جایی که تعادل سلطان را بر هم زد

بندبازی ناشیانه اردوغان/ آتش جنگ غزه بر میراث سلطان

کدخبر: ۶۲۷۱۹۵
اقتصادنیوز: رجب طیب اردوغان به دنبال این بوده که تعادل‌آفرینی ژئوپلیتیکی پیشرو در جهان باشد. پس چرا رهبر ترکیه در جنگ غزه این‌قدر نامتعادل عمل کرده است؟
بندبازی ناشیانه اردوغان/ آتش جنگ غزه بر میراث سلطان

به گزارش اقتصادنیوز، ریچ اوتزن، تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک در مقاله‌ای برای شورای آتلانتیک به کارنامه و وضعیت فعلی رویکرد سیاست خارجی اردوغان می‌پردازد که در ادامه می‌خوانید؛ 

در برخی موارد استثنایی اما قابل توجه، اردوغان در اتخاذ سیاست‌های متعادل‌کننده شکست خورده که یکی از مصادیق بارزش مدیریت اختلاف هند و پاکستان است. مدت‌هاست که ترکیه شریک ثابت پاکستان بوده، اما برخلاف آنچه آمریکا به عنوان سیاستی برای مهار نفوذ چین اتخاذ کرده، آنکارا علاقه‌ای به تعمیق روابط با دهلی‌نو نشان نداده است. در نتیجه، اکنون روابط میان هند و ترکیه بیش از هر زمانی تیره است. اردوغان موضع پاکستان در مورد کشمیر را به دفاع ترکیه در برابر نیروهای امپراتوری بریتانیا در گالیپولی طی جنگ جهانی اول مقایسه کرده است. ترکیه همچنین از استراتژی موازنه‌گرایی در مناقشه قفقاز اجتناب کرده و قاطعانه از آذربایجان در باز پس گیری مناطق تصرف‌شده قره‌باغ حمایت می‌کند که می‌توان به حمایت‌های تسلیحاتی و مستشاری آنکارا طی عملیات نظامی سال ۲۰۲۰ باکو و باز پس گیری قره‌باغ در سال ۲۰۲۳ اشاره کرد.

در مسئله فلسطین، اردوغان در ابتدا موضع متعادلی را پیش گرفت، اما نهایتا رویکردش را تغییر داد. ترکیه اولین کشور مسلمانی بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت و روابط صمیمانه‌اش با اسرائیل را طی جنگ عرب‌ها و اسرائیل در سال‌های ۱۹۵۶، ۱۹۶۷، ۱۹۷۳و ۱۹۸۲حفظ کرد. دهه ۱۹۹۰ «عصر طلایی» روابط امنیتی و سیاسی واشنگتن، آنکارا و تل‌آویو که غربی‌ها آن را عاملی تثبیت‌کننده در خاورمیانه و شرق مدیترانه تلقی می‌کردند. طی طول دهه اول حکومت حزب عدالت و توسعه اردوغان که از سال ۲۰۰۲ آغاز شد، ترکیه با وجود انتقادهای شدید از رفتار اسرائیل با فلسطینیان در جریان انتفاضه دوم، روابط حسنه خود با اسرائیل را حفظ کرد. اردوغان که در آن زمان نخست‌وزیر بود، در سال ۲۰۰۵ از سرزمین‌های اشغالی بازدید کرد و در اواخر سال ۲۰۰۸ نیز آنکارا مسئولیت میانجیگری  مذاکرات میان سوریه و اسرائیل را بر عهده گرفت. همچنین سیاست ترکیه به حفظ توازن در تعامل بین تشکیلات خودگردان فلسطینی که تمایل به همکاری با اسرائیل دارد و حماس ادامه می‌دهد.

بر اساس گزارش اکوایران از مقاله  ریچ اوتزن، تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک، اردوغان بیش از رؤسای جمهور یا نخست‌وزیران قبلی ترکیه نگرانی عمیق و شخصی خود نسبت به آرمان فلسطین را نشان داده است؛ نگرانی‌ای با مضامین مذهبی، تاریخی و تمدنی که حفظ موضع متعادل ترکیه را دشوار کرده است. از سال ۲۰۰۹، مؤلفه‌های مذکور حفظ تعادل ترکیه را غیرممکن کرده است.

