داعش و آینده ارزشهای دموکراتیک در اروپا
عبدالرضا فرجی راد
استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل
حملههای تروریستی داعش به اروپا نگرانیهایی را در مورد آینده حقوق شهروندی و ارزشهای دموکراتیک حاکم بر کشورهای این قاره ایجاد کرده است. در حال حاضر اروپا درصدد است تا از تمامی توان خود برای اتخاذ تدابیر امنیتی و حراست از جان شهروندانش استفاده کند. با این حال به باور من کشورهای اروپایی تلاش میکنند تا محدودیتی را علیه دموکراسی و حقوق شهروندی که سالهاست داعیه دار آن هستند ایجاد نکنند، ارزشهایی که در اروپا شکل گرفته و سپس به سراسر جهان منتقل شده است.
استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل
حملههای تروریستی داعش به اروپا نگرانیهایی را در مورد آینده حقوق شهروندی و ارزشهای دموکراتیک حاکم بر کشورهای این قاره ایجاد کرده است. در حال حاضر اروپا درصدد است تا از تمامی توان خود برای اتخاذ تدابیر امنیتی و حراست از جان شهروندانش استفاده کند. با این حال به باور من کشورهای اروپایی تلاش میکنند تا محدودیتی را علیه دموکراسی و حقوق شهروندی که سالهاست داعیه دار آن هستند ایجاد نکنند، ارزشهایی که در اروپا شکل گرفته و سپس به سراسر جهان منتقل شده است.
عبدالرضا فرجی راد
استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل
حملههای تروریستی داعش به اروپا نگرانیهایی را در مورد آینده حقوق شهروندی و ارزشهای دموکراتیک حاکم بر کشورهای این قاره ایجاد کرده است. در حال حاضر اروپا درصدد است تا از تمامی توان خود برای اتخاذ تدابیر امنیتی و حراست از جان شهروندانش استفاده کند. با این حال به باور من کشورهای اروپایی تلاش میکنند تا محدودیتی را علیه دموکراسی و حقوق شهروندی که سالهاست داعیه دار آن هستند ایجاد نکنند، ارزشهایی که در اروپا شکل گرفته و سپس به سراسر جهان منتقل شده است.
با این حال زمانی که فرانسه، کشوری که مهد حقوق بشر و حقوق شهروندی است هدف حملات تروریستی قرار گرفت، جناح راست این کشور که همان جبهه ملی به رهبری ماری لوپن است توانست طی حرکتی هماهنگ محدودیتهایی را در ارتباط با برخی از این ارزشها اعمال کند، هرچند این محدودیتها کوتاهمدت و زودگذر بود، چرا که دموکراسی در اروپای غربی بهخصوص در فرانسه و بلژیک ریشه دارتر از آن است که بتوان به بهانه حملات تروریستی محدودیتهای بلندمدتی را علیه آن اعمال کرد. بنابراین اروپای غربی در تلاش است تا ارزشهایی چون دموکراسی و همچنین حقوق شهروندی به راحتی تحت تاثیر حملات تروریستی خدشه دار نشود. تاکنون نیز پس از وقوع چند حمله تروریستی پی در پی در خاک این کشورها ما شاهد تحولی عمده در اولویت ارزشهای دموکراتیک حاکم بر این کشورها نبودیم. اما این اصل قابل تعمیم به تمام کشورهای اروپایی نیست، به عبارت دیگر در اروپای مرکزی و شرقی که دموکراسی و حقوق بشر در آن دارای پایههای ضعیفتری است ما شاهد تغییر اولویت ارزشهای دموکراتیک هستیم. این کشورها که از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پدید آمدند برخلاف اروپای غربی و شمالی از یک طرف با حقوق مهاجران و نحوه برخورد با آنها چندان آگاه نیستند، زیرا که هیچیک، کشورهای استعمارگری نبودند، به عبارتی دیگر برخلاف اروپای غربی که زمانی بسیاری از کشورها را تحت استعمار خود قرار داده بود و پس از آن مقصد بسیاری از پناهندگان از خاورمیانه و آفریقا و بهطور کلی کشورهای جهان سوم بود، اروپای شرقی تجربه زیادی در خصوص مساله مهاجرت و پناهندگی ندارد.
