داعش، تعبیر رویای بن‌لادن
احمد موثقی
استاد دانشگاه تهران
داعش یک جریان سلفی و بنیادگرای مذهبی با ریشه‌های عمیق در بخشی از تاریخ فکری دنیای اسلام است که به‌ویژه به اهل حدیث، ابن تیمیه و بعد جریان وهابیت برمی‌گردد. این جریان در پی سقوط امپراتوری عثمانی پس از جنگ جهانی اول و لغو خلافت در سال ۱۹۲۴ توسط آتاتورک، توسط رشید رضا حول محور خلافت و بعد حکومت اسلامی نظریه‌پردازی شد. رشیدرضا درصدد اعاده خلافت و انتخاب یک خلیفه و امام زیدی توسط «شورای حل و عقد» با مرکزیت موصل بود که محل وصل مناطق مختلف خاورمیانه از عربستان تا عراق، سوریه و ترکیه تلقی می‌شد. خلافت اسلامی رژیمی تئوکراتیک بود که طی آن با همان نگاه سنتی، یک نفر بنا به ادای آن ها، از طرف خداوند بر مسلمانان حکومت می‌کرد و مشروعیتش را از خدا و از طریق علما و شریعت کسب می‌کرد نه از طریق مردم و انتخاب آنها.
این نظریه سپس به وسیله مودودی در پاکستان در قالب «تئودموکراسی» ادامه یافت و جماعت اسلامی و شاخه‌های منشعب از آن همان ایده‌ها را با پذیرش ظاهری روش‌های دموکراتیک دنبال کرد که ضمن به چالش کشیدن دولت در پاکستان در پیوند با عربستان سعودی در رژیم ضیاء الحق و بعد در رژیم طالبان جلوه‌گر شد. سیدقطب سومین نظریه‌پرداز جریان بنیادگرایی اسلامی است که پس از رویارویی با ناصر اعدام شد. وی به‌ویژه با کتاب «معالم فی الطریق» الهام‌بخش گروه‌های سلفی، جهادی و تکفیری در مصر و شمال آفریقا شد و اکنون القاعده به رهبری ایمن الظواهری جانشین بن‌لادن ایده‌های او را به‌صورت یک شبکه بین‌المللی تروریستی، پس از سقوط رژیم طالبان در افغانستان اعمال می‌کند. هم‌اکنون داعش با استفاده از شکست و فروپاشی دولت‌ها در عراق و سوریه و همچنین با توسل به شکاف‌های فرقه‌ای بین شیعیان و سنی‌ها در این مناطق، شورشی را رهبری کرد که با تصرف اراضی وسیعی از این منطقه به‌صورت یک دولت سرزمینی با عنوان خلافت اسلامی فعالیت می‌کند. این گروه سلفی و تروریستی در واقع همان ایده‌های رشید رضا و آرمان‌های بن‌لادن را تحقق بخشیدند و خلیفه خود خوانده‌شان داعیه اجرای احکام شریعت را در قلمرو ارضی تحت کنترل خود و خارج از آن دارد و با در اختیار گرفتن منابع نفتی و کسب درآمد آن و همچنین از طریق قاچاق انسان و آثار باستانی و نیز گرفتن مالیات و نیروی انسانی از مردم مناطق تحت کنترل خود و با استفاده از وسایل ارتباطی جدید در عصر جهانی شدن به ثروتمندترین و بانفوذترین گروه تروریستی دنیا تبدیل شده است. این گروه برخلاف القاعده هدف خویش را شیعیان قرار داده و در اصل درصدد بسط قلمرو و اراضی خلافت خودخوانده‌اش از عراق و سوریه تا لیبی و شمال آفریقا از یکسو و تا شبه جزیره عربستان از سوی دیگر است. این گروه تروریستی در پی حملات پی‌در‌پی هوایی نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا دست به حملات متقابل تروریستی در اروپا از جمله فرانسه و بلژیک زده و می‌زند. به این معنی که خلافت داعش هم جنبه سرزمینی دارد و هم جنبه فراسرزمینی که این دومی را به‌صورت یک شبکه جهانی اداره می‌کند و توانایی دعوت و تبلیغ و جذب نیرو از سراسر جهان را دارد.

گروه تروریستی داعش هر چه بیشتر از نظر سرزمینی محدود شود به تدریج مجبور به عقب‌نشینی از عراق و سوریه و از دست دادن مرکزیت خود در موصل و رقه به ترتیب در عراق و سوریه می‌شود. داعش در چنین شرایطی به عملیات تروریستی در سراسر جهان آن هم با تکیه بر شبکه‌های ارتباطی و اجتماعی جهانی متوسل خواهد شد. افراد و گروه‌های فقیر و به حاشیه رانده شده در پی شکست نوسازی و اصلاحات در خاورمیانه و شمال آفریقا و نیز افراد سرخورده و جذب نشده در جوامع غربی که حتی تحصیلکرده هم هستند، همگی مستعد پیوستن به این گروه هستند و جهانی شدن و تضعیف مرزها و هویت‌های ملی به سهم خود گروه‌های به حاشیه رانده شده و سرخورده در سراسر جهان را به واکنش خاص‌گرایانه هویتی، فرقه‌ای، قبیله‌ای و قومی سوق داده که با استفاده از امکانات ارتباطی جدید و با کمترین هزینه و به‌صورت افقی و شبکه‌ای حرکت‌های خشن و افراطی نشان می‌دهند، اما این رویکرد ضد مدرنیته و ضد غربی با نگرش‌های سنتی و احساسی و ایدئولوژیک و به شدت محافظه‌کار و گذشته‌نگر و ارتجاعی خود نه‌تنها کمکی به حل مسائل و مشکلات مسلمانان در جوامع خاورمیانه نمی‌کند؛ بلکه عقب‌ماندگی مسلمانان را تعمیق می‌بخشد و در این میان دلالان سلاح و ماجراجویان در هر دو سوی درگیری هستند که با دامن زدن به جنگ و خشونت و نظامی‌گری منافع خود را دنبال می‌کنند.