سعیده سادات فهری: کارشناس مسائل عراق درباره تاثیر روی کار آمدن نخست‌وزیر جدید عراق بر رابطه با تهران در پاسخ به «دنیای اقتصاد» از پیوند تاریخی و دیرینه ایران و عراق می‎گوید.سید جلال ساداتیان معتقد است با توجه به علایق دو کشور برای توسعه روابط، اکنون با روی کار آمدن العبادی از نظر جمهوری اسلامی همان خط، همان روش و همان علایق برای توسعه روابط وجود دارد و در نتیجه ایران از انتخاب العبادی استقبال می‎کند، زیرا انتخاب او انتخاب مردم عراق است. هفته گذشته برای نوری مالکی، نخست‌وزیر عراق هفته خوبی نبود، زیرا با وجود تلاش‎های طرفدارانش برای ابقای او، سرانجام حیدرالعبادی نایب رئیس مجلس به عنوان نخست‌وزیر معرفی و بر اساس حکم رئیس‌جمهور، موظف به تشکیل کابینه طی یک هفته آینده شد. با توجه به این تحولات ابتدا کمی راجع به شخص العبادی و دلایل جایگزینی او با

نوری مالکی بگویید؟

حیدر العبادی از اعضای حزب الدعوه و در حقیقت هم حزبی نوری مالکی است. منتها طبیعتا هر کس که در یک حزب حضور دارد ضمن تعهدش به مواضع حزبی می‎تواند تاحدودی مواضع شخصی خود را داشته باشد و استقلال شخصیتی خود را بروز دهد. آقای العبادی در سال‎های گذشته به عنوان نماینده مجلس تا سطح نایب رئیسی ارتقای موقعیت یافت و لذا از شرایطی برخوردار شد که بتواند با جناح‎ها و گروه‎های مختلفی که در پارلمان عراق حضور دارند، تعامل داشته و از نظرات آنها مطمئن شود. طبیعتا چون او کار اجرایی انجام نمی‎داد شرایط بهتری برای مراوده با گروه‏‎های مختلف داشت و از احترام ویژه‎ای نزد آنها برخوردار شد.

همین موقعیت به او کمک کرد تا در شرایطی که مالکی به شدت مورد انتقاد گروه‎های خودی و غیرخودی قرار داشت و موقعیت عراق به سمتی پیش رفته بود که تقریبا هیچ گروهی خواستار ادامه نخست‌وزیری مالکی نبود، بتواند مورد اقبال گروه‎های مختلف و همچنین بازیگران خارج از عراق قرار گیرد.

جمهوری اسلامی ایران با نوری مالکی روابط خوبی داشت. اکنون که العبادی جانشین او خواهد شد روابط تهران-بغداد به چه سمتی پیش خواهد رفت؟

جمهوری اسلامی ایران به لحاظ فرهنگی و اعتقادی با عراق یک پیوند عمیق و دیرینه دارد، زیرا عتبات عالیات در آنجا قرار دارند و اکثر مردم این کشور نیز شیعه هستند. بنابراین روابط گسترده تاریخی میان مردم ایران و عراق، کماکان علایق دو کشور را برای توسعه روابط تقویت می‎کند. از دوره پس از سرنگونی صدام حسین و در دولت جدیدی که به وجود آمد دولت عراق همیشه مورد توجه ایران بوده و همواره تلاش شده روابط گسترش یابد. اکنون هم که آقای العبادی روی کارآمده از نظر جمهوری اسلامی همان خط، همان روش و همان علائق برای توسعه روابط وجود دارد و در نتیجه ایران از انتخاب العبادی استقبال می‎کند، زیرا انتخاب او انتخاب مردم عراق است.

از لحاظ سیاسی نیز، اصولا همه احزاب عراقی نسبت به ایران دارای روابط حسنه‎ای بوده‏اند از جمله حزب الدعوه و شخص نوری مالکی. لذا در رابطه با العبادی به طور طبیعی او نیز در راستای اهدافی که حزب الدعوه به عنوان مجموعه گروه‎های حاکمیتی دنبال می‌کرد، دارای روابط خوبی با ایران بوده و خواهد بود.