رجب طیب اردوغان

از سال ۲۰۰۹، عملیات‌های نظامی اسرائیل علیه حماس و رنج غیرنظامیان و آسیب‌های جنگی، اردوغان را بر آن داشته تا انتقادات تندی روانه اسرائیل کند. این لفاظی‌ها در داخل کشور بازخورد مثبتی داشت، اما شانس ترکیه برای میانجیگری یا تثبیت‌کننده وضعیت میان اسرائیل و فلسطینیان تضعیف کرد. اولین واکنش منفی ترکیه پس از عملیات سال ۲۰۰۹ اسرائیل رخ داد؛ زمانی که اردوغان با شیمون پرز، رئیس‌جمهور وقت اسرائیل در مجمع جهانی اقتصاد داووس روبرو شد. دومین دور حملات لفظی رهبر ترکیه نیز مقایسه حمله ۲۰۱۴ اسرائیل با جنایات آدولف هیتلر بود. پس از حملات ۷ اکتبر حماس، لفاظی‌های اردوغان شدیدتر شد. او علناً اسرائیل را به جنایات جنگی متهم کرد و آن را «دولتی تروریستی» خواند که به دنبال نابودی فلسطینیان است.

جانب‌داری اردوغان در مسئله فلسطین تا حدی از سیاست داخلی، از جمله فشار عناصر اسلام‌گرا و ضدغربی ائتلاف سیاسی او برای عقب‌راندن غرب نشئت می‌گیرد. همچنین میل اردوغان به ظاهرشدن در قامت رهبر جهان اسلام و حامی مظلومان که آرمان فلسطین نقشی محوری در آن دارد، از انگیزه‌های رهاکردن سیاست حفظ تعادل آنکارا در این موضوع است. البته اردوغان اولین رهبر ترکیه نیست که علناً اسرائیل را به نسل‌کشی و جنایت علیه فلسطینیان متهم می‌کند. بولنت اجویت، نخست‌وزیر اسبق ترکیه همین انتقادات را به سیاست‌های آریل شارون، نخست‌وزیر وقت اسرائیل در سال ۲۰۰۲ وارد کرد. اما تفاوت اردوغان این بوده که او نه تنها حاضر است با کنارگذاشتن موضع تعادل‌گرای خود در موارد متعدد، شهرت و برند خود را خدشه‌دار کند، اما همچنین ابایی از نابودکردن زحمات تیم سیاست خارجی خود در پیشبرد آشتی با اسرائیل نیز ندارد.

طی دو هفته اول بحران غزه، اردوغان تا حدودی موضع بی‌طرفانه اتخاذ کرد. او پیشنهادهایی برای میانجیگری و تعهد کشورش به نقش «ضامن» امنیتی ارائه داد و تلاش کرد تا کانال‌های ارتباطاتی با هر دو طرف را حفظ کند. پس از خواندن گزارش‌هایی مبنی بر انفجار بیمارستان الاهلی غزه که در ابتدا به اسرائیل نسبت داده شد، لحن اردوغان تغییر کرد. در این حال، مذاکرات میان فلسطینیان و اسرائیل با میانجیگری مصر و قطر در جریان است؛ چرا که هر دوی این کشورها با حماس روابط نزدیک‌تری داشته و در عین حال، در بیانیه‌های عمومی خود نسبت به جنگ محتاط بوده‌اند. افراط و تفریط لفاظی‌های اردوغان اعتماد نخبگان سیاسی اسرائیل و ایالات متحده به ظرفیت میانجیگری ترکیه در مسائل کلیدی مانند آینده غزه پساجنگ را کاهش داده است.

ناهنجاری، خطا یا هنجار

واکنش سیاست یک‌جانبه ترکیه و لفاظی‌های بدون سانسور اردوغان هزینه‌های زیادی را به همراه داشته است. اکنون آنکارا در مذاکرات تبادل اسرا و آتش‌بس به حاشیه رانده شده و فرآیند عادی‌سازی روابطش با اسرائیل که نیز متوقف شده است. البته از آن جایی که آرمان فلسطین در میان مردم ترکیه از محبوبیت زیادی برخوردار بوده، رویکرد جدید اردوغان مزایایی در داخل کشور نیز داشته است. اینکه موضع نامتعادل آنکارا اشتباهی جدی بوده یا تنها یک ناهنجاری کم‌اهمیت است، به چگونگی پایان درگیری و آینده غزه بستگی دارد.

حتی اگر موضع اردوغان در قبال غزه بیش از یک ناهنجاری باشد، اما مطمئناً کمتر از تغییری پارادایمی است. به عنوان رئیس‌جمهوری که در اولین سال دوره آخر ریاست‌جمهوریش به سر می‌برد، بعید است که اردوغان بر سر میراث سیاسیش که از اتخاذ مواضع استراتژیک متعادل به دست آمده، قمار کند. بهتر است موضع اردوغان در مورد مناقشه غزه را تغییری جدی و مکرر، هر چند حاشیه‌ای، در کارنامه تعادل‌گرای او در نظر بگیریم.

رجب طیب اردوغان

علاوه بر این، قطعاً بازگشت آنکارا به موضع متعادل‌تر و عمل‌گرایانه‌تر در مورد درگیری بین اسرائیل و فلسطینی‌ها قابل‌تصور بوده و ممکن است دقیقاً همان چیزی باشد که اردوغان قصد دارد پس از نتیجه‌دادن لفاظی‌هایش (در داخل و خارج از کشور) انجام دهد. ناظران خاطرنشان کرده‌اند که آنکارا به حمایت از دیپلماسی پشتیبان برای جلوگیری از تشدید تنش‌های منطقه‌ای و محدود‌کردن پیامدهای جنگ از طریق هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه و کانال‌های اطلاعاتی ادامه می‌دهد.

علی‌رغم تظاهرات همدردی با فلسطینیان در ترکیه، انتظار می‌رود آنکارا به تدریج سطح تنش‌ها را پایین آورده و به دنبال راه‌هایی برای مشارکت در کاهش خصومت‌ها و کمک‌رسانی به غزه باشد. در همین حال، تجارت ترکیه و اسرائیل همچنان در حال رونق بوده و حتی با ادامه جنگ غزه، قراردادهای جدیدی امضا شده است. آشتی دشواری که در دیدار ماه سپتامبر اردوغان و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل حاصل شد، عملاً متوقف شده، اما دو طرف همچنان همکاری امنیتی و اقتصادی را حفظ کرده‌اند. واقعیت این است که اگرچه ترکیه اردوغان متحدی دردسرساز برای غرب به شمار می‌رود، اما قدرتی ژئوپلیتیکی بوده و رویکردش همچنان حفظ تعادل میان طرف‌هاست؛ پس احتمالاً تلاش می‌کنند ترکیه را دوست خود نگه دارند تا اینکه آن را دشمن خود سازند.

وقتی زور مچ بازی سیاست‌ را می‌خواباند

یک ضرب‌المثل ترکی به خوبی رویکرد تعادل‌گرای ترکیه در خاورمیانه، بالکان و دریای سیاه را توصیف می‌کند: «زور می‌تواند بازی حیله‌گری را خنثی کند». درست قبل و بعد از دخالت نظامی ترکیه در لیبی، اَشکال گوناگون این ضرب‌المثل در مطبوعات این کشور بسیار رایج شد: «اکنون ترکیه می‌تواند بازی را تعریف کرده یا آن را به هم بزند». این ضرب‌المثل که در اکثر مناقشات منطقه‌ای به کار می‌رود، منعکس‌کننده رویکرد خودآگاه‌تر، چابک‌تر و بااعتماد‌به‌نفس‌تر ترکیه است؛ رویکردی که توانایی آنکارا برای تأثیرگذاری بر تحولات ژئوپلیتیکی که منافع حیاتی کشور در آن نهفته را تقویت می‌کند. دیپلماسی، قدرت نظامی و روابط اقتصادی در تعادل‌گری‌های ترکیه نقش به سزایی در این رویکرد داشته‌اند.

اما ممکن است ترکیه در یافتن نقش خود به عنوان متعادل‌کننده در مناقشه غزه ناکام بماند. در نگاه همه بازیگران (اردوغان، نتانیاهو، آمریکا و کشورهای عربی)، مسئله غزه و فلسطینیان ظاهراً برای آنکارا حساس‌تر از آن است که بتواند نقشی محوری در حل‌وفصل آن داشته باشد. در غیاب رویکردی متعادل، ممکن است ترکیه مجبور باشد (حداقل در این درگیری) تنها یک گوشه نشسته و نظاره کند.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید