سحر عارف
زنان «گل» هستند، وظیفه اصلی نان‌آوری به عهده مردان است اگرچه مجری طرح سهمیه‌بندی جنسیتی وزارت علوم است، اما به اعتقاد بسیاری این طرح بیشتر خواست نهادهای مذهبی بوده است نه نهادهای علمی. به اعتقاد برخی، آن دسته از افرادی که «وزیر شدن زنان» را آغاز عصر «قحط‌الرجالی» می‌دانند در اجرای این طرح هم بی‌تاثیر نبوده‌اند.
اما نماینده ولی فقیه در دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است: «این طرح نیاز اجتماعی است.» و می‌گوید «مبنای بینشی ندارد»، اما این را هم یادآوری می‌کند که حضور مردان در دانشگاه به همان دلایل بینشی ضروری‌تر است. حول همین موضوع با حجت‌الاسلام حمید جعفرزاده، نماینده ولی فقیه و رئیس نهاد رهبری دانشگاه علامه طباطبایی، به گفت‌وگو نشستیم که شرح آن را در ادامه می‌خوانید:

طرح‌هایی مانند سهمیه‌بندی جنسیتی تا چه میزان دغدغه دین دارد و براساس کدام مبنای دینی اجرا می‌شود؟
دریافت‌هایی که در خصوص سهمیه‌بندی جنسیتی وجود دارد تابع زمان است. مانند بحث کثرت موالید که مساله‌ای بنیادی به حساب می‌آید، اما در دوره‌ای آینده‌نگران نظام، کنترل جمعیت را لازم دیدند و امروز همان افراد، ادامه آن سیاست را غلط می‌دانند. اگرچه این بحث در حکومت اسلامی مطرح شده است، اما نمی‌توان آن را طرحی اسلامی دانست؛ هرچند با دین مبین اسلام نیز در تعارض نیست. سهمیه‌بندی جنسیتی مبنای بینشی ندارد، بلکه براساس شرایط زمانی چنین طرحی اجرا می‌شود. در نظام گذشته به دلیل نگاه ابزاری و رویکردی مشابه قرون وسطی به زنان، حضور آنها در دانشگاه‌ها بسیار محدود بود. به همین دلیل افراد مذهبی نیز نسبت به ورود فرزندان خود- که سرمایه‌های عمرشان بودند- به دانشگاه، با احتیاط عمل می‌کردند، لذا پس از انقلاب اسلامی از آنجا که فضاهای آموزشی به محیط‌های امن بدل شد، مورد استقبال اقشار مختلف جامعه قرار گرفت. به همین دلیل پس از انقلاب با حضور چشمگیر زنان در دانشگاه‌ها مواجه می‌شویم؛ تا حدی که امروز برای تعدیل این وضعیت به چنین طرحی نیازمندیم.
شاید فتوای برخی از روحانیون صدر مشروطه در حرمت تحصیلات برای زنان را بتوان با این رویکرد فهمید، اما نگرانی از حضور زنان در دانشگاه‌های اسلامی چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟
دیدگاه دینی هیچ محدودیتی برای تحصیل زنان ایجاد نمی‌کند، همانطور که ما در آیات و روایاتی که کسب علم را توصیه می‌کند همواره با افعال عام مواجه می‌شویم، کسب علم از منظر دین منحصر به مردان نیست. بحث سهمیه‌بندی جنسیتی از آیات قرآن استخراج نشده است، بلکه صرفا پاسخی به یک نیاز اجتماعی است. سهمیه‌بندی جنسیتی هنوز مصوبه نیست، بلکه طرح موضوعی است که می‌خواهد تعادل را برقرار کند. زنان به دلیل عدم درگیری با مسائل جامعه و به تبع آن آرامش حاصل از این عدم درگیری، در مسائل نظری موفق‌تر عمل می‌کنند. تعادل در نسبت حضور دختران به پسران در دانشگاه‌ها که به دلیل بی‌دقتی از دست خارج شده است، باید با ایجاد امکانات برای پسران بازگردد. یکی از آن امکانات همین طرح سهمیه‌بندی جنسیتی است که موانع برای حضور آقایان را کم می‌کند. این طرح هنوز در مرحله آزمون و خطا است، شاید چند سال دیگر در آن نیز تغییری ایجاد شود، اما تا امروز توانسته است تا حدودی در نسبت حضور پسران به دختران، تأثیرگذار باشد. اگرچه عده‌ای از اساتید جامعه‌شناسی نیز بحث افت سطح علمی دانشگاه‌ها را با اجرای سهمیه‌بندی جنسیتی مطرح کردند، اما آنچه درحال حاضر برای جامعه ما نگران‌کننده‌تر است، کمرنگ شدن حضور آقایان در حوزه آموزش عالی و تبعات حاصل از آن است.
