روایت فیلم«پیش از سیل» از نابودی محیط‌زیست

آناهیتا جمشیدنژاد
Anahita.jamshidnezhad@gmail.com

امروزه بیش از هر زمان دیگری صحبت از تغییرات اقلیمی و انقراض گونه‌های مختلف گیاهی و حیوانی به گوش می‌رسد. بشر بیش از پیش دریافته است که چه نقش فاجعه‌باری در نابودی محیط‌زیست خود دارد. در این میان نقش رسانه‌ها در عصر دیجیتال و در آگاه‌سازی افراد بر کسی پوشیده نیست. کنفرانس‌های محیط‌زیستی در جای جای جهان برگزار می‌شود تا جلوی نابودی زمین گرفته شود. رادیو، تلویزیون، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی همه و همه سعی در آگاه‌سازی در مورد این فاجعه دارند. نقش سینما نیز در این آگاه‌سازی کم از بقیه نیست. در این مقاله نگاهی به فیلم «Before The Flood» محصول سال 2016 می‌اندازیم. این مستند نگاهی به تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین بر محیط‌زیست انداخته است.

اینها اولین خاطرات تصویری من هستند. تصویر یک بیشه که بالای گهواره‌ام بود. هر شب قبل از اینکه بخوابم به آن خیره می‌شدم. همیشه به نقاشی « باغ لذت دنیوی» اثر هیرانیموس بوش که حوالی قرن پانزدهم نقاشی شده بود خیره می‌شدم و اگر به اندازه کافی به این تابلوها خیره بشوید، برایتان داستان‌های زیادی برای گفتن دارند. در تابلوی اول آدم و حوا را در باغ عدن می‌بینید. آن دور دورا پرنده‌ها پرواز می‌کنند. فیل‌ها و زرافه‌ها و بسیاری نقشواره مذهبی دیگر. از تابلوی دوم تازه داستان هیجان‌انگیزتر می‌شود. گناهان مهلک راه خودشان را به نقاشی باز می‌کنند. فسق و فجور و افراط وجود دارد و آخرین تابلو که کابوس‌وار‌ترینشان هست، مخصوصا از زاویه دید یک کودک به این سرزمین پیچیده، تباه شده و سوخته است. بهشتی که پست و نابود شده است. انسان‌ سهوا در حال تغییر دادن آب‌و‌هوای دنیا به وسیله زباله‌های شهری خود است. سوختن زغال، نفت و چوب، دی‌اکسیدکربن زیادی در اتمسفر آزاد می‌کند. گاز‌های گلخانه‌ای به‌صورت آشکاردر حال تغییر دادن آب‌و‌هوا هستند. آنها دما را بالا می‌برند. تغییرات آب‌و‌هوایی بسیار سریع به ما می‌رسد و ما شاهد یک سری الگوهای هوایی بسیار غیرعادی هستیم. اگر زمین را یک قایق در نظر بگیریم، با غرق شدن این قایق همه ما غرق خواهیم شد.

چیزی به اسم سوخت فسیلی پاک وجود ندارد

گونه‌های طبیعی متفاوتی وجود دارند که منقرض شد‌ه‌اند یا در خطر انقراض قرار دارند. همه حیوانات مختلف از دودو گرفته تا کبوتر وحشی آمریکایی (دودو پرنده‌ای منقرض شده از دسته کبوتر‌ها است که قابلیت پرواز نداشت)؛ ببر تاسمانی، پنگوئن امپراتور، گورخر آفریقایی، شترمرغ نیوزیلندی منقرض شده‌اند‌ یا در معرض انقراض قرار دارند. داستان‌های بسیاری وجود دارد که چطور مکتشف‌ها و مهاجر‌ها یک گونه کامل را نابود می‌کردند و به مرور زمان برای همیشه زیست‌بوم آن منطقه ناقص می‌شد. اما تنها فرقی که اکنون (بین ما و آن مهاجران) وجود دارد، این است که ما عمدا دست به این کار می‌زنیم و این اشتباه ما بسیار سنگین‌تر از آنهاست. اگر به‌صورت موثر بخواهیم با تغییرات آب‌وهوایی مبارزه کنیم، باید از دانستن این نکته شروع کنیم که بخش اعظم اقتصاد بر پایه سوخت‌های فسیلی شامل زغال، نفت و گازهای طبیعی استوار است. نفت به قسمت اعظمی از بخش حمل‌و‌نقل قدرت می‌بخشد. زغال‌سنگ و گاز‌های طبیعی هم به قسمت اعظمی از بخش برق قدرت می‌دهند. حالا ما در دو دهه اول قرن بیست و یکم به جای آنکه خودمان را از سوخت‌های فسیلی مستقل کنیم، بسیار خطرناک و افراطی به‌دنبال منابع جدید هستیم. اینها را می‌توانید در از بین بردن کوه‌ها برای زغال‌سنگ، تکه‌تکه کردن (زمین) برای گاز‌های طبیعی، حفاری‌های درون دریایی برای زغال‌سنگ و ماسه‌های نفتی(شیل) که ‌مخرب‌ترین حالت فرآورده‌های سوخت فسیلی به حساب می‌آید ببینید. آنها جنگل‌های انبوه را از بین می‌برند و با سمی کردن آب رودخانه‌ها تاثیرات شدیدی بر حیات‌وحش و جمعیت‌های محلی خواهند گذاشت.

