دنیای اقتصاد- دیوید چاورن، یک متخصص بازار سرمایه در اتاق بازرگانی آمریکا است. او نگران است که آمریکا دیگر نتواند در تولید و پرورش شرکت‌های نوظهوری چون مایکروسافت دهه ۷۰ موفق باشد. او می‌گوید: «شما نمی‌توانید شگفتی خود را از پیشرفت مردان آن دوران که گاهی هیچ نامی از آنها در جایی ذکر نشده، پنهان کنید». یکی از مقامات ارشد آمریکا نیز با تاسف می‌گوید: «روزهای هژمونی مالی آمریکا به سر رسیده است.» اکونومیست بررسی کرد

افول وال‌استریت

دیگر آمریکا نمی‌تواند برتری جهانی خود را به عنوان بزرگترین بازار سرمایه حفظ کند مگر آنکه اصلاحاتی قانونی در این کشور روی دهد

دیوید چاورن به عکسی نگاه می‌کند که بسیار قدیمی است. این عکس به اواخر دهه ۷۰ میلادی بازمی‌گردد. در عکس بیل‌گیتس جوانی دیده می‌شود که سرش مملو از مو است. در کنار او همکارانش در مکانی که بعدها به بزرگترین شرکت نرم‌افزاری جهان تبدیل شد، ایستاده‌اند. چاورن یک متخصص بازار سرمایه در اتاق بازرگانی آمریکا است. او نگران است که آمریکا دیگر نتواند در تولید و پرورش شرکت‌های نوظهوری چون مایکروسافت دهه ۷۰ موفق باشد. او می‌گوید: «شما نمی‌توانید شگفتی خود را از پیشرفت مردان آن دوران که گاهی هیچ نامی از آنها در جایی ذکر نشده پنهان کنید. مردانی که دیگر مانند آنها پیدا نمی‌شود و شرکت‌هایی که دیگر آنچنان پیشرفت نمی‌کنند.»

او تنها کسی نیست که چنین باوری دارد. مطالب بسیاری در مورد وضعیت بازارهای سرمایه آمریکا و توانایی آنها در کمک به رشد فعالیت‌های اقتصادی این کشور به رشته تحریر درآمده است. اکنون نگرانی اصلی آمریکایی‌ها این است که به‌رغم بزرگی این بازارها، آنها دیگر در مقایسه با مراکز مالی عمده اروپا و آسیا، رقابتی نیستند. در ماه جاری، مایکل بلومبرگ، شهردار نیویورک و چارلز شومر یکی از سناتورها نگرانی خود را از این موضوع در مقاله‌ای که این عنوان را داشت اظهار کردند: «برای نجات نیویورک از لندن بیاموزید.» اما برخی بر این عقیده‌اند که برای وال‌استریت بیش از حد دیر شده است. یکی از مقامات ارشد آمریکا با تاسف می‌گوید: «روزهای هژمونی مالی آمریکا به سر رسیده است.» وقتی تکبر جای خود را به اضطراب می‌دهد، آنگاه آمریکا به فکر می‌افتد که چه باید بکند. اتاق بازرگانی آمریکا جلساتی پیاپی را در این زمینه برگزار کرده است که گزارش آن بهار آینده منتشر می‌شود. بورس نیویورک مشاورانی را از مک کنزی استخدام کرده است تا استراتژی جدیدی را برایش تدوین کند. اما اقدامی که بیشترین توجه را به سوی خود جلب کرده است مربوط به کمیته قوانین بازارهای سرمایه (CCMR) است. این گروه که متشکل از بانکداران، مدیران، دانشگاهیان و سرمایه‌گذاران است به ریاست هال اسکات، یک استاد دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد روز سی‌ام نوامبر مجموعه‌ای از پیشنهادها و توصیه‌ها را ارائه داد. این مجموعه نظرات شامل اصلاحات یا توصیه‌هایی در مورد قوانین مختلف آمریکا است که به‌نظر می‌رسد تلاش دارد رونق فعالیت‌ها و کسب و کار اقتصادی را به آمریکا بازگرداند.

رییس خزانه‌داری آمریکا، هانک پالسون که یکی از روسای سابق گلدمن ساکز است این گروه را تشویق کرد و از زحمات آنان قدردانی نمود، اگرچه که دولت آمریکا تاکید می‌کند که در این قدردانی هیچ سهمی ندارد. در هفته گذشته پالسون گفت که قانون ساربین آکسلی مصوب سال ۲۰۰۲ که در پی فروپاشی شرکت انرون قوانین مربوط به شرکت‌ها را سخت‌تر کرد، «طوری اجرا می‌شود که ممکن است خطرات جدیدی را برای اقتصاد کشور به بار آورد» و شرکت‌ها را مجبور کند برای حسابداری خود بیشتر از بخش تحقیق‌شان پول پرداخت کنند.

شاید این قانون بر اضطراب موجود بیافزاید. گذشته از همه شرکت‌ها و بانک‌های آمریکایی که بسیاری از آنها در سطح جهان هستند، سودهای بی‌سابقه‌ای را رقم می‌زنند. سود وال‌استریت هم به اندازه یک سوم از سال گذشته بیشتر است که این نیز خود یک رکورد است. گروه صنعتی داوجونز هم به تازگی رکوردی بی‌سابقه را از خود برجای گذاشته‌ است. ادغام دو صرافی شیکاگو هم باعث ثبات قدرت این شهر در مبادلات ارزی شده است. به علاوه بورس نیویورک و سندک هم سعی در خرید رقبای اروپایی خود دارند. پس آیا این هراس‌ها بیهوده است؟ وقتی قابلیت جابه‌جایی سرمایه بیشتری می‌شود، نگرانی سرمایه‌گذاران در مورد مکان مبادلاتشان کاهش می‌یابد. به شرط آنکه قیمت‌ها درست باشد. بانک‌های بزرگ سرمایه‌گذاری آمریکا هم در هر جا که مبادلات جهانی انجام گیرد، در کار خود موفق می‌شوند. اگر هم بازار داخلی چون وال استریت حمایت مالی مورد نیاز برای شرکت‌های موفقی چون مایکروسافت را تامین نکنند، چنین شرکت‌هایی همیشه می‌توانند در بازارهای خارجی عرضه شوند.