اما عده‌ای از کارشناسان معتقدند که کنکور، یک آزمون رقابتی است و ایجاد هر نوع امکاناتی به سود یک جنس با فلسفه وجودی آن ناهماهنگ است. علاوه بر این امروز بسیاری از زنان با مسائل جامعه به صورت مستقیم درگیر هستند و به نظر نمی‌رسد که از آرامش بیشتری برخوردار باشند. شما این ادعا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
خانم‌ها از امکانات بیشتری به دلیل آرامش فکریشان برخوردار هستند. اگر زنی کار می‌کند برای خودش کار می‌کند، اما مردان وظیفه تامین معاش خانواده را بر عهده دارند. حضور بیشتر خانم‌ها مسوولیت‌ها را نیز ناخودآگاه به زنان تحمیل می‌کند که این مساله با توجه به نقش آینده‌سازی زنان نگران‌کننده است. زنان حافظان امروز و فردای جامعه هستند، اما مادری که پس از پایان کار خود به پرستاری احتیاج دارد، دیگر نمی‌تواند به فرزندانش رسیدگی کند.
آیا براساس این توضیح شما می‌توان نتیجه گرفت که نه تنها زنان در تشخیص منافعشان ناتوان هستند، بلکه برابری کامل هم میان زن و مرد وجود ندارد؟
اینها به دلیل مسوولیت مردان و توانایی طبیعی آنان در به عهده گرفتن مشاغل سخت است. نگاهی که برابری می‌خواهد غربی است و می‌گوید هرکس که مصرف می‌کند باید کار کند، اما در نگاه اسلامی وظیفه اصلی کار به‌عهده مردان است. ما در تعابیرمان زن را به گل تشبیه می‌کنیم. از موجودی به لطافت گل باید مراقبت و محافظت بیشتری کرد. مردان به دلیل مسوولیت‌های بیشتر احتیاج به آموزش بیشتر هم دارند. این به معنای آن نیست که خانم‌ها بی‌نیاز از آموزش هستند، قطعا مادران باسواد برای جامعه مفیدتر از مادران بی‌سواد هستند، اما باید به اقتضائات جامعه نیز توجه کرد. اگر در گذشته آقایان دلیل عدم ورودشان به دانشگاه را کثرت خانم‌ها مطرح می‌کردند، طرح سهمیه‌بندی جنسیتی می‌خواهد این عذر غیرموجه را از آنها بگیرد.
اگر این عذر غیرموجه است، چگونه پذیرفته می‌شود؟
برخی از افراد خود نسبت به وظایف و مسوولیت‌هایشان آگاهی دارند و برای ایفای آن در آینده برنامه‌ریزی می‌کنند، اما با آن عده‌ای که در خواب به سر می‌برند و نسبت به نقش و حضورشان در فردای جامعه بی‌تفاوت هستند، چه باید کرد؟ این اقدام بیش از هر چیز برای بیدار کردن آقایان است تا از امکانات استفاده کنند. با این طرح خواستند شوکی ایجاد کنند تا استرس روانی آقایان برطرف شود. به این طریق موانع برای حضور آقایان کم شده است، اما اگر تنها به این طرح اکتفا شود، کافی نخواهد بود و این ایثارگری خانم‌ها بی‌نتیجه می‌ماند.
از نظر شما خود زنان به ایثارگری در این خصوص تمایلی دارند؟
طبع هر انسانی او را به کسب کمال ترغیب می‌کند، اما اینجا بحث مدیریت اجتماعی است. به هر حال ایجاد سقف 50 درصد برای زنان، آنها را از رقابت بازنمی‌دارد. با اجرای این طرح از ارزشمندی و توانایی‌های زنان چیزی کم نمی‌شود، بلکه تنها فرصتی به آقایان داده می‌شود. اجرای این طرح تنها منافع آقایان را تأمین نمی‌کند، بلکه برای خانم‌ها نیز منافعی دارد که اغلب به آن بی‌توجهی می‌شود. زمانی که آقایان از ورود به دانشگاه بازبمانند، در بازار کار نیز عقب خواهند افتاد؛ بنابراین زنان مجبور به جبران عقب‌افتادگی‌های مردان می‌شوند. در چنین جامعه‌ای که مشاغل سخت به زنان تحمیل شود، فرسودگی آنان را نیز به همراه خواهد داشت. طرح سهمیه‌بندی جنسیتی برای حفاظت از جامعه است، گاهی این حفاظت و حمایت با توجه به پسران محقق می‌شود، گاهی با توجه و حمایت از دختران.