از سوی دیگر دموکراسی و حقوق بشر آنچنانکه در اروپای غربی اعمال میشود در شرق اروپا مورد توجه نیست. چرا که این کشورها یک دهه تحت سلطه کمونیستها قرار داشتند و طبیعتا آنگونه که اروپای غربی برای ارزشهای دموکراتیک ارزش قائل است، شرق اروپا نسبت به این ارزشها توجه چندانی ندارد و به همین دلیل دموکراسی و حقوق بشر در اروپای شرقی میتواند خیلی راحت به حالت تعلیق درآید. مجموعه همین عوامل نیز موجب شد که میان شرق اروپا و غرب آن شکاف عمیقی ایجاد شود. در همین راستا و با توجه به تفاوتهای مطرح شده در نگاهها و رویکرد هر یک از کشورهای اروپای شرقی و غربی نیز نسبت به پدیده مهاجرت و پناهندگان آن هم بعد از حملات تروریستی داعش کاملا متفاوت شده است. در حال حاضر اروپای شرقی بخشی از حقوق پناهندگان را به حالت تعلیق درآورده و حتی خیلی راحت پناهجویان را به کشورهای مبدا یا سایر کشورها کوچ میدهند. با این حال باید به این حقیقت نیز اشاره کرد که عدم تغییر ارزشهای دموکراتیک و همچنین حقوق شهروندی به حوادث احتمالی تروریستی در آینده وابسته است، اینکه آیا کشورهای غربی میتوانند کماکان ارزشهای دموکراتیک حاکم بر کشورشان را بدون تغییر نگاه دارند یا خیر. این در حالی است که وقوع هرگونه حادثه تروریستی در اروپا به وضعیت گروههای تروریستی در خاورمیانه وابسته است، به این معنا که هرگونه شکست یا عقب نشینی گروه داعش میتواند زمینه را برای حملهای تروریستی دیگر در اروپا فراهم کند. زیرا بخشی از این تروریستها خود شهروندان اروپاییاند و میتوانند به کشورشان بازگردند و به فعالیتهای خشونتآمیز دست بزنند، از طرف دیگر گروه تروریستی داعش ممکن است برای گرفتن انتقام شکست خود در خاورمیانه حملهای تروریستی به اروپا را طراحی و اجرا کند تا با توسل به آن به نیروهای خود انرژی داده و آنها را نسبت به آینده امیدوار کند.
در این میان، تاثیر حملات تروریستی بر همگرایی میان کشورهای اروپایی نیز مطرح است، امری که باز هم به وقایعی که در آینده رخ میدهد وابسته است. برای کشورهای اروپایی، بالاخص، فرانسه، آلمان، بلژیک و هلند که خود را از بانیان اتحادیه اروپا میدانند و برای حفظ همگرایی میان کشورهای اروپایی تلاشهای زیادی کردند، حملات تروریستی داعش بسیار سنگین بوده و خواهد بود، تصور میکنم از این پس کشورهای اروپایی بالاخص چهار کشور فوق برای حفظ این همگرایی و حتی تشدید آن برنامههایی را ارائه دهند. طبیعتا با تداوم حملات تروریستی کشورهای اروپایی نظارت بیشتری را بر مرزهای خود اعمال خواهند کرد و این نظارت بیشتر با هدف مقابله با کسانی است که ممکن است در قالب پناهنده به این کشورها مهاجرت کرده باشند، بنابراین، افزایش حملات تروریستی در آینده میتواند بر مرزهای این کشور تاثیرگذار باشد و ما شاهد تدوین قوانینی محکم در این زمینه باشیم. هرچند که هماکنون نیز شاهد همگرایی میان کشورهای اروپایی بالاخص در حوزه امنیتی هستیم و هر اندازه حملات تروریستی گستردهتر شود، اتحاد امنیتی میان کشورهای اروپایی نیز افزایش خواهد یافت.
استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل
حملههای تروریستی داعش به اروپا نگرانیهایی را در مورد آینده حقوق شهروندی و ارزشهای دموکراتیک حاکم بر کشورهای این قاره ایجاد کرده است. در حال حاضر اروپا درصدد است تا از تمامی توان خود برای اتخاذ تدابیر امنیتی و حراست از جان شهروندانش استفاده کند. با این حال به باور من کشورهای اروپایی تلاش میکنند تا محدودیتی را علیه دموکراسی و حقوق شهروندی که سالهاست داعیه دار آن هستند ایجاد نکنند، ارزشهایی که در اروپا شکل گرفته و سپس به سراسر جهان منتقل شده است.
با این حال زمانی که فرانسه، کشوری که مهد حقوق بشر و حقوق شهروندی است هدف حملات تروریستی قرار گرفت، جناح راست این کشور که همان جبهه ملی به رهبری ماری لوپن است توانست طی حرکتی هماهنگ محدودیتهایی را در ارتباط با برخی از این ارزشها اعمال کند، هرچند این محدودیتها کوتاهمدت و زودگذر بود، چرا که دموکراسی در اروپای غربی بهخصوص در فرانسه و بلژیک ریشه دارتر از آن است که بتوان به بهانه حملات تروریستی محدودیتهای بلندمدتی را علیه آن اعمال کرد. بنابراین اروپای غربی در تلاش است تا ارزشهایی چون دموکراسی و همچنین حقوق شهروندی به راحتی تحت تاثیر حملات تروریستی خدشه دار نشود. تاکنون نیز پس از وقوع چند حمله تروریستی پی در پی در خاک این کشورها ما شاهد تحولی عمده در اولویت ارزشهای دموکراتیک حاکم بر این کشورها نبودیم. اما این اصل قابل تعمیم به تمام کشورهای اروپایی نیست، به عبارت دیگر در اروپای مرکزی و شرقی که دموکراسی و حقوق بشر در آن دارای پایههای ضعیفتری است ما شاهد تغییر اولویت ارزشهای دموکراتیک هستیم. این کشورها که از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پدید آمدند برخلاف اروپای غربی و شمالی از یک طرف با حقوق مهاجران و نحوه برخورد با آنها چندان آگاه نیستند، زیرا که هیچیک، کشورهای استعمارگری نبودند، به عبارتی دیگر برخلاف اروپای غربی که زمانی بسیاری از کشورها را تحت استعمار خود قرار داده بود و پس از آن مقصد بسیاری از پناهندگان از خاورمیانه و آفریقا و بهطور کلی کشورهای جهان سوم بود، اروپای شرقی تجربه زیادی در خصوص مساله مهاجرت و پناهندگی ندارد.