حقیقت این است که هر چه بیشتر در مورد این قضیه و هر چیزی که به این مشکل دامن می‌زند یاد می‌گرفتم بیشتر می‌فهمیدم که هیچ چیز نمی‌دانم. اولین باری که کلمه گرمایش جهانی را شنیدم که بعدها نیز به همین اسم شناخته شد، دریافتم که همه شیوه‌های حمل‌و نقل ما از قایق‌ها، قطار‌ها، هواپیما‌ها، ماشین‌ها، شیوه‌هایی که از طریق آنها غذا تولید می‌کنیم، شیوه‌ای که شهرها را با آن میسازیم و تقریبا هر کاری که می‌کنیم، دی‌اکسیدکربن تولید می‌کند که همین نیز باعث تغییرات آب‌و‌هوایی می‌شود. صخره‌های یخی قطب آب می‌شوند. دریاها شروع به بالا آمدن می‌کنند. الگو‌های خطرناک آب‌وهوایی بیشتری به‌وجود می‌آیند، سیل، خشکسالی، آتش‌سوزی و همه اینها شبیه یک فیلم علمی-تخیلی کابوس‌وار است. چقدر پایمان را از گلیم‌مان درازتر کردیم؟ چقدر به محیط‌زیست آسیب زدیم ؟ اما آیا کاری هست که بتوانیم برای متوقف کردنش انجام بدهیم؟

وسط قطب شمال، شمالی‌ترین قسمت جزیره بافین است. یکی از هزاران جزیره مجمع‌الجزایر قطبی کانادا، که بالاتر از مدار قطب شمال قرار دارد. در آنجا شکار و ماهیگیری انجام می‌شود. ماهی، فوک آبی، نهنگ شمالی و خرس قطبی شکار می‌شود. یخ‌ها در حال کم شدن هستند. پیش‌تر یخ‌ها محکم و آبی بودند. یخ‌هایی که الان وجود دارند بیشتر شبیه بستنی هستند تا یخ. با اینکه یخ هستند، اما وقتی شروع به آب شدن می‌کنند، خیلی سریع‌تر از قبل ذوب می‌شوند. تا سال 2040 می‌توانیم با کشتی در قطب شمال بچرخیم. تابستان‌ها، یخ دریایی در اقیانوس قطبی باقی نمی‌ماند. یخ‌ها آب می‌شوند و علت آن این است که ما از مقادیر زیادی سوخت فسیلی استفاده می‌کنیم.

قطب شمال به نوعی حکم تهویه هوا را برای نیمکره شمالی دارد. حال اگر از بین برود، همه جریانات تغییر می‌کنند. الگو‌های آب‌و‌هوایی عوض می‌شوند. سیل‌ها و خشک‌سالی‌ها فاجعه‌آمیز‌تر می‌شوند و این تبدیل به غم‌انگیز‌ترین تغییر گسترده محیطی می‌شود. بین 10 تا 12 هزار نهنگ قطبی در این ناحیه وجود دارد. تعداد آنها در اینجا ثابت است؛ اما در سایر نواحی در حال کم شدن هستند. منتظر می‌مانند یخ‌ها باز بشوند تا بتوانند به داخل آنها بروند و ماهی بگیرند. به جز شصت و پنج میلیون سال پیش که شهاب سنگ به زمین برخورد کرد، دیگر هیچ‌وقت این اندازه حیوانات و گونه‌های مختلف در چنین زمان کوتاهی منقرض نشده بودند.

فکر می‌کنید چرا دائما از این مساله چشم‌پوشی می‌شود؟ دلیلش این است که تغییر کردن آب‌و‌هوا، به‌گونه‌ای‌که مردم آن را احساس کنند، زمان می‌برد. در آن زمان است که فشار زیادی برای مساله گرمایش جهانی وجود خواهد داشت. شاید، یکی دو درجه تغییر در دمای عصر امروز چندان بحرانی به‌نظر نرسد، اما این وظیفه همه ماست که تا با هوشیاری، محیط‌زیست‌گرایی را وارد زندگی کنیم و این آگاهی را ایجاد کنیم. ما دائما داریم پدیده‌هایی پیدا می‌کنیم که در مدل‌های آب‌و‌هوایی وجود ندارند. اگر دما در همین حالت دو دهه اخیر باقی بماند، گرینلند از بین می‌رود (یکی از جزایر یخ‌زده شمالی که از متعلقات دانمارک است). تندآب‌ها به شکل خارق‌العاده‌ای سریع هستند. یخ‌های ذوب شده راه خودشان را به دریا باز می‌کنند. اگر بارش برف با این مقدار مساوی نباشد ورقه‌های یخ کوچک‌تر می‌شوند و سطح دریا بالا می‌آید. یخ‌هایی که در کل گرینلند طی پنج سال آب شده شامل صد‌ها کیلومتر مربع می‌شود که همه آن به دریا می‌ریزد.

