گوچی جدید یا نظری دوم؟

دنیای اقتصاد: به نظر می‌رسد یک بازیکن دورگه یا دو تابعیتی یا مهاجرزاده دیگر در راه تیم ملی فوتبال ایران قرار دارد. فوتبالیست ایرانی‌الاصل سوئدی از تغییر تابعیت خود و اعلام آمادگی برای بازی تیم‌ملی ایران خبر داد. سامان قدوس، بازیکن ایرانی - سوئدی که درخشش خوبی در لیگ این کشور داشت و دو بازی به همراه تیم‌ ‌ملی فوتبال سوئد انجام داده است می‌خواهد تغییر تابعیت دهد و ایران را انتخاب کند. او درباره این موضوع به یک سایت سوئدی گفته است‌: «من اخیرا سفارت بودم و درخواست دادم که ملیتم را عوض کنم. فدراسیون فوتبال ایران به من علاقه نشان داده و من هم می‌خواهم از این فرصت استفاده و برای ایران بازی کنم. در حال‌ حاضر فقط یک گزینه پیش روی من قرار دارد و آن هم ایران است. قرار است به زودی فهرست تیم‌ ‌ملی فوتبال ایران اعلام شود و من هم با این کارم نشان دادم که تمایل زیادی دارم برای ایران بازی کنم و امیدوارم در فهرست تیم‌ ‌ملی کشورم جا داشته باشم اما با این حال همیشه فوتبال سوئد را دوست خواهم داشت و آن را دنبال خواهم کرد.» سامان که پیش از این دو بازی ملی هم برای سوئد انجام داده، سال گذشته هم در مصاحبه‌ای به حضور در تیم ملی فوتبال ایران چراغ سبز نشان داده بود. او آذر ۹۵ گفته بود می‌داند مورد توجه تیم ملی ایران قرار دارد. قدوس هافبک تهاجمی است و در حال حاضر در تیم استشوند در لیگ برتر سوئد توپ می‌زند.

موفق یا ناموفق؟

روند حضور بازیکنان دو تابعیتی در تیم ملی کشورمان همیشه موافقان و مخالفانی داشته است. به همین نسبت هم بین آنهایی که آمدند، برخی موفق و برخی ناموفق بودند. حالا باید دید سامان قدوس که با پیراهن سوئد یک گل ملی هم به ساحل عاج زده، جزو دورگه‌های کارآمد قرار می‌گیرد یا کاری از پیش نمی‌برد و محو می‌شود؟ به همین بهانه سرنوشت برخی از مهم‌ترین مهاجرزاده‌هایی که در این سال‌ها به عضویت تیم ملی ایران درآمدند را مرور می‌کنیم:

فریدون زندی: بازیکن خوش‌چهره ایرانی- آلمانی اولین ستاره‌ای بود که در سال‌های معاصر سد حضور دورگه‌ها در تیم ملی فوتبال ایران را شکست. فریدون که پاس گل صعود به جام‌جهانی ۲۰۰۶آلمان را به محمد نصرتی داد در مجموع برای تیم ما عملکرد قابل قبولی داشت، اما در عرصه باشگاهی مدام پسرفت کرد و نهایتا به خاطر یک مصدومیت شدید در الاهلی قطر فوتبالش تمام شد. هرچند او برای بار دوم به استقلال برگشت تا شاید احیا شود، اما دیگر کار از کار گذشته بود.

امیر شاپورزاده: ورژن ناموفق فریدون زندی بود. در تب موفقیت زندی، شاپورزاده هم از لیگ آلمان به تیم کشورمان دعوت شد، اما هرگز نتوانست مهره موثری برای این تیم باشد. او که در هامبورگ به شهرت رسیده بود، در حوزه باشگاهی تا حضور در استیل‌آذین سقوط کرد و نهایتا در کیکرز اوفتباخ فوتبال را کنار گذاشت.

رضا قوچان‌نژاد: او را قطعا باید موفق‌ترین بازیکن از این تیپ دانست. رضا که محبوبیت فوق‌العاده‌ای در ایران دارد گل صعود تیم ملی کشورمان به جام جهانی ۲۰۱۴برزیل را به ثمر رساند. او در عرصه باشگاهی فراز و نشیب‌هایی داشت، اما پارسال و امسال در هیرنفین هلند به شدت خوش درخشیده و بار دیگر توجهات را به سمت خودش جلب کرده است.

اشکان دژاگه: یکی دیگر از مهاجرزاده‌های موفق و محبوب تیم ملی ایران است. اشکان به‌خصوص اوایل حضورش در تیم ملی بسیار مثمر‌ثمر بود. او البته در عرصه باشگاهی با انتخاب العربی قطر ریسک بزرگی کرد. دژاگه پس از آن به ولفسبورگ رفت، اما در این تیم چندان بازی نکرد و فعلا باشگاه جدیدش را انتخاب نکرده است.

دانیال داوری: قرار بود جای مهدی رحمتی را در تیم ملی ایران پر کند، اما بسیار ضعیف و دور از انتظار ظاهر شد و خیلی زود از برنامه‌های کی‌روش کنار رفت. او در این سال‌ها در حوزه باشگاهی هم عملکرد موفقی نداشته و پس از تجارب ناکام در گراس هاپرز سوییس و بیله‌فیلد آلمان، حالا برای دویسبورگ در بوندس‌لیگای دو توپ می‌زند.

استیون بیت‌آشور: یک تجربه ناموفق دیگر در این زمینه بود. او مدافع راست بود و قبل از ظهور رامین رضاییان می‌توانست در این پست برای تیم ملی ایران تبدیل به مهره‌ای کارگشا شود، اما این اتفاق رخ نداد. بیت‌آشور در حال حاضر برای تورنتو در لیگ آمریکا توپ می‌زند.

امید نظری: حضور او در تیم ملی ایران با انتقادات زیادی مواجه شد. او که پدری ایرانی و مادری فیلیپینی دارد سال ۲۰۱۲ به تیم ملی ایران دعوت شد، اما فقط پنج بازی انجام داد و نتوانست توقعات را برآورده کند. نظری در حال حاضر در لیگ سوئد توپ می‌زند. او البته برادر دیگری هم به نام امین نظری دارد که قرار بود به تیم ملی دعوت شود، اما این اتفاق رخ نداد. امین در حال حاضر در نروژ توپ می‌زند.