پس از اعلام نام حیدر العبادی به عنوان نخست‌وزیر جدید عراق، شاهد حمایت ایران از این امر بودیم. به نظر شما چرا ایران از این انتخاب استقبال کرد؟

در این رابطه چندین عامل را باید مدنظر داشت؛ نخست اینکه به دلیل حمله داعش و تهاجمی که آنها در عراق داشتند، موقعیت به‌هم ریخته و به دنبال جنگ داخلی در این کشور، نوری مالکی کاملا پایگاه خود را از دست داده بود. مساله دیگر به موقعیت سیاسی مالکی باز می‎گردد؛ حتی به‌رغم اینکه ائتلاف دولت قانون بیشترین آرا را در انتخابات کسب کرد، اما این آرا در حدی نبود که به تنهایی بتواند دولت مستقلی را تشکیل دهد بنابراین مالکی در موقعیتی قرار گرفت که باید جای خود را به یک نیروی تازه نفس و دارای وجهه بهتر در میان احزاب و گروه‏ها و همچنین گروه‎های رقیب می‎داد، بنابراین فرصتی پدید آمد تا العبادی بتواند سکاندار مسوولیت اجرایی کشور و رفع و رجوع مشکلات موجود باشد؛ مشکلاتی که نه تنها از جانب گروه‎های داعشی و مخالف بلکه از سوی برخی از حامیان سابق مالکی مانند مرجعیت عراق، برخی گروه‎های تندرو مانند گروه مقتدی صدر و برخی از گله‌مندان گروه مجلس اعلا به شخص مالکی وارد می‏آمد. در عین حال مشکلات به وجود آمده میان نخست‌وزیر و اقلیم کردستان را نیز نباید از نظر دور داشت. با این تفاسیر هم ایران و هم دیگر کنشگران منطقه‎ای از جو مثبت فعلی استقبال کردند تا شاید قدم‎های بهتر و بلندتری برداشته شود. همچنین ایران که این مشکلات را مشاهده می‎کرد به طور طبیعی در ماه‎های اخیر کمی از مالکی فاصله گرفته بود و حتی شخص مالکی در سفر اخیرش به تهران، پشتیبانی‏های لازم را از جانب ایران ظاهرا دریافت نکرده بود.

در صحبت‏هایتان به تنش میان دولت مرکزی بغداد با کردها اشاره کردید. موضع ایران نسبت به این موضوع چگونه بود؟

جمهوری اسلامی ایران با هر دو قسمت هم اقلیم کردستان و هم دولت مرکزی عراق دارای روابط حسنه بوده و هست، با هر دو تعاملات مثبت خوبی داشته است و از اختلافات به وجود آمده میان اینها چندان راضی نبود. لذا این اختلافات بر نوع روابط ایران بر این دو منطقه تاثیرگذار بود بنابراین اکنون که مالکی از صحنه کنشگری کنار رفته و به نظر می‎رسد که اقلیم نیز از تغییرات به وجود آمده استقبال خواهد کرد، ایران می‏تواند روابط عادی و معمول را با هر دو قسمت داشته باشد.

به دنبال اعلام نام العبادی به عنوان نخست‌وزیر، شاهد بودیم که هم ایران، هم آمریکا و هم عربستان سعودی از این انتخاب استقبال کردند. چطور شد که این سه کشور روی یک شخص اتفاق نظر دارند؟

همسویی ایران و ایالات متحده آمریکا در راستای حفظ آرامش و امنیت عراق کاملا طبیعی است، اما اعلام موافقت عربستان جای تامل دارد. زیرا عربستان سعودی آشکارا از داعش حمایت کرده است. اکنون این فرضیه مطرح است که آیا عربستان با حمایت از العبادی و تغییر مالکی قصد آن را دارد که دست از حمایت داعش بردارد یا گمان می‎کند که دستاوردهای داعش توسط عبادی به رسمیت شناخته شده است و پس از این یک بخش سنی‌نشین در عراق ایجاد خواهد شد. در نتیجه از این جهت شاید نوعی سیاسی کاری در رفتار عربستان برای حمایتش از العبادی مشاهده شود. اما در هر حال آنچه احساس می‎شود فاصله گرفتن آمریکا از روابطش با عربستان از سویی و با جریانات افراطی از سوی دیگر است و این امر به طور طبیعی مواضع آمریکا را به ایران نزدیک‎تر کرده است.