمیتواند کاری را برای جوانان انجام بدهد. آن زمان برای ادغام دو حوزه، این تصمیم را گرفتند اما حالا بهتر است این مسئولیت از دل وزارت ورزش جدا شود.
* آن وقت برای معاونت جوانان چه تصمیمی بگیرند؟
اصلا نیازی به سازمان ملی جوانان هم نیست. ببینید این سازمان اساسا نمیتواند برای حل مشکل جوانان کار اجرایی انجام دهد. از قدیم یک شورای عالی جوانان داشتیم که همه وزارتخانهها و نهادها در آن عضویت داشتند. چون دقیقا این شورا باید در یک ساختار بین دستگاهی بتواند نهادها و وزارتخانهها و ارگانهای دولتی را مکلف به اجرای مسئولیتهایشان درباره جوانان کند. کاری که از دست وزارت ورزش برنمیآید.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر