پارادوکس‌های یک اتحاد - ۲۸ تیر ۹۵

آنتونی کوردزمن
محقق مرکز مطالعات استراتژیک
ترجمه: محمدحسین باقی

نویسنده در بخش ششم معتقد بود که مهار پیام افراط‌گرایی در جهان عرب و اسلام کافی نیست. ضرورت جدی برای گفت‌وگوی درون دینی و تلاش برای تبیین ارزش‌های مشترک یهودیت، مسیحیت و اسلام وجود دارد. نویسنده بر این باور است که گفت‌وگوی دینی هم در شکست افراط‌گرایی در اسلام و هم در شکست توانایی حملات افراطیون خشن برای قطبی کردن افکار عمومی در آمریکا و غرب علیه تمامیت اسلام حیاتی است. وی مولفه کردها را نیز فراموش نکرده است. کردها به‌عنوان نیروی قومی مهمی در منطقه سر بر آورده‌اند و ایالات‌متحده و عربستان سعودی باید در نظر بگیرند که چگونه سیاست‌ها و اقدامات امنیتی و دیپلماسی‌شان می‌تواند با تنش‌ها میان کردها و دولت ترکیه و با اجتماعات کرد در عراق و سوریه که منجر به درگیری میان کردها و اعراب شده مقابله کنند.

بهبود همکاری‌ها در توسعه، هماهنگی و آموزش نیروهای امنیتی

عربستان سعودی به‌طور پیوسته تلاش کرده تا تلاش‌های امنیتی منطقه‌ای را تقویت کند. در سال ۲۰۱۱، ملک عبدالله خواستار پیوندهای امنیتی قوی‌تر با شورای همکاری خلیج‌فارس شد و عربستان به اردن و مراکش نیز نزدیک شد. از آن زمان، عربستان سعودی به سایر کشورهای خلیج‌فارس نیز نزدیک شده تا شراکت منطقه‌ای موثرتر و کارآمدتری تشکیل دهد. در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵، عربستان سعودی رهبری استراتژیک خود را در منطقه توسعه داد تا آن چیزی را به‌وجود آورد که به‌زعم این کشور ائتلاف ۳۵ کشور اسلامی برای مبارزه با تروریسم بود که دفتر اصلی‌اش در ریاض مستقر بود. اگرچه برخی گزارش‌ها می‌گفت که نام چند کشور بدون مشورت در فهرست قرار گرفته بود و برخی دیگر اعلام کردند که نقشی نظامی بر عهده نخواهند گرفت، اما این پیشنهادها کافی بود تا توجه چشمگیری به جهان عرب و اسلام معطوف شود.

این روابط شکل گسترده‌تری یافت و محدود به مبارزه با تروریسم نماند. در فوریه ۲۰۱۶، عربستان سعودی مانوری نزدیک شهری نظامی در «حفر البتین» برگزار کرد که «توفان شمال» نامیده می‌شد. گفته شده ۱۵۰ هزار نیرو از ۲۰ کشور از جمله عربستان، کویت، بحرین، قطر، امارات، عمان، اردن، پاکستان، جیبوتی، موریتانی، سنگال، سودان، چاد، تونس، مراکش، کومور، موریس، مالزی، مصر و مالدیو در این مانور حضور داشتند. همچنین اعلام شده که ۲۵۴۰ فروند هواپیما، ۴۶۰ هلی‌کوپتر و ۲۰ هزار خودروی زرهی حاضر بودند؛ هرچند برخی گزارش‌ها می‌گوید که مانور واقعی بسیار کمتر از این میزان بود. این مانور در شمال شرق عربستان برگزار شد و کاملا برای نشان دادن این مساله طراحی شده بود که نیروهای سعودی هم می‌توانند این کشور را حفظ کنند و هم متحدانی دارند که این مساله بازتاب این باور سعودی است که نتیجه نهایی شکست صدام به رهبری آمریکا در سال ۲۰۰۳ عراق را از مانعی بازدارنده در برابر ایران به کشوری تبدیل کرده که باید با آن به‌عنوان یک تهدید مقابله شود. این مانور همچنین نشان داد که عربستان سعودی به‌عنوان یک کشور دارای نفوذ استراتژیک در منطقه در زمانه‌ای ظهور کرده که مشکلات امنیتی- داخلی مصر و شکاف‌ها در حال محدود کردن نقش مصر در جهان عرب و منطقه است. توانایی توسعه سطح موثری از وحدت هماهنگی نظامی و مبارزه با تروریسم تا حتی بخشی از چنین اتحاد بزرگی نامشخص است. شورای همکاری خلیج‌فارس تنها همکاری موثری در تلاش برای مخالفت با حمله صدام حسین به کویت به خرج داد و تلاش‌های عربستان - به نوبه خود- برای تبدیل آن به یک فدراسیون کارآمد با وجود تلاش‌های ملک عبدالله شکست خورد. در عین حال، تلاش‌های آمریکا برای تقویت سطحی از همکاری با شورای همکاری خلیج‌فارس - و کمک به عربستان برای ایجاد عناصر بزرگ‌تری از یک ائتلاف نظامی بزرگ اسلامی - شاید داستان متفاوتی باشد. رهبری عربستان در این تلاش‌ها ارزش شراکت استراتژیک آمریکا- عربستان برای هر دو کشور، افزایش بازدارندگی منطقه‌ای و ایجاد شبکه‌ای جدید را که می‌تواند هم با تروریسم و هم با تهدید ایجاد شده از سوی بازیگران مسلح غیردولتی در تمام جهان اسلام مبارزه کند به‌شدت افزایش داد.

تلاش برای تقویت ائتلاف نظامی سعودی و شورای همکاری باید بخش کلیدی دیگری از بهبود همکاری و شراکت استراتژیک آمریکا- عربستان باشد و آمریکا باید با عربستان برای کمک به توسعه بسیاری از پیوندهای موثرتر میان شورای همکاری و سایر کشورهای عربی دوست همکاری کند.