صاحب انرژی کیست؟

این انرژی ارزشمند و پیشرفت کشور در این زمینه با تلاش‌های فراوانی به‌دست‌آمده است اما هنوز راه پرپیچ‌وخمی را باید طی کرد، صنعت برق کشورمان همچنان با مساله‌ای مهم یعنی هدر رفت انرژی برق مواجه است.مبحث تلفات انرژی از مهم‌ترین مقوله‌هایی است که صنعت برق با آن مواجه است و توجه به کاهش آن ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. انرژی الکتریکی تولیدشده توسط نیروگاه با واحدهای توزیع به مصرف‌کنندگان مطابقت لازم را ندارد و همیشه چند درصد از واحدها را در شبکه توزیع از دست می‌دهیم. این اختلاف در واحد تولید و توزیع‌شده، به‌عنوان تلفات انتقال و توزیع شناخته‌شده است.در کشورهای صنعتی از همان ابتدای شکل‌گیری این صنعت یعنی سال ۱۹۰۰ میلادی مبحث تلفات موردتوجه قرار گرفت و تاکنون تلاش‌های زیادی در این زمینه صورت گرفته و با ابداع روش‌های مختلف و به‌کارگیری آن‌ها نتایج خوبی به‌دست‌آمده است.در کشور ما با توجه به اینکه این صنعت هنوز درزمینه کاهش تلفات تا حد مطلوب راه طولانی را در پیش دارد، ضرورت توجه به این امر را متوجه مسوولان و محققان می‌سازد که باید پس از شناسایی بخش‌های تلفات برق به دنبال چاره بود، قطعا جلوگیری از تلفات برق نیازمند سرمایه و هزینه است که باید آن را تامین کرد.درواقع بیش از یک دهه است که رشد بخش صنعت برق به‌طور زیربنایی و استراتژیک، به دلیل ساختار ناکارآمد اقتصاد و مالی آن، متناسب با نیازهای توسعه‌ای کشور محقق نشده است. عدم پرداخت این مطالبات حتی بقای کسب‌وکارهای این بخش را به خطر انداخته و لازم است که دولت و وزارت نیرو پرداخت مطالبات این بخش را در اولویت قرار داده و متناسب با حجم مطالبات و با استفاده از ظرفیت‌های بازارهای مالی و منابع داخلی، نسبت به تسویه بدهی‌های خود اقدام فوری کند تا بتوان نیمی از مسائل این صنعت را حل کرد.

اصفهان؛پیشتاز حل بحران‌ها

چالش انرژی در سطوح مختلف به این صحبت‌ها خلاصه نمی‌شود؛مساله اینجاست که عدم توجه به تولید برق به‌جای گاز یک مشکل اساسی درگذشته است که بابی‌توجهی کشور را به وضعیت کنونی رسانده که در پی آن درگیر مشکلات صنعت گاز شده است.بی‌توجهی به مساله  پراهمیت برق تا جایی است که به‌جای تقویت سیستم‌های تولید و توزیع امروز درگیر هدر رفت ۱۱درصدی برق در بخش توزیع هستیم.از سوی دیگر به‌طورکلی مساله  انرژی در کشور با بحرانی به نام فقدان متولی مواجه است و این مساله نیز صرفا به اصفهان خلاصه نمی‌شود.دراین‌بین وزارتخانه‌های مختلف هر یک مدعی وظیفه خاص خود درزمینه انرژی هستند و درنهایت و در سطح کلان هیچ‌کس آن‌ها گردن نمی‌گیرد که مدیریت انرژی کشور را داشته باشد.دراین‌بین اصفهان به‌عنوان یک کلان‌شهر مدرن و پیشرو می‌تواند به‌عنوان یک محل امتحان برای این مساله، سازوکاری در قالب مدیریت انرژی شهری به‌عنوان یک متولی ایجاد کند تا قوت‌ها و ضعف‌ها در یک نقطه تجمیع شده و در پیوند با دیگر نهادها به حل یکپارچه مشکل انرژی بپردازد.این آزمون‌وخطا که به‌احتمال‌زیاد، اصفهان به علت سابقه مدیریت قوی سربلند از آن بیرون می‌آید،در سراسر کشور نیز می‌تواند اجرا شود و درنهایت به سازوکاری مشخص در حوزه انرژی در بخش‌های توزیع و تولید و خدمات دست‌یابیم و افکار عمومی و نهادهای دولتی نیز بدانند که دقیقا با چه سازوکاری در حوزه انرژی مواجه هستند و این به‌هم‌ریختگی و توزیع نامتناسب مدیریت انرژی بالاخره سامانی بگیرد.