از سوی دیگر دموکراسی و حقوق بشر آنچنانکه در اروپای غربی اعمال میشود در شرق اروپا مورد توجه نیست. چرا که این کشورها یک دهه تحت سلطه کمونیستها قرار داشتند و طبیعتا آنگونه که اروپای غربی برای ارزشهای دموکراتیک ارزش قائل است، شرق اروپا نسبت به این ارزشها توجه چندانی ندارد و به همین دلیل دموکراسی و حقوق بشر در اروپای شرقی میتواند خیلی راحت به حالت تعلیق درآید. مجموعه همین عوامل نیز موجب شد که میان شرق اروپا و غرب آن شکاف عمیقی ایجاد شود. در همین راستا و با توجه به تفاوتهای مطرح شده در نگاهها و رویکرد هر یک از کشورهای اروپای شرقی و غربی نیز نسبت به پدیده مهاجرت و پناهندگان آن هم بعد از حملات تروریستی داعش کاملا متفاوت شده است. در حال حاضر اروپای شرقی بخشی از حقوق پناهندگان را به حالت تعلیق درآورده و حتی خیلی راحت پناهجویان را به کشورهای مبدا یا سایر کشورها کوچ میدهند. با این حال باید به این حقیقت نیز اشاره کرد که عدم تغییر ارزشهای دموکراتیک و همچنین حقوق شهروندی به حوادث احتمالی تروریستی در آینده وابسته است، اینکه آیا کشورهای غربی میتوانند کماکان ارزشهای دموکراتیک حاکم بر کشورشان را بدون تغییر نگاه دارند یا خیر. این در حالی است که وقوع هرگونه حادثه تروریستی در اروپا به وضعیت گروههای تروریستی در خاورمیانه وابسته است، به این معنا که هرگونه شکست یا عقب نشینی گروه داعش میتواند زمینه را برای حملهای تروریستی دیگر در اروپا فراهم کند. زیرا بخشی از این تروریستها خود شهروندان اروپاییاند و میتوانند به کشورشان بازگردند و به فعالیتهای خشونتآمیز دست بزنند، از طرف دیگر گروه تروریستی داعش ممکن است برای گرفتن انتقام شکست خود در خاورمیانه حملهای تروریستی به اروپا را طراحی و اجرا کند تا با توسل به آن به نیروهای خود انرژی داده و آنها را نسبت به آینده امیدوار کند.
در این میان، تاثیر حملات تروریستی بر همگرایی میان کشورهای اروپایی نیز مطرح است، امری که باز هم به وقایعی که در آینده رخ میدهد وابسته است. برای کشورهای اروپایی، بالاخص، فرانسه، آلمان، بلژیک و هلند که خود را از بانیان اتحادیه اروپا میدانند و برای حفظ همگرایی میان کشورهای اروپایی تلاشهای زیادی کردند، حملات تروریستی داعش بسیار سنگین بوده و خواهد بود، تصور میکنم از این پس کشورهای اروپایی بالاخص چهار کشور فوق برای حفظ این همگرایی و حتی تشدید آن برنامههایی را ارائه دهند. طبیعتا با تداوم حملات تروریستی کشورهای اروپایی نظارت بیشتری را بر مرزهای خود اعمال خواهند کرد و این نظارت بیشتر با هدف مقابله با کسانی است که ممکن است در قالب پناهنده به این کشورها مهاجرت کرده باشند، بنابراین، افزایش حملات تروریستی در آینده میتواند بر مرزهای این کشور تاثیرگذار باشد و ما شاهد تدوین قوانینی محکم در این زمینه باشیم. هرچند که هماکنون نیز شاهد همگرایی میان کشورهای اروپایی بالاخص در حوزه امنیتی هستیم و هر اندازه حملات تروریستی گستردهتر شود، اتحاد امنیتی میان کشورهای اروپایی نیز افزایش خواهد یافت.
ارسال نظر