سیل در روز آفتابی

یک روز زیبای آفتابی را تصور کنید. یک دفعه می‌بینید که آب، سطح خیابان‌ها را فرامی‌گیرد. زمانی که سطح دریا بالا می‌آید، آب را از طریق مجرا‌های فاضلاب در خیابان‌ها سرریز می‌کند و اگر شهر زیر آب برود دیگر آینده‌ای وجود نخواهد داشت. در جامعه علمی، اکثریت به‌طور قطعی این را قبول دارند که انسان عامل تغییرات آب‌و‌هوایی و بسیاری از مسائل دیگر است. نود و هفت درصد از دانشمندان هواشناسی قبول دارند که جهان در حال گرم شدن است. آب‌و‌هوا به خاطر سوختن سوخت‌های فسیلی و فعالیت‌های دیگر انسانی تغییر می‌کند. اخیرا کشور چین از آمریکا سبقت و در جایگاه اولین کشور آلوده‌‌کننده جهان قرار گرفته است. حل کردن این مشکل به مراتب سخت‌تر شده است. در 35 سال گذشته کشور چین شدیدا در مسیر صنعتی شدن و شهرنشینی در حرکت بوده است. چین کارخانه جهان است. برای تمام کشور‌های غربی تولید انجام می‌دهد و قسمت زیادی از آلودگی‌های این صنعت پشت در خانه‌ها انباشته شده است. فقط در محیط اطراف پکن و به‌علاوه شبه‌جزیره شاندونگ مصرف زغال مساوی با مصرف زغال کل آمریکاست. درجه سمی بودن هوا در چین گاهی به بدترین سطح خود می‌رسد. مردم چین نگران تغییرات آب‌و‌هوایی هستند و اولین و مهم‌ترین دلیلش هم این است که زندگی هر روزشان تحت‌الشعاع قرار گرفته است.

سخنرانی دی‌کاپریو:

من به‌عنوان سفیر صلح سازمان ملل به تمام دنیا سفر کردم. طی دو سال گذشته شهرهایی را دیدم مثل پکن که به وسیله آلودگی‌های صنعتی خفه شده اند. جنگل‌های کهن شمال کانادا که کاملا قطع شده اند و جنگل‌های انبوه اندونزی که تبدیل به خاکستر شده اند. در هند کشاورزانی را دیدم که آب به معنای واقعی کلمه محصولاتشان را برده بود. در آمریکا، خودم شاهد سیل در اثر بالا آمدن سطح دریا در میامی بودم. در گرینلند و مناطق قطبی از دیدن سرعت ناپدید شدن یخچال‌های کهن قطبی که از پیش‌بینی‌های علمی هم جلو‌تر زده است، متحیر شدم. هر چیزی که در این سفر دیدم و یاد گرفتم شدیدا من را ترساند. ما به توافق پاریس رسیدیم. کشور‌هایی که امروز برای امضای توافق اینجا آمده اند، بیشتر از هر گردهمایی بشری دیگری در تاریخ هستند و این حاکی از امید و آرزوست. اما متاسفانه شواهد نشان می‌دهند که این کافی نخواهد بود. امروز، به تغییرات عظیمی نیاز داریم. تغییراتی که به هوشیاری جمعی ختم بشود. امروز می‌توانیم به همدیگر شادباش بگوییم؛ اما اگر به کشورهای خود برگردید و در پیشبرد پیمان‌های این توافق تاریخی شکست بخورید، تبریک گفتن امری واقعا بیهوده خواهد بود. بعد از 21 سال بحث و همایش وقت آن رسیده است که اعلام کنیم حرف زدن و بهانه آوردن کافی است. ده سال مطالعه دوباره کافی است. اجازه دادن به شرکت‌های سوخت فسیلی کافی است. دنیا ما را تماشا می‌کند. نسل آینده یا شما را ستایش می‌کند یا از شما به بدی یاد خواهد کرد. شما آخرین و بهترین امید زمین هستید، ما از شما می‌خواهیم که از آن محافظت کنید. در غیر این صورت ما و هر چیز زنده‌ای که برای آن ارزش قائلیم به تاریخ خواهد پیوست.

روایت فیلم«پیش از سیل» از نابودی محیط‌زیست