این باستان‌شناس با اشاره به کشف شواهدی از دوره اشکانیان و ساسانیان در شرق اصفهان و اطراف زاینده رود، اضافه کرد: همچنین شواهد به دست آمده نشان می دهد که پایین‌دست رودخانه زاینده رود در شرق اصفهان در دوره اسلامی بویژه ایلخانی و تیموری بسیار مورد توجه بوده است. وی با بیان اینکه در این کاوش از «آزمایش کربن ۱۴» برای تاریخ‌گذاری دقیق شواهد و بقایای به دست آمده استفاده شده است، تاکید کرد: کاوش ها و تحقیقات انجام شده تاکنون نشان می دهد که جوامع انسانی در عصر مفرغ در پایین‌دست زاینده رود استقرار داشته اند هرچند شواهد ضعیف دیگری نیز به دست آمده که در مراحل اولیه پژوهش و بررسی بوده و احتمال استقرار جوامع بشری قبل از عصر مفرغ در آن وجود دارد.

عضو تیم مطالعات باستان‌شناسی در حوضه شرق زاینده رود تصریح کرد: نتایج حاصل از این کاوش ها در مجموع بر این نکته صحه می گذارد که زاینده رود همواره نقش موثری در جذب جوامع انسانی، شکل گیری فرهنگ ها و شکوفایی آنها و تمدن سازی از پیش از تاریخ و تا به امروز ایفا کرده است. جبرئیلی خاطرنشان کرد: مطالعات محدود انجام شده در غرب زاینده رود نیز حاکی از استقرار انسان در اطراف این رودخانه از دوران پیش از تاریخ است. این پژوهشگر با اشاره به چگونگی کاوش های باستان‌شناسی در شرق اصفهان، توضیح داد: در این کاوش ها به طور کلی با ۲ نوع محوطه مواجه شدیم و برای هریک از آنها دلایل استقرار انسان ها مورد بررسی قرار گرفت. وی با بیان اینکه دسته نخست این محوطه‌ها، شامل سکونتگاه‌ها یا استقرارگاه های انسانی بزرگ به مانند شهر یا روستاهای امروزی است، گفت: مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که به احتمال زیاد، پیشه اصلی و اقتصاد معیشت این جوامع، کشاورزی و پس از آن دامپروری بوده که نسل به نسل منتقل شده است. جبرئیلی با تاکید بر اینکه عوامل محیطی مانند دسترسی به منابع آب، وجود خاک حاصلخیز، پوشش گیاهی مناسب و دسترسی به مسیرهای ارتباطی از جمله دلایل اصلی شکل گیری این جوامع است، افزود: در این محوطه ها، خُمره های قدیمی برای ذخیره غلات و دانه های گیاهی که بدست آمدند نشان می دهد جوامع بشری از گذشته در این مناطق با استفاده از منابع آب موجود بویژه زاینده رود، کشاورزی می‌کردند. وی با اشاره به اینکه در این کاوش ها به بقایای استخوان جانوری مانند بز، گوسفند و گاو نیز دست پیدا کردیم، تصریح کرد: اقتصاد معیشتی انسان ها در هزاران سال گذشته در این محوطه ها بطور عمده کشاورزی و در کنار آن دامپروری بوده است. این پژوهشگر به دسته دوم محوطه های مورد مطالعه اشاره و اضافه کرد: این محوطه ها در دشت های خشک و بیابانی، تپه های ماسه ای یا رمل های امروزی قرار گرفته اند که محیط مناسبی برای ایجاد استقرار یا سکونتگاه انسانی نیستند و بررسی ها نشان می دهد که این محوطه ها حالت کارگاهی و صنعتی داشتند.

جبرییلی به وجود شواهدی از سنگ معدن مس، فلز مس، سرباره و کوره ذوب فلز مس و جوش کوره پخت سفال در محوطه های این بخش اشاره کرد و افزود: این محوطه ها از منابع آب زاینده رود فاصله داشتند اما احتمال می رود محیطی که این محوطه ها در آن قرار دارند به سبب وجود پوشش گیاهی درختچه ای و بوته ها، منبع مناسبی برای تامین انرژی سوخت کارگاه ها فراهم می کرد. وی ادامه داد: تصاویر ماهواره ای و بررسی ها نشان می دهد که جوامع انسانی به احتمال با استفاده از کانال، آب زاینده رود را به مزارع خود منتقل و سپس پساب و آب اضافی آنها را به سمت محوطه های صنعتی و کارگاهی هدایت می کردند. جبرئیلی با بیان اینکه شواهد فرهنگی جوامع بشری در شرق زاینده رود همزمان با شهر سوخته و تمدن جیرفت در جنوب شرقی ایران است، تصریح کرد: ما هنوز در مراحل اولیه مطالعات در این منطقه هستیم و ممکن است در آینده اطلاعات بیشتر و کاملی به دست آوریم. وی با اشاره به اینکه تالاب گاوخونی نیز در شکل گیری این جوامع بشری نقش بسزایی داشته است، خاطرنشان کرد: بررسی ها نشان می دهد که رودخانه های دیگری مانند « زرچشمه» که از جنوب شرقی اصفهان سرچشمه می گرفت نیز در استقرار جوامع انسانی در شرق اصفهان تاثیر داشته است.