* اما واقعیت به این سادگی هم نیست. اگرچه جریان سرمایه سهولت بیشتری می‌یابد اما فعالیت‌های اقتصادی خارج از کشور هزینه‌های اضافی به بار می‌آورد. بنابراین به نفع آمریکا است که بازارهای سرمایه داخلی خود را تشویق و تقویت کند. اگر دولت آمریکا دست به این اقدام بزند، سایر مراکز هم مجبور به تقویت بازارهای داخلی می‌شوند و این امر منجر به سودآوری شرکت‌ها خواهد شد.

اما رقبای وال استریت برای رونق کسب و کار خود سرسختانه‌تر دست به نبرد زده‌اند. بورس لندن اکنون در مبادلات ارز در جهان پیشتاز است و به عنوان ماوای طبیعی شرکت‌هایی که از بازارهای نوظهور می‌آیند محسوب می‌شود. شرکت‌های بزرگ روسی ترجیح می‌دهند در این بازار عرضه شوند. گلدمن ساکز در حال تقویت دفتر خود در لندن است و یکسری عملیاتی که هم‌اکنون در نیویورک انجام نمی‌دهد را به آن دفتر ابلاغ کرده است. بورس هنگ‌کنگ از ادغامش با بورس چین سود برده و به یک قطب آسیایی برای سرمایه‌گذاری و مبادلات تبدیل شده است. به علاوه رقابت شدیدی بین بازارهای مالی آسیایی وجود دارد به خصوص بازار مالی دبی و خاورمیانه با پول‌های نفتی هنگفت، اما سهم مشکلات قوانین مربوط به بازار سرمایه در آمریکا چقدر است؟ در مورد قوانین جاری آمریکا سه عامل برای نگرانی آمریکایی‌ها وجود دارد. چگونگی تعامل ناظران بخش مالی دولتی با بخش‌خصوصی، چگونگی تصمیم‌گیری آنها و عدم ارتباط و پاره‌پاره بودن ماهیت قوانین. در مرکز هر سه مشکل هم کمیسیون ارزها و اوراق بهادار (SEC) قرار دارد. این کمیسیون که زمانی متهم به کند عمل کردن بود، این روزها با مشکل بیش فعالی مواجه است. از سرسخت‌ترین مخالفان کمیسیون ارزها و اوراق بهادارها روی پیت است. او که در گذشته یک مدیر اقتصادی بوده به تازگی گفته است که اغلب کارمندان این کمیسیون آن را به عنوان یک مرکز اجرای قوانین با قدرت قانونی فوق‌العاده می‌دانند در حالی که باید به آن به عنوان یک مرکز راهگشا نگاه کنند. برای همین است که دستمزد وکلای این کمیسیون متناسب با سایر اداره‌‌های دولتی افزایش یافته است. بر اساس برآوردهای انجام‌شده بیش از ۷۰۰نفر از وکلای این مرکز بیش از مدیرکل آن حقوق می‌گیرند. اما برخی دوست دارند شاهد آن باشند این کمیسیون به بازوی نظارت قانونی بریتانیا یعنی مرکز خدمات مالی (FSA) شباهت بیشتری پیدا کند. مرکز خدمات مالی بریتانیا بیشتر به عنوان یک تحلیلگر بازارهای مالی این کشور شناخته می‌شود که هزینه‌ها و منافع بالقوه تغییرات قوانین را محاسبه می‌کند. شاید علت این است که نسبت به کمیسیون ارزها و اوراق بهادار آمریکا، تعداد بیشتری اقتصاددان را استخدام کرده است تا وکیل.

بارین فرانک، دموکراتی که قرار است ریاست کمیته خدمات مالی کاخ سفید را در کنگره جدید بر عهده گیرد، گفته است که نمی‌خواهد قانون را بازنویسی کند اما دوست دارد شاهد آن باشد که آژانس‌های ناظر بر عملکرد بازارهای مالی چنان قوانین خود را تنظیم کنند که چندان سخت‌گیرانه نباشد. چنین اصلاحاتی نیاز به رای‌ کنگره ندارد.

حتی اگر نگرانی‌هایی که مقامات بازارهای مالی آمریکا از جمله وال استریت با آن مواجهند برطرف شود، تهدید رقیبان همچنان باقی است. تا جایی که مسوولان مالی شرکت اپل به یاد می‌آورند، محدودیت‌های قانونی دهه ۶۰ میلادی باعث شد هم سرمایه‌گذاران و هم عرضه‌کنندگان سهام و اوراق سهامدار به لندن یعنی همان جایی که بازار اوراق قرضه ناحیه یورو اوج گرفت، روی آورند. با وجود اینکه دولت آمریکا یک دهه پس از آن قوانین سرسختانه خود را تعدیل کرده اما آن زمان بیش از حد دیر بود و لندن در این فعالیت مالی پیشی گرفت. آمریکایی‌ها امیدوارند این بار برای وال استریت اتفاق مشابهی نیفتد و وال استریت به دوران اوج خود بازگردد.